پنجشنبه 1 مرداد 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

چرخش فاجعه آمیز حزب عدالت و توسعه ٬ هالوک اُزدالگا- برگردان: آرسن نظریان

Turkey.jpg
اسناد و مدارک محکمی در رسانه های ترکیه راجع به ارسال سلاح و تجهیزات از مرز ترکیه به سوریه و تحویل آن به جبهه النصره و جهادگرایان داعش رو شده است. در ژانویه 2014، مقامهای دادستانی محلی کامیونهایی را که سلاح به سوریه حمل می کردند، متوقف ساخته و به بازرسی آنها پرداختند.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


پناهندگان سوری بعد از شکستن حصار مرزی در آکچاکاله در استان سانلی لورفا، در 14 ژوئن گذشته، وارد خاک ترکیه می شوند.

روزنامه زمان (ترکیه) – 16 ژوییه 2015 – سیاست حزب حاکم عدالت و توسعه (A.K.P.) در مورد سوریه براین اصل پایه گذاری شده که پرزیدنت بشار اسد باید ساقط شود، حال عواقب آن هرچه می خواهد باشد. روشن است که یک چنین رویکرد راهبردی، به ویژه در رابطه با مساله بسیار پیچیده سوریه را فقط یک دلمشغولی بیمارگونه می توان به شمار آورد.

از همان ابتدای جنگ داخلی سوریه، آنکارا سیاست تغییر رژیم در دمشق از طریق دخالت نظامی خارجی را دنبال کرده است. برای این منظور، از همه طرفهای مخالف، بدون تبعیض، به شرطی که ادعای هدف ساقط کردن رژیم اسد را داشته باشند، حمایت لجستیکی و نظامی به عمل آورده و نیز اجازه عبور آزاد به سوریه را داده است. تا این اواخر، سیاست مزبور با ادعای کمک به مخالفان "میانه رو" اعمال می شد.

ازآنجا که هیچ اپوزیسون میانه رو قابل توجهی در سوریه وجود نداشت، حزب عدالت و توسعه برای خلق چنین سازمانی با ظاهر میانه رو، سخت به تلاش افتاد. آ.کا.پ. ساده لوحانه تصور می کرد که چنین سازمانی در برابر فاجعه روبه تشدید سوریه می تواند دوام بیآورد. "ارتش آزاد سوریه" ، که در واقع نه آزاد است و نه یک ارتش، نمونه بارز این واقعیت است.

البته، مدیریت آ.کا..پ. این سیاست را به درجات مختلف با همکاری شماری از کشورها، که خود را "دوستان سوریه" می نامیدند، اعمال می کرد. عنوان "دوستان سوریه" یک شوخی بیش نبود. اکنون که کشور ویران شده است تعداد سوری های به قتل رسیده از 200000 تا 300000 برآورد می شود و هنوز پایانی بر این فاجعه متصور نیست.

باوجود این، یک چیز مدتهاست که باقطعیت روشن شده است: این که در قتلگاه سوریه فقط دو نیروی عمده باقی مانده اند: رژیم اسد و جنگویان وابسته به ایدئولوژی القاعده. گروه اخیر مرکب از یک تعداد سازمانهای جهادی است که بزرگترین آنها، جبهه النصره و دولت اسلامی عراق و شام (داعش) می باشند. داعش در تقابل با مرکزیت القاعده عمل می کند، اما همه این سازمانها در خوانش سختگیرانه وهابی از اسلامی که موطن آن شبه جزیر عربستان است، سهیم اند. همگی آنها ترور را برای رسیدن به هدفهای خود به کار می گیرند. در سوریه، این جهادی های وهابی گاهی با هم و گاهی علیه هم جنگ می کنند. احتمال دارد که اینها، همان طور که با تغییر شانس و اقبال سازمانهای "برادر" در صحنه جنگ به راحتی تغییر موضع می دهند، زمانی هم راه آسان اتحاد باهم را برگزینند.

درعین حال، رهبری آ.کا.پ. هر اقدام لازمی را به عمل آورد تا ورود وقفه ناپذیر جهادیون و سلاح و مهمات به سوریه هم چنان ادامه داشته باشد. وزارت خارجه ایالات متحده اعلام کرد که از تابستان 2014 حدود 10000 جهادی داعشی طی حملات هوایی کشته شده اند و تقریبا همه مبارزان داعش از طریق ترکیه به سوریه راه یافته اند. ازآنجا که تعداد جهادی ها در منطقه، نه تنها کاهش نیافته بلکه بیشتر هم شده است، در طول مدت یادشده می بایستی حدود 10000 جهادی از مرز ترکیه به سوریه وارد شده باشند. دکتر سرحت اِرکمن، پژوهشگر انستیتوی ترکیه قرن بیست ویکم، این رقم را به هرحال بیش از 7000 برآورد می کند. این ارقام فقط شامل جنگجویان داعش است و جهادیون النصره و گروههای دیگر را دربر نمی گیرد. لازم است توجه شود که طبق دستورات مقامات آ.کا.پ.، تا امروز تعداد تروریستهایی که هنگام عبور از مرز دستگیر شده اند، حتی به 100 نفر هم نمی رسد.

اسناد و مدارک محکمی در رسانه های ترکیه راجع به ارسال سلاح و تجهیزات از مرز ترکیه به سوریه و تحویل آن به جبهه النصره و جهادگرایان داعش رو شده است. در ژانویه 2014، مقامهای دادستانی محلی کامیونهایی را که سلاح به سوریه حمل می کردند، متوقف ساخته و به بازرسی آنها پرداختند. این مقامات بعدا دستگیر شدند و اکنون تحت محاکمه هستند. شهادت یکی از مقامات دادستانی حاوی اسناد روشنی است مبنی براینکه سلاحها از مرز حمل و به گروه احرار الشم (ارتش پیروز(!)) و یک سازمان القاعده نزدیک به النصره تحویل داده می شد. یک گزارش اخیر در روزنامه جمهوریت ترکیه حاوی شهادتهای رانندگان دو اتوبوس در دادگاه است، که تحت حمایت افسران امنیتی ترک از مرز عبور و به یک منطقه حفاظتی داعش در سوریه رفته بودند. اتوبوسها پراز جنگجویان جهادی و سلاح بودند.

بعداز آنکه روشن شد که نیروهای باصطلاح میانه رو، به ویژه در شمال سوریه، فاقد ارزش نظامی هستند، ولی برای مقاصد نمایشی در جامعه بین المللی به کار می آیند، حزب آ.کا.پ. در مارس گذشته، با همکاری دشمنان سوریه در شبه جزیره عربستان سازمان تازه ای تحت نام "ارتش پیروز" به وجود آوردند. این نام در واقع به یک سازمان فراگیر شامل هفت تا هشت گروه اشاره دارد که مدتهاست در سوریه می جنگند. اکثریت جنگجویان جهادی در مجموعه این سازمان به جبهه النصره و احرارالشم تعلق دارند. کمکهای لجستیکی و سلاح به طور وقفه ناپذیر از طریق ترکیه، عموما از نقاط عبور مرزی اُنکوپینار و چیلوه گوزلو، به این گروهها رسانده می شود. تامین مالی به عهده سعودیها و قطری هاست. "ارتش پیروز" به سرعت پیروزی هایی را کسب کرد و ازجمله ادلیب و مناطق روستایی مجاور را از نیروهای اسد پس گرفت. آنها سپس آماده عملیات برای تصرف حلب شدند.
Suruc.jpg
طرح مکارانه حزب عدالت و توسعه

در ماه ژوئن، واحدهای دفاع خلقی کردی منتسب به حزب کارگران کردستان (پ.کا.کا.)، تل ابیض را زیر کنترل خود درآوردند. این پیروزی سخت ترین ضربه استراتژیک به سیاست آ.کا.پ. در سوریه بود. درنتیجه این عملیات اولا، سمت سوری مرز، از رودخانه فرات تا عراق به دست نیروهای کرد افتاد. ثانیا، کردها به تمام دنیا نشان دادند که بستن مرز برای جلوگیری از ورود جهادیون چقدر آسان است. ثانیا، ورود جنگجویان جهادی اکنون محدود به یک قطعه 120 کیلومتری از مرز است که فقط 30 کیلومتر آن زیر کنترل جبهه النصره (ارتش پیروز) و بقیه تحت کنترل نیروهای داعش می باشد (رجوع کنید به نقشه).

در این هنگام بود که دولت آقای اردوغان به ارتش خود دستور داد آماده مداخله در سوریه شود. دلیلی که برای عامه ارائه می شد این بود که ترکیه ایجاد یک دولت کردی در امتداد مرز خود را نمی تواند تحمل کند. در مقاله دیگری، من به بررسی عواقب این مداخله نظامی پرداخته و هشدار دادم که این اقدام می تواند به ازهم پاشی سریع ترکیه منجر شود ("مداخله نظامی ترکیه در سوریه چیزی جز یک اشتباه فاحش نیست"، "زمان"، 29 ژوئن 2015).

باوجود این، ساده لوحانه است اگر فرض کنیم که تنها انگیزه آ.کا.پ. جلوگیری از تاسیس احتمالی یک دولت کردی است. این واقعیت طی یک گزارش ژورنالیستی چشمگیر توسط دنیز زِیرک (روزنامه حریت، 29 ژوئن 2015)، آشکار شد. گزارش فاش ساخت که به ارتش دستور داده شده که به کمک نیروهای مخالف سوری در منطقه و مشخصا گروههای وابسته به القاعده مثل النصره و احرارالشم بشتابند. ارتش ترکیه، یک عضو سازمان ناتو، قرار بود با دادن اسلحه و تجهیزات و همچنین آتش حمایتی به وسیله هویتزر از آنها حمایت کند. طبق این طرح، ارتش می بایستی ضمن پاک کردن منطقه از نیروهای داعش، نیروهای کرد را از مناطق شرق فرات دور نگهدارد. بدین طریق، یک قطعه امن و پاک شده 120 کیلومتری از عزاز تا یارابلوس، توسط یک عضو ناتو دودستی تقدیم گروههای وابسته به القاعده می شد. یکی از استدلالهای آ.کا.پ. این بود که این طرح می تواند مورد قبول ایالات متحده باشد، زیرا این کشور داعش را دشمن شماره یک خود می شناسد.

همان طور که در همان گزارش تاکید شده، فرماندهان نظامی به دلایل متعدد با این طرح مخالفت کردند. لذا، طرح مداخله نظامی فعلا به کناری گذاشته شده است. سابقه اقدامات آ.کا.پ. در سوریه پراز شکستهای مفتضحانه است. باوجوداین، تلاش مذبوحانه وادار کردن ارتش ترکیه به کمک و تقویت گروههای تروریستی وابسته به القاعده چرخش وحشتناکی در رویکرد و خط مشی این حزب به شمار می رود.

این رویکرد ترس آور اخیرا به سطح بالاتری انتقال یافته است. در اوایل ژوییه جاری، جان آلن، ژنرال سابق و نماینده ویژه پرزیدنت باراک اوباما در ائتلاف بین المللی برای مقابله با داعش، با مقامات وزارت خارجه ترکیه دیدار کرد. گروهی از کارکنان پنتاگون نیز او را همراهی می کردند. ایالات متحده خواستار استفاده از پایگاه هوایی اینچیرلیک در آدانا برای حملات هوایی علیه داعش شد. مذاکرات دو روز طول کشید. همان طور که روزنامه های ترکیه گزارش دادند، شرایطی که آنکارا مطرح کرد، کمابیش با هدفهای طرح یادشده در بالا مطابقت می کرد: ایالات متحده باید موافقت کند که کردها را از شرق فرات دورنگه دارد، منطقه تحت کنترل داعش میان عزاز و یارابلوس را پاک کند و آنرا به "اپوزیسیون سوریه" – ویا به عبارت صریحتر - به نیروهای القاعده در منطقه، تحویل دهد. ما هنوز نمی دانیم طرفهای امریکایی و ترک برسر چه چیزی توافق کردند یا نکردند.

هدف بزرگ بعدی جبهه النصره و احرارالشم "آزادسازی" حلب است. نبرد هم اکنون آغاز شده است. آنها اعلام کردند که خلافتی شبیه خلافت داعش در شرق را تاسیس خواهند کرد. چنین دورنمایی، در صورت وقوع، یک منطقه چند فرهنگی و چند مذهبی را به یکی از نابردبارترین مکانهای دنیا تبدیل خواهد کرد. نه تنها مسیحیان، ارمنیان،علوی ها و یزیدی ها، بلکه حتی سنی هایی که خوانش وهابی اسلام، با کردارهای بربرمنشانه اش را نمی پذیرند، در امان نخواهندماند. این چیزی است که پس از سقوط استان ادلیب سوریه به دست "ارتش پیروز" اتفاق افتاد.
اگر ارتشهای ناتو به رهبری ایالات متحده به چنین فرایندی کمک می کنند، اینرا واقعا یک چرخش و یک رویداد هولناک باید خواند.

حلب و نواحی مجاور آن در وضعیت 30 ژوئن 2015

____________________________________________________________________
* هالوک اُزدالگا، نماینده پیشن پارلمان از حزب عدالت و توسعه در آنکاراست که بعد از فاش شدن رسوایی های مالی حزب در 2013 استعفا کرد.
http://www.todayszaman.com/op-ed_the-akps-horrible-twist-in-syria_393863.html


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016