جمعه 9 مرداد 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
9 مرداد» نگاهی به آيات قرآن درباره مراسم حج، آرش سليم
پرخواننده ترین ها

نگاهی به آیات قرآن درباره مراسم حج (بخش دوم و پایانی)، آرش سلیم

[بخش نخست مقاله]

۴. واجب نبودن شرکت در مراسم حج

بديهی است هر گونه گردهم آيی مومنان (از چند نفره تا چند ميليونی) برای نيايش و يادآوری و شکرگزاری نعمت ها و برکات خدا و در راستای تقويت «تقوا» بسيار مفيد و ضروری است. اما در هيچ آيه ای از قرآن آن طور که ادعا می شود شرکت در مراسم حج واجب اعلام نگرديده است. حتی در هيچ آيه ای از قرآن نيامده است که «حج» بر شما نوشته شده است: «کتب عليکم» (برای مثال روزه). مفسران بر مبنای گزاره «من استطاع اليه سبيلا» در آيه آل عمران:۹۷ نتيجه گيری کرده اند حج بر کسانی که استطاعت مالی دارند واجب اعلام شده است! در حالی که اين آيه اولا برای «حِجُّ الْبَیْتِ» حضرت ابراهيم است. دوما واژه عمومی «حِجُّ» به مفهوم عمومی سفر به کار رفته است و نه يک مناسک ويژه معلوم به نام «الحج». سوما در اين بخش از آيه تاکيد بر برای خدا بودن (در مقايسه با ماه پرستی و بت پرستی زمان حضرت ابراهيم) چنين سفری می باشد: «وَلِلّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ»- همانطور که در بقره:۱۹۶ نيز به ايمان آوردگان قبلا مشرک سفارش شده است حج و عمره را برای خدا برگزار کنيد: وَأَتِمُّواْ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلّهِ». همان «إِنَّ الْأَمْرَ کُلَّهُ لِلَّهِ» که در بخش ۳ درباره آن بحث شد. چهارما و از همه مهمتر، «مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِيلًا» به اين مفهوم است که خدا توفيق رهايی از گمراهی را به فرد داده باشد؛ به افرادی که قادر نيستند از تباهی گمراهی به سوی حقيقت راهی بجويند. برای مثال همچنان که اسراء:۴۸ آمده است؛ ضلالت= عدم استطاعت سبيل خدا: « فَضَلُّواْ: فَلاَ یَسْتَطِيعْونَ سَبِيلًا» (اسراء:۴۸). همان ضلالت عبوديت غير خدا (چون ماه پرستی و بت پرستی)، که ابراهيم جوان عليه آن بر پدر و قوم خود شوريد و او را به راه ويران کردن بت ها و بتخانه کشانيد. همان گمراهی قوم ابراهيم که ابراهيم عليه آن قيام کرد و برای آن به آتش افکنده شد و سرانجام مجبور به ترک ديار شد. در اين ديار جديد است که ابراهيم يک «بيت» امن و برای پرستش خدای غريب در ديار خود ساخته است و اميد می رود که مردمان به جای عبوديت بت ها و راهی بتخانه شدن به سوی خدا راهی بجويند: «وَلِلّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ» و «مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِيلًا» (آل عمران:۹۷).

مثال ديگر نزول قرآن و خدمت بدون اجرت پيامبر در راستای فراهم شدن وسيله برای هدايت مشرکان می باشد تا که شايد به خدا راهی بجوييد: «إِنَّ هَذِهِ تَذْکِرَةٌ فَمَن شَاء اتَّخَذَ إِلَی رَبِّهِ سَبِيلًا» (انسان:۲۹)؛ «قُلْ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَن شَاء أَن یَتَّخِذَ إِلَی رَبِّهِ سَبِيلًا» (فرقان:۵۷). اين که در آيه آل عمران:۹۷ پس از گزاره «مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِيلًا» آمده است: اگر کسی کفر ورزد خدا از جهانيان بی نياز است؛ خود دليل بر مدعای نگارنده می باشد. کفر يا ايمان افراد و به سوی خدا راهی جستن برای خدا ضرر و نفعی ندارد! به نفع افراد است.

از آن جا که در آيات قرآن همه جا سخن از الگوی ايمان و مسلمانی ابراهيمی و همچنين سخن از الگوی «بيت» های بنا نهاده شده توسط حضرت ابراهيم است، فهم درست داستان ابراهيم در رابطه با قربانی کردن فرزندش و مکان قربانگاه نقش مهمی در فهم آيات قرآن در رابطه با حج دارد. که پيرامون آن در نوشتار ديگری بحث خواهد شد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


۵. ايام معدودات/ معلومات حج و «اياما معدودات» روزه

آن چه در رابطه با حج در آيات قرآن مسلم می باشد اين است که سه روزِ «ايام معدودات» برای مخاطبان آيات قرآن معلوم («ايام معلومات»). به بيان ديگر هم «مدت» و هم «زمان» آن که چه روزهايی از ماه ذيججه می باشد برای همگان روشن بوده است. می توان گمانه زنی کرد که زائران همه قبائل حتی با تفاوت در مناسک حج در اين سه روز همه در يک مکان جمع می شده اند. وقتی مجموعه آيات بقره و به ويژه آيات بقره:۱۸۳ و ۱۸۴ و ۱۸۵ برای مقرر کردن روزه نازل می شود، همين تعداد روز «ايام معدودات» برای «مدت» يا عده روزی داری در ماه رمضان تعيين می شود. حال اين پرسش پيش می آيد که، در مقايسه با «ايام معلومات» حج، چرا سه روز مشخص ماه رمضان برای روزه داری اعلام نشده است؟ به بيان ديگر چرا اين زمان سه روز روزه داری برای همگان يکسان اعلام نشده است؟ پاسخ آن روشن است:
۱) روزه در مقايسه با مراسم جمعی حج يک عبادت فردی است، ۲
۲) ) برای راحتی افراد: مسافران، بيماران، بانوان در رابطه با عادت ماهيانه، حالت عدم موفقيت در کامل کردن عده و تجديد آن و غيره.

تفاوتِ استفاده از واژه «اياما» نکره برای «معدودات» روزه، در مقايسه با استفاده از واژه «ايام» معرفه برای «معدودات» حج؛ همين سيال بودن زمان کامل کردن عده روزه داری برای راحتی فرد و به انتخاب فرد روزه دار می باشد: کامل کردن «عده ای سه روزه» با التزام در ماه رمضان و اگر ميسر نشد در ماه های ديگر سال. اينجاست که در آيات بقره:۱۸۴ با دقت تمام از «اياما» استفاده شده است، نه «ايام» مورد استفاده در آيات حج که «ايامِ» «معلومات» بوده است. ترديدی ندارم که روزه مقرر شده قرآنی، کامل کردن يک عده سه روزه روزه داری در ماه رمضان می باشد. مورد روزه تنها موردی نيست که امروزه با قرآن اختلاف بسيار دارد. همانطور که بحث شد مراسم حج امروزی نيز خلاف قرآن می باشد. «حجاب» امروی خلاف قرآن می باشد. «جزيه» خلاف قرآن می باشد. تبعيض در مقدار ديه برای غير مسلمان خلاف قرآن می باشد. احکام «کفر» و «ارتداد» خلاف قرآن می باشد، «سهم امام» و بسياری از احکامی که امروز مسلم فرض می شوند خلاف قرآن می باشد. از حيات انسان که بالاتر نداريم. به راحتی با آيه معروف به آيه قصاص حيات انسان ها گرفته می شود بدون اين که معنی آيه را فهميده باشند! در مقاله ای که درباره «شريعت» در حال تاليف است فهرست بلند بالايی از خلاف قرآنی های امروزه ارائه می گردد. پژوهش درباره چرايی اين دگرديسی ها به عهده تاريخ دانان می باشد. آيات قرآن محکم است. قرآن با تصريف و تفصيل دست کسانی را که بخواهند به قرآن دروغ ببندند بسته است.

حال که درباره حج رايج و حج مورد نظر قرآن بيشتر دانستيم، مطالعه چند آيه (و در زمينه هر آيه) به علاقه مندان توصيه می شود. آياتی که بر اساس آن با می توان با قطعيت نتيجه گيری کرد:

تعداد روزه قرآنی با تعداد روز برگزاری مراسم حج قرآنی برابر است.
تعداد اين روزها دقيقا «سه روز» «ايام معدوداتِ» «معلوم» پيشينی در حج رايج مخاطبان آيات قرآن بوده است.

• بقره: ۲۰۳
در اين آيه گفته شده است اگر «ايام معدودات» حج را در دو روز هم برگزار کنيد اشکالی ندارد: «واذکروا الله فی ايام معدودات فمن تعجل فی يومين فلا اثم عليه ومن تاخر فلا اثم عليه».

• بقره:۱۹۶
به عوض قربانی کردن زائران می توانند «سه روز» ايام معدوداتِ معلوماتِ حج را روزه بگيرند. تکميل کردن آن تا ده روز روزه برای افراد محلی و مسافر فرق می کند: «فَمَن لَّمْ یَجِدْ فَصِیَامُ ثَلاثَةِ أَیَّامٍ فِی الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْکَ عَشَرَةٌ کَامِلَةٌ».

• حج:۲۹
در مجموعه آيات سوره حج که در آن مراسم حج پيشنهادی قرآن اعلام می شود، «ايام معلومات» رايج تاييد و برای برگزاری حج قرآنی تعيين می شود: «لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیَّامٍ مَّعْلُومَاتٍ عَلَی مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ».

• مائده:۹۷، بقره:۱۹۷
معلوم بودن ماه حج دست جمعی در رابطه با حج ساليانه: جَعَلَ اللّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَامًا لِّلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْیَ وَالْقَلاَئِدَ (مائده:۹۷) و ماه های معلوم حج: «الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلُومَاتٌ» (بقره:۱۹۷).

۶. نگاهی به فلسفه مناسک و گسترش دايره مکان-زمان حداقلی «حرمت»!

در اکثر آيات قرآن درباره حج و «البيت» (خانه خدا) و کعبه و مسجدالحرام و ماه های حرام، «امنيت» و «حرمت» نقطه کانونی است. در آيات مائده:۹۵ تا ۹۷، «امنيت» و «حرمت» حتی به حيوانات نيز گسترش داده شده است: «يا ايها الذين آمنوا لا تقتلوا الصيد وانتم حرم» (مائده:۹۵). تا جايی که برای تعدی به حيوانات مجازات تعيين گرديده است. از طرف ديگر در رابطه با محتوا و منظور مناسک حج، ديديم که چه در آيات سوره حج و چه در آيات سوره بقره همه جا سخن از «تقوا» می باشد. برای يادآوری حتی در اعراف: ۲۶ که از نقش «لباس» در پوشاندن عورت و همچنين نقش زيبايی لباس بر تن آدمی سخن رفته است، بلافاصله تاکيد می گردد که «لباس تقوا» بهترين (زيباترين) جامه است: «ولباس التقوی ذلک خير»! در [۲] در رابطه با تعريف دين و دين ورزی بحث شد که تمام دين ها و فرقه های سازمان يافته کنونی برساخته ای بشری می باشد. هدف دين ورزی خدايی چيزی نيست جز تقوای الهی فرد دين ورز، و هدف از بعثت پيامبران چيزی نبوده است جز يادآوری آن به مخاطب. اينجا در اين نوشتار در رابطه با حج و مناسک حج نيز به همين تعريف از دين ورزی می رسيم. در رابطه با روزه داری هم به تقوا می رسيم: يا ايها الذين آمنوا کتب عليکم الصيام کما کتب علی الذين من قبلکم لعلکم تتقون [۱]. اين که پوسته عبادات و مناسک- آن هم با بدفهمی حتی در شکل آن- بشود وسيله رنج و زحمت مردم، آيا می توان چنين خدايی را صاحب «رحمت» دانست يا صاحب زحمت؟

ديديم که نزول مجموعه آيات بقره:۱۹۶ تا ۲۰۳، چگونه مناسک رايج را برای مومنانی که خود اين مناسک موروثی را بر خود فرض کرده بودند آسان کرده است. اين طور نبوده است که خدا بخواهد با آموزه های بقره:۱۹۶ تا ۲۰۳ يک مراسم نوين را بنيان گذاری و آن را واجب اعلام کند! در آيات سوره حج با توجه به پيشينه مراسم حج و علاقه اين مردمان، با تمرکز روی مفاهيم کانونی مثبت مراسم رايج، چنين مراسمی تاييد و تجويز شده است: سه روز گردهمايی برای نيايش و جشن و قربانی کردن برای طعام خوردن و طعام دادن به نيازمندان و سپس طواف کعبه.

در دين و سنت رايج مشرکين با همه گمراهی ها و بدی هايشان «حرماتی» چون چهار ماه حرام ، منطقه مشخص مسجدالحرام، و حالت «احرام» در مراسم حج رايج؛ نکات مثبتی بوده است که می توانسته است نقطه شروع خوبی برای تحول باشد. مثلا در منطقه مسجدالحرام در مدت احرام حتی گياهان و حيوانات وحشی هم امن بوده اند و حرمت آنها شکسته نمی شده است. به طور کلی در قرآن وجه مثبت سنت ها و مراسم رايج جاهلی با مفهومی کانونی امنيت و حرمت به عنوان نقطه شروع مورد توجه و تاييد و تاکيد قرار گرفته است؛ سنت هايی چون حالت «احرام» که مستلزم پرهيز از فسق و جدال بوده است و همچنين «حرمت» منطقه «مسجدالحرام» و «ماه های حرام» که در آن جنگ و خونريزی و تعدی به ديگران ممنوع بوده است.

تمام آيات قرآن درباره مناسک حج، و «جعل»/صحه گذاشتن بر «شهرالحرام» و «بيت الحرام» و «مسجدالحرام» و غيره («جَعَلَ اللّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَامًا لِّلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ»، مائده:۹۷)؛ سرمايه گذاری روی مفهوم «الحرام» در راستای گسترش مفهومی و گسترش محدوده حداقلی مکان-زمان «احرام» در رابطه با «حرمت» ديگران می باشد! برای يک انسان «مومن» واقعا «متقی»، همه فضا-زمان «خانه خدا» و منطقه «احرام» و «حرمت» و در نتيجه «امنيت» و «سلامت»/ «سلم» همه مخلوقات گيتی می باشد!

در نوشتار ديگر که درباره حضرت ابراهيم و داستان ذبح فرزندش در رابطه با «البيت» و موارد مربوطه بحث می شود خواهيم ديد که بسياری از حرف هايی که قرن ها زده شده است و برای پيروان حضرت محمد به عنوان يک حقيقت مسلم پذيرفته شده است، خلاف قرآن است. قدمت سخن، حتی هزاران سال قدمت، نبايد ما را از تلاش برای حقيقت جويی باز دارد. انکار و خشم اوليه طبيعی است. اما سرانجام بايد با واقعيت کنار آمد تا بتوان با رهايی از تعصبات و پرهيز از درگيری های خونين و مشغوليت های بيهوده و ويرانگر به اين مکان و آن مکان اين فرد مرده و آن فرد مرده و غيره به سمت جلو و برای بهروزی حرکت کرد. به گمان من اگر مومنان پيرو حضرت موسی و حضرت عيسی و حضرت محمد در تمامی فرقه ها بتوانند اين آموزه قرآنی را بر قلب خود حک کنند، به تمتع بيشتر از ظرفيت مغز خود می افزايند: «تلک امه قد خلت، لها ما کسبت ولکم ما کسبتم، ولا تسالون عما کانوا يعملون» (بقره:۱۳۵ و بقره:۱۴۱)!

[۱] سه روز يا سی روز، آرش سليم، تير ۱۳۹۴، سايت فرهنگی نيلوفر.
[۲] معمای دين و دگرديسی «سلام» به «نکبت»، آرش سليم، آذر ۱۳۹۳، سايت راديو زمانه.

[بازگشت به بخش نخست مقاله]


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016