دوشنبه 18 خرداد 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

خارجیان در دانشگاه های ایران؛ ایرانیان بهائی محروم از آن! حامد صبوری


در اخبار جمهوری اسلامی ایران خبر شادی بخشی منتشر شد. دربارۀ این خبر شادی بخش، از جمله آقای محمّد حاج جباری «مدیر کل امور دانشجویان غیر ایرانی وزارت علوم» اظهار کرد بیش از ۲١ هزار و ٥٠٠ دانشجوی غیر ایرانی از ٧٠ کشور از جمله از کشورهای مختلف آسیایی، اروپایی، آمریکای شمالی مانند لبنان،‌ هند، انگلیس، ترکیه، مجارستان، چین، آلمان، لهستان، آمریکا، کره و انگلستان، افغانستان، عراق، و... در دانشگاه‌های کشور مشغول تحصیل اند و این روند در یک سال اخیر دوبرابر شده و رو به رشد است. (١) مسؤول دیگری گفته است: «حضور دانشجویان غیر ایرانی در تمامی رشته‌ها چشم گیر بوده است و شامل بسیاری از رشته‌ها اعم از علوم انسانی، ‌فنی، مهندسی،‌ علوم پایه، پزشکی و. . . است. (١)

این جای خوشحالی است همان طور که ایرانیان- از جمله فرزندان مسؤولین شیعۀ وابسته به جمهوری اسلامی ایران- برای تحصیلات عالیه به دانشگاه های خارج رفته و می روند، خارجیان نیز از کشورها و ملیّت ها و مذاهب و فرهنگ های مختلف به میهن عزیزمان ایران برای تحصیلات عالیه می آیند. زیرا هرچه این ارتباط های علمی و فرهنگی در دنیا بیشتر شکل گیرد، جامعۀ بشری به تفاهم و همزیستی مسالمت آمیز و نهایتاً به اتحاد و وحدت نوع انسان نزدیک تر می شود.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


امّا! امّا حقیقت تلخی که این روند زیبا و مسرّت بخش را زیر سؤال می برد و چهرۀ آن را زشت می سازد، این است که در حالی خارجیان از تحصیل در دانشگاه های ایران بهره مند می شوند که ایرانیان بهائی- و بعضی دیگر از ایرانیان دگراندیش- از تحصیل در همین دانشگاه های میهن¬شان محروم می گردند!

٣٧ سال است بهائیان از ورود به دانشگاه های میهنشان ممنوع شده اند؛ و نه تنها محروم شده اند که از سایر حقوق شهروندی¬شان نیز محروم گردیده اند. (۲) حقیقتاً مسؤولین جمهوری اسلامی ایران دربارۀ این تبعیض عجیب و حیرت انگیز چه پاسخی در برابر عدل الهی و ایرانیان شریف و جهانیان دارند؟!

جمهوری اسلامی ایران به این دلیل واهی و غیر بشری که تنها اقلیّت های رسمی در قانون اساسی حق ورود به دانشگاه ها را دارند، و چون دیانت بهائی در زمرۀ اقلیت های مزبور نیست و به زعم ایشان «فرقه ای ضالّه» است، بهائیان را از حق تحصیلات عالیه محروم می کند! و از حقایق تأسف بار آن که، برخلاف ادعای قانون اساسی مبنی بر آزادی عقیده و ممنوعیّتِ تفتیش عقاید، تنها راهی را که پیش پای ایرانیان بهائی برای ورود به دانشگاه های میهن¬شان می گذارند این است که «مسلمان شوند»!

باید از جمهوری اسلامی ایران پرسید، برفرض محال که این ادعایشان درست باشد و «دیانت بهائی» به زعم ایشان «فرقه ای ضالّه» باشد (٣) که بهائیان برای بهره مند شدن از حقوق شهروندی شان باید از آن دست کشند و مسلمان شوند، چرا فقط گزینۀ «مسلمان شوند» پیش روی ایشان باشد؟! اگر ادّعا می شود که سنّیان و یهودیان و مسیحیان و زردشتیان در قانون اساسی جزء اقلیّت های رسمی مذکورند و می توانند از حقوق شهروندی و از جمله تحصیلات دانشگاهی بهره¬مند باشند، چرا بهائیان برای بهره مند شدن از این حقوق باید فقط و فقط «مسلمان» شوند؟! براستی چرا نتوانند یهودی یا مسیحی یا زردشتی شوند تا از حقوقشان مطابق به اصطلاح «قانون اساسی» بهره مند گردند؟! حال بگذریم از این که این اقلیّت های دینی نیز چندان از حقوق شهروندی شان بهره مند نبوده و نیستند!

مشکل و سؤال بسیار مهمّ دیگر برای جمهوری اسلامی ایران آن که، برفرض محال اگر بهائیان بخواهند برای بهره مندی از حقوق شهروندی مسلمان شوند، چرا حتماً باید فرقۀ شیعه را بپذیرند؟! در اسلام طبق تحقیقی، حدّاقل ۴٨٠ فرقۀ وجود دارد که فقط یکی از این فِرَقْ شیعۀ دوازده امامی است! (۴) بر فرض، چرا حتماً باید شیعۀ دوازده امامی شوند تا نزد اولیای محترم جمهوری اسلامی ایران مقبول افتد؟! آنان که بصیرند دانند و بس! خوش بود گر محک تجربه آید به میان!

«حکومت» نزد خدا و نزد عقلای منصفِ عالَم، از احترام و مقام خاصّی برخوردار است. زیرا قانوناً و از نظر انسانی باید حافظِ امن و امان و موجِد و مُمِّدِ رفاه انسان ها فارق و فارغ از تبعیض و تعصّب باشد. باید به صفات عدل و انصاف و شرافت و احترام و محبّت مزیّن باشد تا خدا و خلق خدا آن را در انجام وظایف مقدسه اش یاری نمایند.

آیا حقیقتاً اگر حکومتی چنین نباشد و بر اتباع خود ستم ورزد و بینشان تبعیض قائل شود، می تواند در درگاه الهی و در پیشگاه انسان ها و مخدومینش، شریف و محترم و عادل و منصف به حساب آید؟! خاصّه آن که خود را دینی هم بداند؟! حُرمت و احترام هر حکومت به خود اوست. اگر حکومتی حُرمت خود را در بین مردمش از دست بدهد، این مردم نیستند که به آن بی احترامی می کنند، بلکه رفتار و عملکرد خود حکومت است که بی حُرمت و عاری از شرافتش می سازد. گمان نمی کنم مردم هیچ کشوری از جمله ایرانیان عزیز و از جمله ایرانیان بهائی راضی باشند که حکومت کشور عزیزشان چنین باشد. امّا افسوس که گروهی از مسؤولین این سرزمین کهن چنان کرده اند که چنین شده است.

پس چه لازم و خوش است که مسؤولین محترم جمهوری اسلامی ایران، قدری در این امر تفکر نمایند و خشیة الله را زینت حکومت سازند و رضای خدا را در خلقش بینند؛ خلقی که مأمورند در رفاه و آسایش و عدالت و توسعه و وحدت و محبّتش بکوشند. این صفات و این اهداف به قول نیست، بلکه به عمل است. و اگر به این صفات مزیّن نباشند، این ایشانند و این خدای ناظر و بینا؛ این ایشانند و این محضر ایرانیان شریف؛ این ایشانند و این مولایشان حضرت علی که ادّعای ولایش را دارند که فرموده است:
« باید بهترین اندوخته‌ها در نزد تو، اندوخته کار نیک باشد. پس زمام هواهای نفس خویش فروگیر و بر نفس خود، در آنچه برای او روا نیست، بخل بورز که بخل ورزیدن بر نفس، انصاف دادن است در آنچه دوست دارد یا ناخوش می‌شمارد.مهربانی به رعیت و دوست داشتن آنها و لطف در حق ایشان را شعار دل خود ساز. چونان حیوانی درنده مباش که خوردنشان را غنیمت‌شماری، زیراآنان دو گروهند یا همکیشان تو هستند یا همانندان تو در آفرینش. از آنها خطاها سر خواهد زد و علتهایی عارضشان خواهد شد و به عمد یا خطا، لغزشهایی کنند، پس، از عفو و بخشایش خویش نصیبشان ده، همانگونه که دوست داری که خداوند نیز از عفو و بخشایش خود تو را نصیب دهد. زیرا تو برتر از آنها هستی و آنکه تو را بر آن سرزمین ولایت داده، برتر از توست و خداوند برتر از کسی است که تو را ولایت داده است. ساختن کارشان را از تو خواسته و تو را به آنها آزموده است. »

حامد صبوری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
١- از جمله رجوع شود به: http://urd.ac.ir/fa/cont/1391 مورخ ٧/٣/١٣٩۴؛ و:
http://www.yjc.ir
کد خبر: ۵۲۲۲۵۶۹ مورّخ ۱۶ خرداد ۱۳۹۴ و نیز:
http://www.yjc.ir
کد خبر: ۵۲۱۸۲۶۴، تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۹۴
۲- دربارۀ این محرومیّت ها که از کشته شدن و زندانی شدن تا محرومیّت از شغل و آزادی عقیده و بیان، و حتی ستم بر کودکان و تخریب قبرستان های بهائیان را شامل می شود، از جمله رجوع شود به: http://news.persian-bahai.org/
و نیز مراجعه شود به: مقالۀ مفصّل زیر و یادداشت های مستند و مبسوط آن با عنوان «صُورِ اِسرافیلِ مالِکِ اَنام؛ نتیجۀ بهائی ستیزی سال های ۱۳۳۴، ۱۳۴۲، ۱۳۵۷ ه. ش.» در این آدرس:
http://velvelehdarshahr.org/node/338
٣- در این باره که دین بهائی دین است و فرقه ای از اسلام یا دیگر ادیان نیست از جمله مراجعه شود به: مقالۀ «دین است و فرقه نیست» در:
http://www.velvelehdarshahr.org/node/45
۴- http://www.lib.ir/book


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016