گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
25 اسفند» دستگيری ۶۰ نفر با مچ بندهای سبز رنگ در پارتی شبانه26 بهمن» سخنگوی شورای نگهبان: اثرگذاری در فتنه مانع تایید صلاحیت
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! ۶ زندانی سبز زندان اوین: تاریخ در مورد پیروزی ما قضاوت خواهد کرد
در نامه این ۶ زندانی سیاسی سبز محبوس در زندان اوین که در اختیار «سحام» قرار گرفته، آمده است: «بیستوچندم خرداد هشتادوهشت بود انگار از کف خیابانهای شهر خزانزده، صدایی به گوش میرسید از عمق تاریخ مبارزه این ملّت و ملک با استبداد واستثمار، صدای امیرکبیر اصلاحات در فین کاشان وقتی دژخیمان رگش را میگشودند، صدای ستّارخان در پارک اتابک که به دام افتاده بود، صدای مصدّق در زندان زرهی در مسیر دادگاه، صدای مهندس بازرگان در مجلس هنوز ملّی پس از انقلاب که میگفت: «بیم آن میرود که در ادامه به دیکتاتوری یک گروه یا طبقه منتهی شود»، و امّا صدایی در همین نزدیکی که میگفت: «آمدهام که کرامت انسانی را پاس بدارم» و ما نسل زرد خزانزده تصمیم گرفتیم که در آخرین روزهای فصل بهار سبز شویم نه بر شاخ درختان که در خیابانهای شهر خزانزده.» متن کامل نامه ۶ زندانی سیاسی سبز محبوس در زندان اوین، به شرح زیر است: بیست و دوم خرداد ۱۳۸۸ تداوم بیش از ۱۰۰ سال تلاش ملّتی بود در مبارزه با استبداد و استثمار داخلی، تداوم تلاش ملّتی که پیش از این تجربه موفّقی را در مبارزه با استعمار خارجی پشت سر گذاشته بود، امّا این متحجّرین سند این پیروزی را به نام خود زدند و اینگونه استبداد و استثمار داخلی که در بهمن ۵۷ بنیانش برانداخته شد، به گونهای دیگر بازتولید شد. پیش از این ملّت ایران به آرامی و مردمی در دوّم خرداد ۷۶ آنگونه که از ملّتی متمدّن توقّع میرفت در پای صندوق رای به نبرد با متحجّرین و مطلقزدگان مستبد و تمامیتخواه رفت و سربلند از این مبارزه بیرون آمد، امّا همیشه تاریخ تحجّر ماهیتی پنهانگر و عوامفریب داشته، بهویژه آنجا که خود را پشت شعار «مرگ بر تهاجم فرهنگی» پنهان کرده و یا سند دفاع از ارزشهای دینی و مذهبی را نیز همچون مبارزه با استعمار خارجی به نام خود زده است. ۲۲ خرداد ۸۸ تلاش دوبارهای بود برای غلبه بر تمامیتخواهی مستبدّین متحجّری که در خرداد ۸۴ از دل آن ماهیت پنهانگر و عوامفریب سر برآورده بود. تحجّر و مطلقزدگی در طول تاریخ این ملک شاید هرگز چنین خدمتی به مردم ایران نکرده بود و هرگز ماهیت مستبد و قدرتطلب خود را در حفظ نظام استثمار آشکار نکرده بود. آنجا که در ابتدا به رای مردم تمکین نکرد و آنچه کرد پس از آن در بیستوچندم خرداد! بیستوچندم خرداد هشتادوهشت بود انگار از کف خیابانهای شهر خزانزده، صدایی به گوش میرسید از عمق تاریخ مبارزه این ملّت و ملک با استبداد واستثمار، صدای امیرکبیر اصلاحات در فین کاشان وقتی دژخیمان رگش را میگشودند، صدای ستّارخان در پارک اتابک که به دام افتاده بود، صدای مصدّق در زندان زرهی در مسیر دادگاه، صدای مهندس بازرگان در مجلس هنوز ملّی پس از انقلاب که میگفت: «بیم آن میرود که در ادامه به دیکتاتوری یک گروه یا طبقه منتهی شود»، و امّا صدایی در همین نزدیکی که میگفت: «آمدهام که کرامت انسانی را پاس بدارم» و ما نسل زرد خزانزده تصمیم گرفتیم که در آخرین روزهای فصل بهار سبز شویم نه بر شاخ درختان که در خیابانهای شهر خزانزده. بگذار مستبدین و متحجّرین غریو شادی سر دهند. تاریخ چنان گذشته که درباره امیرکبیر، ستّارخان، مصدّق و بازرگان به عنوان سمبل اعتقاد عملی به استقلال و آزادی شهادت داده در مورد پیروزی ما نیز قضاوت خواهد کرد. جهان با همه بیبرگ و باری بینشانه نمیماند. این نامها هریک نشانههای غرورآفرین مبارزه ملتی هستند در راه مبارزه با استبداد و تحجّر و استثمار که جان و راحت خود را در راه این آرمانها نهادند. بیش از آنکه آنچه شده مهم باشد، آنچه خواهد شد مهم است. آنچه شد اینقدر هست که نسلی خود را باور کرد، نسل زردی که سبز شدن، رویایش بود، خواست و شد امّا آنچه خواهد شد، اینکه هر بار چنین باوری در خلق بخروشد، بیشک سعادت در او بجوشد. این جوش و خروش خود رخدادی مبارک است که همانقدر متحجّران و مستبدین را غمگین و خوار کرده و خواهد کرد که عاشقان عزّت این سرزمین را شاد. در ششمین سالگرد آن ایام پر جوشوخروش و حماسه سبز حضور، امضاءکنندگان ذیل از زندان اوین نه به عنوان نمایندگی که به عنوان قطرهای از اقیانوس بیکران اراده سبز ملّت ایران با روزه سیاسی به پاسداشت آن ایام از ۲۲ خرداد تا ۳۰ خرداد یاد و خاطره شهدای جنبش سبز را نیز گرامی خواهند داشت. – محمدرضا احمدی از بازداشتیهای ۲۵ بهمن ۸۹ و سرای قلم سال ۹۱ Copyright: gooya.com 2016
|