شنبه 10 مرداد 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

دفاع تمام قد علی لاریجانی از توافق هسته‌ای

81683602-70034815.jpg
هنوز یک هفته‌ای به روز خبرنگار مانده که به دیدار رییس‌مجلس می‌رویم، اما می‌شود انتظار داشت که در این فرصت هم به سوالاتمان با حوصله پاسخ داده شود و هم تعارف و تمجیدات رییس مجلس شامل حالمان گردد.

به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)،‌علی لاریجانی در این نشست با مدیران و خبرنگاران ایسنا در عین تقدیر از عملکرد این خبرگزاری به مناسبت 17 مرداد درباره توافق هسته‌ای چشم‌انداز انتخابات مجلس، دیدار با ناطق نوری و برخی مسائل سیاسی اظهارنظر کرد.

آنچه در پی می‌آید حاصل این گفت‌وگو است:



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


آیا توافق هسته‌ای در دولت یازدهم موجب حفظ و تثبیت فعالیت‌ها و دستاوردهای هسته‌ای و لغو تحریم‌های غرب می‌شود؟
بحث هسته‌ای از ابعاد مختلفی قابل بررسی است. گاهی ریزه‌کاری‌هایی مطرح است که در جای خودش قابل بررسی است و گاهی در برداشت‌ها، فواید و ضررها که اگر در جای خودش انجام شود، مفید است لاکن یک سری سوالات ریشه‌ای وجود دارد که باید بیشتر از سایر امور مورد توجه قرار داد. اولین سوال این است که چرا نظام ما دنبال این بود که مذاکرات به صورت جدی دنبال شود؟ تلقی‌ها، برداشت‌ها و قرائت‌های مختلفی ممکن است از این مسئله وجود داشته باشد حتی سیاست‌مداران کشورهای بزرگ نیز برداشت‌شان را مطرح می‌کنند ولی ما چرا دنبال مذاکرات رفتیم؟

دلایل روشنی برای این کار وجود داشت که یقینا از سر احساسات و عواطف نبود بلکه مبتنی بر یک منطق انجام شد و این مسئله محدود به دولت یازدهم نیست. در این دولت مسئله هسته‌ای جدی‌تر دنبال شد. اواخر دولت قبل این بحث در سطح کشور مطرح بود که ایران مذاکرات خیلی دقیقی در مسئله هسته‌ای را لازم می‌بیند و وقتی مقدماتی برای این مسئله به وجود آمد، از این مقدمات استفاده شد تا مذاکرات به صورت جدی دنبال شود.

پرونده هسته‌ای در دولت یازدهم با همت و علاقمندی بیشتری پیگیری شد، اما چرا مذاکرات را در شرایط فعلی لازم می‌دانیم؟ در زمینه هسته‌ای دوره‌ای را طی کرده‌ایم یعنی از شرایط خیلی مقدماتی به شرایط حضور در صحنه مسائل هسته‌ای رشد کردیم هرچند که طی این مدت فشار زیادی را متحمل شدیم ولی کشور با مقاومت در حوزه هسته‌ای به سرمایه فنی دست یافت. طرف مقابل همواره درصدد انکار این سطح از دانش هسته‌ای ایران و از بین بردن آن بود. چه در قطعنامه‌ها و چه در مذاکرات سیاسی، تاکید می‌کردند ایران باید غنی‌سازی را از بین ببرد، حتی گاهی نیز صحبت از باز کردن پیچ و مهره‌های سانتریفیوژهای هسته‌ای ایران می‌کردند.

سطح خواسته غربی‌ها این بود که مجموعه رشد دانش هسته‌ای ایران از بین برود و بساطش جمع شود اما خواسته جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات، تثبیت دانش هسته‌ای و از بین بردن برخی مذایق به وجود آمده، بود.

جمهوری اسلامی ایران از درون مذاکرات به هر دو هدف دست یافت. مهم نیست که تعداد و سطح سانتریفیوژها چندتا باشد چون ایران با علم و آگاهی سطح موجود را انتخاب کرده است و این مسئله هیچ خسرانی برای کشور ندارد. این مسئله بسیار مهم است که 5 کشور قدرتمندی که به ایران زور می‌گفتند، امروز پذیرفتند غنی‌سازی در ایران انجام شود. این دستاورد، دستاورد کمی نیست و ضمنا در قطعنامه شورای امنیت نیز وقتی برجام تایید می‌شد یعنی این سطح غنی‌سازی در ایران قابل قبول است در حالی که در قطعنامه‌های گذشته در پی برچیدن توان هسته‌ای ایران بودند. این مسئله دستاورد مهم سیاسی و حقوقی برای کشور است ضمن آنکه غنی‌سازی را هم بالفعل در اختیار داریم و تنها مسئله‌ای حقوقی نیست.

نکته بعدی، لغو تحریم‌های اقتصادی است که در برجام و قطعنامه آمده است البته برای تحقق این مسئله حتما مقدماتی نیاز است که به صورت طبیعی طی می شود. نظام در این قضیه درست و با چشم باز تصمیم گرفت و خوب توانست آن را مدیریت کند البته حواشی دارد که همیشه در گفت‌وگوهای بین‌المللی این حواشی وجود داشته است.

البته برای هر کدام از حواشی فکر کرده‌ایم و همه آنها را در داخل، مورد بحث و کاوش قرار گرفته داده‌ایم. این دستاورد مرهون پایمردی و هوشیاری ملت، تیزهوشی رهبری در مقاطع مختلف و همت دولت و مذاکره کنندگان است. اگر غربی‌ها این توافق را خوب اجرا کنند و شیطنت نکنند، این توافق دستاورد خوبی برای ملت ایران خواهد بود.

با نگاه ملی به این مسئله از این دستاورد باید صیانت کنیم، این سخن به این معنا نیست که منتقدان در ابعاد و اجزای این مسئله چیزی نگویند. در ایران دمکراسی حاکم است و مطالب باید مورد حلاجی قرار بگیرد و مذاکره کنندگان نیز جواب منتقدان را بدهند. در کلان مسئله باید به این سوال ریشه‌ای توجه کرد که چرا نظام این را پذیرفت و آیا در مسیر کار به آنچه که طراحی کرده بود، رسیدیم یا خیر؟ بنده معتقدم نظام درست تحلیل کرد و تا حد خوبی نیز به تصمیم خودش رسید و برخی مطالب منتقدان یا در سایه بی‌توجهی به طراحی‌های اولیه در این مسئله انجام می‌شود یا موضوع به اندازه کافی برایشان باز نشده است.

آیا امکان تحقق طراحی‌های اولیه کشور در زمانی زودتر امکان‌پذیر نبود و باید حتما 12 سال طی می‌شد تا با غرب به تفاهم برسیم؟
زمان در بخشی از این مسئله نقش داشت ولی یک بخشی هم می‌توانست زودتر انجام شود. در عالم سیاست جَزمیتی وجود ندارد که حتما مثل چرخ‌های مکانیکال، یک چرخ بچرخد تا چرخ بعدی بچرخد. در عالم سیاست اراده‌ها، فکرها و تصمیمات به موقع، همیشه نقش دارد بنابراین نمی‌شود گفت حتما این زمان باید طی می‌شد، در برخی مقاطع می‌شد برای جلو بردن موضوع از ابتکاراتی استفاده کرد و زمان را خرید، یک بخشی هم چاره‌ای جز این نبود چون حریف فکر می‌کرد که ایران مقاومت نمی‌کند.

شاید به این مطلب در مقالاتی که این روزها در حال چاپ است، برخورده باشید که چه در سطح منطقه و چه در سطح جهان می‌گویند ایران، به دلیل استقامتش این پرونده را به نتیجه رساند یا برخی دولت‌مردان آمریکایی می‌گویند تحریم‌ها خاصیتی نداشت و نتوانست ایران را مجاب کند. طرف غربی بر این باور بود که اگر جمهوری اسلامی را تحریم کنند، موفق می‌شوند و برخی کشورهای منطقه هم تصور می‌کردند به کمک تحریم‌ها و دستکاری قیمت نفت فشار بیاورند تا اراده ایران تحت تاثیر قرار بگیرد. همه این تجربیات پشت سر گذاشته شد و حالا متوجه شده‌اند ایران در راه و هدفش ایستادگی دارد.

علاوه بر این مسئله، ابتکار عمل و استفاده از ظرفیت‌های مختلف هر دو طرف بر جمع‌بندی جهانی و داخلی برای انعقاد تفاهم تاثیرگذار بوده است. در مقاطعی می‌شد از برخی ابتکارات برای جلوگیری از اجماع و تندروی غربی‌ها استفاده کرد که به صورت طبیعی زمان‌بر بود چون تحولاتی هم در کشورهای غربی رخ داده بود. طرف غربی هم باید مزه اینگونه گستاخی‌ها را می‌چشیدند تا بفهمد مزه دل چسبی هم ندارد تا راه‌شان را تغییر دهند. بنده فکر می‌کنم از تجربیات گذشته باید استفاده کرد تا راه آینده به درستی طراحی شود.

نظام طراحی شده برای بازرسی‌ها به ویژه بازرسی از مراکز نظامی و موشکی کشور آیا تامین کننده امنیت ملی کشور نیست؟
در برجام بحث موشکی به این معنا نداریم ولی در قطعنامه 2231 داریم که البته هر کدام وزن جداگانه‌ای دارد. در قطعنامه درباره تسلیحات موشکی مسائل مختلفی آمده که ما هم گوش نمی‌دهیم، قبول هم نداریم بنابراین حرکت موشکی خودمان را ادامه می‌دهیم. آقا هم فرموده‌اند که نظام چنین چیزی را قبول ندارد. اینکه تسلیحات را تحریم کرده‌اند، یک بخش خرید است و یک بخش فروش است، ما نه خرید تسلیحات را قبول داریم و نه فروش آن را دنبال می‌کنیم و غربی‌ها هم این مسئله را می‌دانند.

مذاکره کنندگان هسته‌ای تا جایی که توانستند مواد مربوط به تسلیحات موشکی را سست کردند اما این مواد از متن برداشته نشد. اگر سوال شما این باشد که اگر اینها در برجام نمی‌آمد بهتر بود، پاسخ این است که بله بهتر بود اما همیشه در مذاکرات سیاسی در این سطوح داد و ستدی در جریان است، به همین دلیل بیش از این نتوانستند این بخش‌ها را نسبت به قطعنامه‌های موجود سست کنند. اگر سوال این باشد که آیا این مواد بنیه دفاعی ایران را دچار آسیب می‌کند، پاسخ این است که نمی‌تواند آسیب بزند چون در قطعنامه‌هایی که قبلا هم علیه ایران تصویب کرده و محکم‌تر از این هم ایران را محدود کرده بودند، ایران هرگز تمکین نکرده و نخواهد کرد و طرف غربی هم به خوبی این مسئله را می‌داند. اما در برجام آنچه که مهم است، چهارچوب‌های هسته‌ای مذاکرات است نه سایر مسائل. در موضوع هسته‌ای آنچه که نظام دنبال می‌کرد تا حد قابل قبولی پیش برده شد که خوب است هر یک در جای خودش مورد بررسی دقیق قرار گیرد. مسائل موشکی جزو مسائل اصلی بنیه دفاعی کشور است بنابراین ما همین مسیر جاری را ادامه خواهیم داد.

با برداشته شدن تحریم‌های اقتصادی سازمان ملل، آمریکا و اتحادیه اروپا پس از 9 سال چه برنامه‌هایی برای دوران پساتحریم باید داشته باشیم تا دیگر شاهد صدور چنین قطعنامه‌های علیه جمهوری اسلامی ایران نباشیم؟
نمی‌توان گفت در آینده مسیر کار ایران به نحوی است که هیچ گاه با دیگران در این موضوعات اختلاف پیدا نمی‌کنیم البته ممکن است اختلافات طوری مدیریت شود که تبدیل به صدور قطعنامه علیه کشور نشود.

از موضوعات مهم فعلی کشور نحوه مواجهه با برجام و قطعنامه 2231 است. گاهی وقتی به این پدیده نگاه می‌شود ممکن است گفته شود باید بگردیم تا ریزه‌کاری‌هایش مشخص شود که البته این کار سر جای خودش خوب است اما در سطح کلان باید به این مسئله توجه کرد که با برجام و قطعنامه 2231 چگونه مواجه شویم تا بتوانیم یک گام رو به جلو برداشت.

برجام یک دستاورد است، اگر به حاشیه‌های این دستاورد نگریسته شود دچار ایستایی می‌شویم اما به این دستاورد باید به شکلی نگریسته شود که موجب برداشتن گام روبه جلو شود، امروز کشور به این نگاه نیاز دارد. باید به این فکر کرد که از بسته هسته‌ای چگونه می‌توان برای توسعه اقتصادی، علمی و فناوری و تبدیل این ظرفیت به ظرفیت ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی استفاده کرد. اگر اینگونه به بسته هسته‌ای نگریسته شود می‌توان راه‌های جدیدی را شناسایی کرد.

پس از گذشت 36 سال از پیروزی انقلاب اسلامی تجربیات مختلفی در حوزه اقتصاد کسب کرده است و البته یک خطر مهم پیش روی کشور است و اینکه از گشایش‌های اقتصادی فوری به آرزوهای زودگذر بسنده شود در حالی که این گشایش‌ها باید به افزایش توان اقتصادی و فناوری کشور تبدیل شود. این مسئله زحمت دارد و مجاهدت می‌خواهد.

رسانه‌ها باید به این موضوع توجه کنند که جامعه از گشایش‌های اقتصادی برای خیزش جدید جهت حصول به دستاوردهای خرد، توقع نکند. این مسئله باید به ورود فناوری‌های جدید و آمایش سرزمینی دقیق برای توسعه تبدیل شود. توجه به این مسائل است که می‌تواند مشکلات کشور را حل کند. اینکه به بهانه مشکل داشتن کشور در قبل و بعد از توافق بخواهیم این پول‌ها را به جامعه تزریق کنیم، اگرچه ممکن است در کوتاه مدت دستاوردی داشته باشد ولی در بلندمدت باز با آثار رشد نقدینگی، تورم، رکود و حل نشدن مشکل بیکاری دست به گریبان خواهیم ماند. باید قبول کنیم در یک دوره زمانی مشخص برای توسعه و پیشرفت کشور، مجاهدت کنیم.

حتما نیازمند این هستیم که منافع ملی در پس مذاکرات در راستای تعالی‌بخشی به امور کشور برای مردم تعریف شود همچنین توان و ظرفیت ملی در شئون مختلف حتی در بُعد دفاعی باید ارتقاء یابد. از این ظرفیت باید با توجه به وضعیت نابسامان و شلوغ منطقه استفاده شود و توان دفاعی جمهوری اسلامی ایران افزایش یابد.

یک مسئله مخاطره‌آمیزی وجود دارد که هر وقت گشایشی شده است به آن مسئله بسنده می‌کردیم و آن، مصرف فناوری به جای انتقال است. انتقال تکنولوژی برای ایران مهمتر از تکنولوژی است که می‌تواند کالاهای مصرفی تولید کند. مهمتر از این مسئله استفاده از ظرفیت نیروی انسانی متخصص داخلی است. نباید فضایی به وجود آید که از رویکرد داخلی برای توانمندسازی اقتصاد منصرف شویم البته در دولت هوشیاری وجود دارد تا این مسئله مورد توجه قرار گیرد و ساختار خوبی طراحی شود.

در سطح بالاتری، در مجامعی با دولت این صحبت را کرده‌ایم که این فضا را ببریم به سمت بهترین استفاده از زمان و شرایط را برای بکارگیری نیروهای متخصص، به تولید و انتقال فناوری توجه کنیم. تمهیدات این چنینی باید موضوع اصلی فکر جامعه باشد زمان به سرعت در حال سپری شدن است. در آستانه تدوین برنامه ششم توسعه قرار داریم. اگر تعریف درستی در این زمینه داشته باشیم، می‌توان این برنامه را به سمتی هدایت کرد که بتوان از این ظرفیت استفاده کرد تا پله‌ای شود برای پرش اما اگر نشود، تصمیم‌گیری‌های روتینی که در بودجه‌نویسی انجام می‌شود به اضافه 20 درصد افزایش سنواتی دنبال شود آنگاه وضعیت کشور همین وضعیت جاری خواهد بود و هیچ تحولی نخواهیم داشت. امیدوارم شاهد تغییرات بنیادی در وضعیت کشور باشیم.

روحانی دوران دبیری شورای امنیت ملی در موضوع هسته‌ای با روحانی دوران رییس‌جمهور چه تفاوتی دارد؟
بیشتر از اینکه بحث افراد مطرح باشد، خود پدیده‌ها مطرح هستند به بیان روشن‌تر نظام در دوره‌ای پیشنهاد و راهی را که دکتر روحانی در مسئله هسته‌ای پیشنهاد کرد را پذیرفت اما چیزی که مهم است اینکه دیگران به تعهداتی که در آن دوران دادند، پایبند نماندند، این مسئله نوعی پدیده شناسی است، بحث فرد، نه آن مقطع مطرح بود و نه در حال حاضر. آن زمان اینها توافقی داشتند که ایران تعلیق کند تا غرب پس از مدتی مسائل مدنظرش را حل کند، زمان کوتاهی هم برای حل مسئله در نظر گرفته شده بود اما به تعهداتشان عمل نکردند در نتیجه نظام تصمیم به تغییر مسیر، گرفت و از تجربه‌اش در این زمینه استفاده کرد.

غربی‌ها در آن دوران دنبال جمع کردن بساط هسته‌ای ایران بودند هرچند که در ظاهر چنین نمی‌گفتند، ایران پذیرفت تعلیق کند که در نهایت پس از 2 سال، آخرش گفتند راهی ندارند و جِدی‌گارانتی را عمل نکردند و مسئله تا امروز ادامه یافت. الان هم شرایط ایران تغییر کرده و هم شرایط غرب با این تفاوت که ایران سانتریفیوژ و تجهیزات و فناوری هسته‌ای را در اختیار دارد و توسعه داده است و طرف غربی هم به این تجربه رسیده که فشارها به ایران جواب نمی‌داده، پس زمان آن بود تا مذاکراتی جدی انجام شود تا از این مرحله عبور کنیم. شرایط تغییر کرده و بنده فکر می‌کنم با توجه به شرایط و دستاوردها باید تصمیم درست گرفت. معتقدم نظام تصمیم درستی برای تفاهم گرفت.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016