شنبه 3 مرداد 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

راديو ميهن‌پرستان و "پرخاشگری کمونيستی"!؟ پاسخی به ف. م. سخن، بهروز معظمی

به عنوان يکی از دست‌اندرکاران راديو "ميهن‌پرستان" در تمامی دوران فعاليت چند ساله آن رسانه، اجازه بدهيد بگويم که... این رادیو، راديوی کمونيست‌ها نبود و هيچگاه به "بد و بيراه گفتن به شديدترين صورت و با الفاظ رکيک به خانواده سلطنتی" نپرداخت

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


آقای «ف.م. سخن»،
شما در آغاز مقاله «پرخاشگری کمونيستی از دوران شاه تا دوران بعد از انقلاب» که ويژه وبسايت اينترنتی «گويا» نوشته ايد.

به نخستين باری اشاره می کنيد که در ايام نوجوانی صدای راديوی «ميهن پرستان» را شنيده ايد:
«هرگز فراموش نمی کنم روزی که برای اولين بار صدای راديوی «ميهن پرستان» را که متعلق به مخالفان رژيم شاه بود شنيدم. طول موج و ساعت پخش آن را از يکی از دوستان هم کلاسی ام که فاميل شان مامور ساواک بود - شنيده بودم و از روی کنج کاوی نوجوانانه خيلی دوست داشتم ببينم، چنين راديويی در باره ی حکومت وقت چه می گويد.»

ظاهرا اين امکان برای شما در پيک نيکی در يکی از «باغ های اطراف مرند» پيدا شد:
«دو سه دقيقه مانده به ساعت موعود، من راديو را روشن کردم و پيچ طول موج را به راست و چپ گرداندم... به ناگهان، در وسط دشت و در ميان کسانی که مشغول بزن و برقص بودند. مردی با صدای بلند و خشمگين گفت: و اين اشرف خائن...!
من دقيقا نفهميدم چه شد فقط ديدم که آقايانی که با ما بودند، به طرف من يورش آوردند و هر کدام سعی می کردند زودتر به راديو برسند و دکمه خاموش کردن آن را فشار دهند. جمعيت اطراف ما هم بعد از اين شعار داغ، که خيلی هم در آن زمان دلنشين به نظر می رسيد، در بهت و سکوت فرو رفتند و با کنج کاوی به ما نگاه می کردند!
در آن لحظه کسی چيزی به من نگفت ولی نگاه ها بسيار شماتت بار بود. من که می خواستم بدانم اين «اشرف خائن» دقيقا چه کرده است، با بر و بچه های هم سن خودم، راديو را برداشتيم به هوای اين که می رويم نوار بگذاريم و بزنيم و برقصيم، و بدو بدو خودمان را به جايی که ريل قطار از آن عبور می کرد رسانديم و دوباره موج راديو را روی اس دبليو يک و فرکانس سی و يک متر تنظيم کرديم ولی متاسفانه صدايی به گوش نرسيد که نرسيد.
بعد از آن، چند بار صدای ميهن پرستان و ديگر راديوهای اپوزيسيون وقت را شنيدم ولی امروز از به ياد مانده هايم تنها اين را می توانم بگويم که بيشتر از تجزيه و تحليل و گفت و گوی علمی، بد و بيراه گفتن به شديدترين صورت و با الفاظ رکيک به خانواده ی سلطنتی در اين برنامه ها جريان داشت.»

به عنوان يکی از دست اندرکاران راديو «ميهن پرستان» در تمامی دوران فعاليت چند ساله آن رسانه، اجازه بدهيد بگويم که اين گزارش شما از دوران نوجوانی تان بسيار نادقيق و سطحی است:

۱ ـ راديو «ميهن پرستان» هيچگاه به «بد و بيراه گفتن به شديدترين صورت و با الفاظ رکيک به خانواده ی سلطنتی» نپرداخت و هيچيک از گويندگان زن يا مرد آن «صدای بلند و خشمگين» نداشتند.

کاملا ممکن است که در برنامه های راديو ميهن پرستان لفظ خائن برای شاه و يا اشرف به کار رفته باشد، اما هر کسی با کمی اطلاع از سياست و شرکت در فعاليت سياسی، معنای خائن را در چارچوب بحث های سياسی می داند. آيا واقعا بايد برای آقای سخن توضيح داد که در اين چارچوب خائن کسی است که به کشور خود خيانت می کند!؟ آيا به شما (و ديگرانی همچون شما) بايد ياد آورشد که سازمان های جاسوسی بريتانيا و آمريکا با سرنگون کردن دولت دکتر مصدق، يعنی تنها حکومت ملی و دمکراتيک تاريخ ۱۰۰ سال اخير ايران، شاه را بر اريکه قدرت نشاندند؟ آيا بايد برای شما توضيح داد که بسياری از سياست های رژيم شاه در زمينه های مختلف سياسی، اقتصادی ... خيانت به منافع ملی و زمينه ساز جمهوری اسلامی بود؟

البته از نوجوانی کم سن و سال (۱۳ تا ۱۶ ساله؟) در دهه ۱۳۵۰ نمی توان انتظار داشت از اين مسايل خبر داشته باشد يا معنای خائن را بداند يا از نقش اشرف پهلوی در تحکيم حاکميت و مشارکت او در مافيای بين المللی مواد مخدر اطلاع داشته باشد. اما امروزه از فردی ميان سال به بالا (به قاعده در دهه ششم عمر) که در زمينه های مختلف سياسی و ادبی مطلب می نويسد و به ظاهر مدتی از فعالان «اصلاح» طلب بوده، می توان انتظار داشت دقيقتر سخن بگويد.

می توان با گفته ها و بحث های «راديو ميهن پرستان» مخالف بود و در باره نادرست بودن آنها استدلال کرد. اما «رکيک» دانستن واژه «خائن» حتما شوخی است. اگر بعضی از معناهای مورد استفاده «رکيک» در روزگار گذشته (سست، ضعيف) مد نظر است، در اين صورت، رکيک دانستن واژه «خائن» بستگی به تمايل و تعلق سياسی گوينده آن دارد که بايد از شعار دست بردارد و مستند و با استدلال يا «تجزيه و تحليل علمی»، «سستی» آن را نشان دهد.

معناهای ديگر «رکيک» (زشت و سخيف...) امروزه بيشتر کاربرد دارند (مثل: فحشِ رکيک) و به نظر می رسد که شما بيشتر اين معنا را مورد نظر داشته ايد: «بد و بيراه گفتن به شديدترين صورت و با الفاظ رکيک به خانواده ی سلطنتی». چنين برداشتی تناسبی با معنای واژه «خائن» در چارچوب سياسی يا جاسوسی عليه کشور ندارد. البته شايد ادعای «رکيک» بودن واژه «خائن» با توجه به بعضی از مقاله های پيشين شما، نشانه ای از سمت و سوی سياسی تازه ای باشد. البته، اين حق مسلم شماست که سمت و سوی سياسی خود را تعيين کنيد و يا تغيير دهيد. ولی برای اين کار ضرورتی به تحريف واقعيت، طرح مسايل در خارج از چارچوب تاريخی شان، بدگويی غيرمستقيم از مبارزات گذشته، و تغيير مفاهيم و واژه های سياسی نيست.

۲ ـ «راديو ميهن پرستان» همچنان که از نام و نيز ترکيب گردانندگان آن پيداست راديوی کمونيست ها نبود. حتا اگر به فرض اين که پرخاشگری کرده باشد، آن را نبايد به پای کمونيست ها گذاشت. سه جريان در دوره اول اين راديو در تهيه و اجرای برنامه های آن نقش داشتند: سازمان مجاهدين خلق، جبهه ملی ايران در خارج از کشور (بخش خاورميانه) و چريک های فدايی خلق. در اين دوره، سازمان مجاهدين هنوز «تغيير ايديولوژی» نداده بود و گروه مارکسيستی «ستاره» [۱] همزمان نماينده ی جبهه ملی ايران (بخش خاورميانه) و چريک های فدايی خلق در «راديو ميهن پرستان» بود. اين ترکيب را به سختی ميتوان ترکيبی کمونيستی دانست. در اين دوره، علاوه بر «راديو ميهن پرستان» راديو ديگری نيز بعنوان راديو سروش به کارهای آموزشی مشغول بود. اين راديوی آموزشی نيز نه «کمونيستی» بود و نه «پرخاشگر».

در دوره های بعدی پس از «تغيير ايديولوژی سازمان مجاهدين»، گروه ستاره به نمايندگی از جبهه ملی ايران (بخش خاورميانه) و چريک های فدايی خلق گردانندگی راديو را بر عهده داشت. با بروز اختلاف و سپس جدايی بين «گروه ستاره» و چريک های فدايی خلق، «گروه ستاره» تا روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به اجرای برنامه های راديو ميهن پرستان ادامه داد. با وقوع انقلاب، راديو ميهن پرستان با پخش پيامی که بلافاصله در راديو ايران نيز قرائت شد به کار خود خاتمه داد.

۳ ـ نحوه «گزارش دهی» شما در باره دست يابی به طول موج راديو ميهن پرستان از طريق اقوام ساواکی يکی از دوستانتان هم شبهه برانگيز است. حداقل توصيف برای اين نحوه ی بيان «بی تجربگی سياسی» است. اين شيوه از نوشتن می تواند به خواننده اين برداشت را بدهد که ساواک ـ دست کم غير مستقيم ـ طول موج راديو را به اطلاع ديگران می رسانده است.

علاوه بر اين، انتشار عکسی از آقای کيانوری با داس و چکش در کنار تيتر مربوط به کمونيست ها و اشاره به «راديو ميهن پرستان» دو نکته غلط را به خواننده القا می کند: «راديو ميهن پرستان» با حزب توده مرتبط بوده و کمونيست يعنی حزب توده. البته می توان فرض کرد که اين عکس را وبسايت «گويا» در کنار مطلب شما قرار داده است. در اين صورت، بايد از دوستان گرداننده اين وبسايت انتقاد کرد که به بخشی از تاريخ مبارزات گرانقدر سياسی سطحی برخورد کرده و دقت و توجه ضروری نشان نداده اند

آقای «ف. م. سخن»،
نقد بيرحمانه گذشته، لازمه انديشه ورزی است. چنين نقدی را اما بايد با تحقيق و اطلاع انجام داد. نبايد به خاطرات نوجوانی بسنده کرد و بايد حب و بغض را کنار نهاد. نوشته شما شايسته روشنفکر، کنشگر و يا روزنامه نگاری نيست که خواهان نقد فرهنگ سياسی گذشته و حال ايران و يا به بيان خود شما «تجزيه و تحليل و گفت و گوی علمی» باشد.

با احترام
بهروز معظمی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
[۱] گروه ستاره در سال ۱۳۵۶ به عنوان «گروه اتحاد کمونيستی» اعلام موجوديت کرد و پس از انقلاب به «سازمان وحدت کمونيستی» تغيير نام داد.


توضیح گویانیوز: عکس مطلب ف. م. سخن از «گویا» بود. بخشی از مقاله‌ی ایشان به رادیو «میهن‌پرستان» مربوط می‌شد. بخش دیگری از آن به حزب توده ایران مربوط بود و به همین دلیل این عکس انتخاب شد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016