یکشنبه 4 مرداد 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

توافق هسته ای: زوال استبداد خامنه ای و پویایی جامعه مدنی٬ بهروز بهبودی

بهروز بهبودی
ظهور دولت حسن روحانی ناشی از شکل گیری صدای مخالفانی در ساختار حکومت ملایان بوده است که ابعاد این سیاست های «رادیکال» داخلی و خارجی را که به نابودی اقتصاد ایران و فرو رفتن جامعه در انواع فسادهای مالی و اخلاقی منجر شده است خطری مهلکتر از تهاجم خارجی برای بقای رژیم محسوب می کرده اند.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


ظهور دولت حسن روحانی ناشی از شکل گیری صدای مخالفانی در ساختار حکومت ملایان بوده است که سیاست های «رادیکال» داخلی و خارجی رژیم را که به نابودی اقتصاد ایران و فرو رفتن جامعه در انواع فسادهای مالی و اخلاقی منجر شده است خطری مهلکتر از تهاجم خارجی برای بقای آن محسوب می کرده اند.


تنها  یک روز پس از اظهار نظر هاشمی رفسنجانی در مصاحبه با یک کانال تلویزیون عربی که در آن گفته بود بازگشایی سفارت آمریکا در ایران امکانپذیر است آیت الله خامنه ای در واکنشی حاکی از استبداد رای او اعلام کرد که تفاهم و  قرارداد هسته ای هفته گذشته میان جمهوری اسلامی و قدرتهای خارجی به معنای پایان خصومت میان ایران و آمریکا نیست . 

وی حتی  در سخنانی تهدیدآمیز و دخالت گرایانه گفت که رژیم جمهوری اسلامی به «حمایت  از مردم ستمدیده» در لبنان و عراق و سوریه و بحرین ادامه خواهد داد.

آشکارا آن خط سیاسی را که خامنه ای و شرکای جرم او در میان فرماندهان سپاه و سازمانهای امنیتی رژیم دنبال می کنند بر محور ضدیت با آمریکا و متحدان منطقه ای آن یعنی اسراییل و حکومت های محافظه کار عرب می باشد که ملت ما را در نتیجه مستقیم جنون دشمن تراشی آنها به روزگار پر مصیبت امروز کشانده است.
بحران هسته ای ایران از همان روز نخست نتیجه بلندپروازی های پر هزینه و بدخیم رژیمی بوده است که برای حفظ قدرت استبدادی خود در مقابل دشمنان خیالی و واقعی بکار گرفته شده است. و درست به موازات این بلندپروازی ما شاهد میلیتاریزه شدن تدریجی نظامی بوده ایم که در این راه به تار و مار کردن همه حقوق انسانی و دموکراتیک ملت ما دست یازیده است.

در این میان ظهور دولت حسن روحانی ناشی از شکل گیری صدای مخالفانی در ساختار حکومت ملایان بوده است که ابعاد این سیاست های «رادیکال» داخلی و خارجی را که به نابودی اقتصاد ایران و فرو رفتن جامعه در انواع فسادهای مالی و اخلاقی منجر شده است خطری مهلکتر از تهاجم خارجی برای بقای رژیم محسوب می کرده اند.

در حقیقت گفته رفسنجانی در مورد بازگشایی سفارت آمریکا پس از امضای قرارداد هسته ای اخیر اعتراف به این مساله است که دیگر دوره ریا کاری و پنهان شدن در پشت «آمریکا ستیزی» برای بقای حکومت در سیاست ایران به پایان رسیده است.
با این حال اگر جامعه جهانی تصور می کند که رژیم جمهوری اسلامی طرف اصلی مقابل آنها برای اجرای این یا هر قرارداد دیگر در بازگرداندن صلح و ثبات به ایران و خاورمیانه می باشد سخت در اشتباه است.

امروز که دیگر کار دیپلماتها و دانشمندان و کارشناسان هسته ای برای رسیدن به این قرارداد با هدف جلوگیری از دست یابی جمهوری اسلامی به بمب هسته ای به پایان یک دوره مشخص رسیده است در حقیقت دوره اصلی و مهمتر آن یعنی اجرا و پیاده کردن مفاد این قرارداد آغاز شده است و این دیگر یعنی دخالت در امور زندگی ملتی که ناچار است به پیامدهای این قرارداد تن در دهد.

به همین دلیل دولت های درگیر در این مذاکرات می بایستی راه هایی را برای دخیل کردن جامعه مدنی ایران و اندیشمندان میهن ما بوجود بیاورند تا آنها بتوانند برای نظردهی و اجرای این قرارداد از آنها بهره ببرند و از این مسیر به تقویت بنیادهای مدنی و تصمیم گیریهای دموکراتیک همگانی در کشور یاری برسانند.

اجرای این قرارداد نباید تنها به منظور باز کردن راه کاسبکاران و فرصت طلبان اقتصادی غرب و شرق برای سودجویی از بازارهای نفت و گاز و منابع طبیعی میهن باشد و روسها به طمع فروش موشک و چینی ها با هدف غالب کردن تانک های خود به این قرارداد که با استقلال و آینده کشور ما سرو کار دارد نگاه کنند.
قرار نیست جامعه جهانی دل خوش کند که اکنون زمان منفعت بری از بازارهای ایران است و به ما چه مربوط که حقوق انسان ایرانی به دست رژیم حاکم بر آن پایمال می شود. ایران ملک خصوصی سردمداران جمهوری اسلامی نیست.

از این روی جامعه مدنی ایران می بایستی شکوفا شود و قدرتهای جهانی وظیفه اخلاقی خود بدانند که از آن پشتیبانی واقعی کنند زیرا در حقیقت این جامعه مدنی ایران و روشنفکران و هنرمندان و متفکرین ایرانی بوده اند که به نوبه خود از توافق هسته ای برای دور کردن سایه شوم جنگ از میهن ما و همیاری با جامعه جهانی از آن پشتیبانی صادقانه کرده اند.

در این چهارچوب مرکز دموکراسی برای ایران نیز همراه با سایر سازمانهای مستقل و دموکرات ایرانی که سالهای متمادی نجات میهن از چنگال استبداد مذهبی و سعادت و پیشرفت کشور را در سایه یک حکومت سکولار و دموکراسی دنبال می کرده است می تواند در تحقق این آرمانها که به صلح در منطقه پر آشوب خاورمیانه نیز منتهی خواهد شد یاری برساند.

آرزوهای ملت ایران برای دستیابی به دموکراسی و حقوق انسانی و خوشبختی خود دقیقا در راستای خواست آنها در پیوند به جامعه جهانی و بهره وری از همزیستی با آنها می باشد،  به همان اندازه که افکار پوسیده و ارتجاعی خامنه ای و شرکای جرم سیاسی او و استبداد ولایت فقیه اينك فقط در تاریخ جای دارند

*این مقاله به انگلیسی در روزنامه آمریکایی بوستون گلوب و به عربی در میدل ایست نیوز منتشر شده است


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016