گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
21 مرداد» وکیل محمدعلی طاهری شایعه مرگ او را تکذیب کرد14 مرداد» کميسر عالی حقوق بشر: حکم اعدام برای محمدعلی طاهری کاربردِ نگران کننده اعدام را در ايران به نمايش می گذارد
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! محمدعلی طاهری، مفسد فی الارض یا مصلح اجتماعی؟ محمد دانیال لاریجانیمحمد علی طاهری، بنیانگذار عرفان کیهانی (یا عرفان حلقه) مدتی است که با حکم دادگاه در زندان بسر میبرد. اخیرا پس از اعتصاب غذای نسبتا طولانی، بلاخره مراجع قضایی تصمیم گرفتند تا چند پرونده مفتوح ایشان را به جریان انداخته و به اتهامات وارده به ایشان رسیدگی کنند. در واقع علت اعتصاب غذای ایشان هم درخواست تعیین تکلیف برای پروندههای مفتوح ایشان بوده که سرانجام دادگاه ایشان را مفسد فی الارض تشخیص داده و حکم اعدام برای ایشان صادر کرده است. شاید هر کدام از ما بارها و بارها عبارت مفسد فی الارض را شنیده باشیم، و یا حتی بارها از آن استفاده کرده باشیم، اما شاید به واقع تعریف و تصویر دقیقی از مفهوم آن، حداقل از نگاه قانون مجازات اسلامی ایران، نداشته باشیم. بعلاوه با توجه به شناخت و تحقیقاتی که در مورد عرفان کیهانی (حلقه) شخصا انجام داده و با توجه به اینکه پس از سالها خواندن مطالب پراکنده در مورد عرفان کیهانی و در مورد شخص آقای محمد علی طاهری، متوجه این موضوع شدم که گروهی مغرضانه و کورکورانه ایشان را به باد انتقاد گرفتهاند و از محارب، مرتد و مفسد فی الارض نامیدن ایشان و شاکردانشان فروگذار نکردهاند و عدهای نیز طرفداری بدون قید و شرط از ایشان را مبنای خود قراردادهاند. لذا با توجه به فقدان ادبیات تحلیلی درباره افکار، عقاید و عملکرد آقای محمد علی طاهری، و با توجه به حکم دادگاه ایشان مبنی بر مفسد فی الارض بودن ایشان، بر آن شدم تا سلسله مطالبی در مورد ایشان و افکارشان و همچنین عملکرد دستگاههای قضایی و تحیلل حقوقی اتهامات ایشان به رشته تحریر در آورم تا شلازم به ذکر است که عدهای مغرض در این میان با پرسیدن سوالات مبهم و کلی از سه تن از مراجع تقلید با هدف دریافت پاسخی مشخص موفق شدهاند تا پاسخ مورد نظر خود را دریافت نموده و ایشان را به سوی صدور فتوای مفسد فی الارض بودن آقای طاهری هدایت کنند. البته ناگفته نماند که این روش بسیار شناخته شدهای است و در امثله آمده که شخص ی بخش ی از قرآن را برای دیگری خواند و ادعا کرد که شخص ی به خدا اعتقاد ندارد و هر روز میگویند «لااله» یعنی هیچ خدایی نیست بنابراین مهدور الدم است. که این موضوع بصورت ضرب المثل در آمده که «صبر کن تا طرف» الاالله «را بگوید بعد حکمش را صادر کناید به وظیفه خود در کمک به شناخت سره از ناسره و حق و باطل، عمل کرده باشم.
لازم به ذکر است که عدهای مغرض در این میان با پرسیدن سوالات مبهم و کلی از سه تن از مراجع تقلید با هدف دریافت پاسخی مشخص موفق شدهاند تا پاسخ مورد نظر خود را دریافت نموده و ایشان را به سوی صدور فتوای مفسد فی الارض بودن آقای طاهری هدایت کنند. البته ناگفته نماند که این روش بسیار شناخته شدهای است و در امثله آمده که شخصی بخشی از قرآن را برای دیگری خواند و ادعا کرد که شخصی به خدا اعتقاد ندارد و هر روز میگویند» لااله «یعنی هیچ خدایی نیست بنابراین مهدور الدم است. که این موضوع بصورت ضرب المثل در آمده که» صبر کن تا طرف «الاالله» را بگوید بعد حکمش را صادر کن از سوی دیگر بسیاری عالم و کارشناس علوم اسلامی من جمله حضرت آیت الله سیدمحمدعلی ایازیپ، آیت الله سیدحسین موسوی تبریزی، آیت الله دکتر محمدصادق کاملان، مرجع عالیقدرحضرت آیت الله العظمی بیات زنجانی، حضرت آیت الله سید رضا برقعی مدرس، حجه الاسلام و المسلمین حاج شیخ احمد منتظری، استاد سیدکاظم بجنوردی (بنیانگذار و رییس دایره المعارف بزرگ اسلامی)، حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای احمد رضا اسدی، کارشناسان پژوهشگرعلوم دینی و حقوق بشر جناب آقای عمادالدین باقی، آقای دکتر علی رعیتی (پژوهشگر علوم دینی) و آقای دکتر سید منصور میرسعیدی از جمله علما و کارشناسانی بودند که پس از مطالعه تمامی آثار و بررس ی افکار آقای طاهری، ایشان را مرتد، محارب و مفسد فی الارض تشخیص ندادهاند. مفهوم جرم افساد فی الارض قانون مجازات اسلامی در فصل نهم، جرم افساد فی الارض را اینگونه تعریف میکند: «ماده ۲۸۶- هرکس بهطور گسترده، مرتکب جنایت علیه تمامیت جسمانی افراد، جرائم علیه امنیت داخلی یا خارجی کشور، نشر اکاذیب، اخلال در نظام اقتصادی کشور، احراق و تخریب، پخش مواد سمی و میکروبی و خطرناک یا دایر کردن مراکز فساد و فحشا یا معاونت در آنها گردد به گونهای که موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشور، ناامنی یا ورود خسارت عمده به تمامیت جسمانی افراد یا اموال عمومی و خصوص ی، یا سبب اشاعه فساد یا فحشا در حد وسیع گردد مفسد فیالارض محسوب و به اعدام محکوم میگردد. تبصره- هرگاه دادگاه از مجموع ادله و شواهد قصد اخلال گسترده در نظم عمومی، ایجاد ناامنی، ایراد خسارت عمده و یا اشاعه فساد یا فحشا در حد وسیع و یا علم به مؤثر بودن اقدامات انجام شده را احراز نکند و جرم ارتکابی مشمول مجازات قانونی دیگری نباشد، با توجه به میزان نتایج زیانبار جرم، مرتکب به حبس تعزیری درجه پنج یا شش محکوم میشود.» مبانی حقوقی وتطبیق با عمل مجرمانه همانطور که ملاحظه گردید، افساد فی الارض شامل موارد خاص ی میگردد که در ماده ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی به آنها پرداختهشدهاست. بابررس یسابقهآقایطاهریوباتوجهبهاینکهاعمالایشانمشمولاکثرمواردشمردهشدهدرقانون من جمله و غیره نمیشود، لذا به بررس ی مواردی میپردازم که علیه ایشان و اقداماتشان مطرح است. با توجه به متن ماده، دو شرط برای احراز جرم افساد فی الارض باید محقق گردد. اول اینکه یگی از اعمال شمرده شده در قسمت اول مانند «جنایت علیه تمامیت جسمانی افراد، جرائم علیه امنیت داخلی یا خارجی کشور، نشر اکاذیب، اخلال در نظام اقتصادی کشور، ادر آنها» باید محرز گردد و سپس باید این اعمال «به گونهای باشد که موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشور، ناامنی یا ورود خسارت عمده به تمامیت جسمانی افراد یا اموال عمومی و خصوص ی، یا سبب اشاعه فساد یا فحشا در حد وسیع گردد». در صورت اجماع این شرایط، قاض ی افساد فی الارض را احراز کرده و حکم به اعدام محکوم خواهد نمود. البته ناگفته نماند که گیفرخواست ایشان و حکم صادره به دلایلی در دسترس عموم قرار نگرفته و تنها به وکیل ایشان آقای طباطبایی ابلاغ شده که به دلایل نامعلومی ایشان را از نشر کیفر خواست و حکم صادره منع نمودهاند. با این وجود بر اساس شنیدهها مواردی که در کیفر خواست ایشان مطرح شده عبارت است از تجمع طرفداران ایشان، استفاده از عبارت «به نام بینام او»، ادعای اینکه هر شخص میتواند بدون واسطه با خداوند در ارتباط باشد که مصداق نشر اکاذیب بحساب آمده و اینکه پزشکها تاییدی بر تاثیر روش فرادرمانی نگذاشتهاند. آقای طاهری، پس از اشتیاق فراوان به دانستن راز هستی، شناخت خداوند و هدف غایی انسان، به دریافتهای عرفانی نایل شدند و در مرحله اول فرادرمانی را پایه گذاری نمودند که بر مبنای ارتباط انسان با شعور اللهی یا شعورکیهانی (یا همان روح القدس) پایه ریزی شده است. به عبارت سادهتر، جهان متشکل از ماده، انرژی و شعور است. بیماری زمانی حادث میشود که شعورسلولی مختل میشود و با اتصال به شعور اللهی یا همان روح القدس، انسان در معرض اسکن شعوری قرار گرفته و تمامی نقایص شعوری سلولاش برطرف شده و در نتیجه درمان حاصل میشود. آقای طاهری در ادامه، در مورد راز هستی، خودشناس ی و خداشناس ی کتابهای به رشته تحریر درآورده و کلاسهایی برگزار کردند. کتابهای ایشان نه تنها مورد توجه علاقه مندان عرفان قرار گرفت، بلکه کتابهای ایشان توسط کارشناسان فن مقدمه نویس ی و محش ی شد. بنابر اعتراف متخصصین فن، تعالیم و دریافتهای ایشان نه تنها مغایرتی با دین و عرفان اصیل ایرانی- اسلامی نداشته، بلکه در جهت تقویت و ریشهشناس ی آن بر آمده و اعتبار اعتقادات دینی را با قاطعیت به اثبات رسانده است. به نظر اقای طاهری عرفان عبارت است از حرکت از ظاهر به باطن که عارف با شناخت باطن احکام و عبادات، به درک کمال نایل آمده و میتواند و در درجه صالحان (کسانی که با خود، خداوند، انسانها و جهان هستی در صلحند) در آیند. بنابراین ایشان به شاگردان عشق که مبنا و باطن هر عبادت و منسکی را میآموخت. روح پدرم شاد که میگفت با استاد فرزند مرا عشق بیاموز و دگر هیچ تجمع عدهای در حمایت از استادشان و برای آزادی ایشان از مواردی نیست که جرم علیه امنیت کشود تلقی شده و موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشور بشود. عدهای بعلت علاقه به استادشان بصورت محدود در مکانی مشخص در جلوی درب زندان تجمع کردند که اعتراض خود را به دستگیری و ادامه زندان استادشان بیان کنند. از هر جنبه که به قضیه نگاه شود، چنین تجمعی از مواردی نیست که موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشود بشود. حراق و تخریب، پخش مواد سمی و میکروبی و خطرناک یا دایر کردن مراکز فساد و فحشا یا معاونت در آنها «باید محرز گردد و سپس باید این اعمال» به گونهای باشد که موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشور، ناامنی یا ورود خسارت عمده به تمامیت جسمانی افراد یا اموال عمومی و خصوص ی، یا سبب اشاعه فساد یا فحشا در حد وسیع گردد «. در صورت اجماع این شرایط، قاض ی افساد فی الارض را احراز کرده و حکم به اعدام محکوم خواهد نمود. البته ناگفته نماند که گیفرخواست ایشان و حکم صادره به دلایلی در دسترس عموم قرار نگرفته و تنها به وکیل ایشان آقای طباطبایی ابلاغ شده که به دلایل نامعلومی ایشان را از نشر کیفر خواست و حکم صادره منع نمودهاند. با این وجود بر اساس شنیدهها مواردی که در کیفر خواست ایشان مطرح شده عبارت است از تجمع طرفداران ایشان، استفاده از عبارت» به نام بینام او «، ادعای اینکه هر شخص میتواند بدون واسطه با خداوند در ارتباط باشد که مصداق نشر اکاذیب بحساب آمده و اینکه پزشکها تاییدی بر تاثیر روش فرادرمانی نگذاشتهاند. آقای طاهری، پس از اشتیاق فراوان به دانستن راز هستی، شناخت خداوند و هدف غایی انسان، به دریافتهای عرفانی نایل شدند و در مرحله اول فرادرمانی را پایه گذاری نمودند که بر مبنای ارتباط انسان با شعور اللهی یا شعورکیهانی (یا همان روح القدس) پایه ریزی شده است. به عبارت سادهتر، جهان متشکل از ماده، انرژی و شعور است. بیماری زمانی حادث میشود که شعورسلولی مختل میشود و با اتصال به شعور اللهی یا همان روح القدس، انسان در معرض اسکن شعوری قرار گرفته و تمامی نقایص شعوری سلولاش برطرف شده و در نتیجه درمان حاصل میشود. آقای طاهری در ادامه، در مورد راز هستی، خودشناس ی و خداشناس ی کتابهای به رشته تحریر درآورده و کلاسهایی برگزار کردند. کتابهای ایشان نه تنها مورد توجه علاقه مندان عرفان قرار گرفت، بلکه کتابهای ایشان توسط کارشناسان فن مقدمه نویس ی و محش ی شد. بنابر اعتراف متخصصین فن، تعالیم و دریافتهای ایشان نه تنها مغایرتی با دین و عرفان اصیل ایرانی- اسلامی نداشته، بلکه در جهت تقویت و ریشهشناس ی آن بر آمده و اعتبار اعتقادات دینی را با قاطعیت به اثبات رسانده است. به نظر اقای طاهری عرفان عبارت است از حرکت از ظاهر به باطن که عارف با شناخت باطن احکام و عبادات، به درک کمال نایل آمده و میتواند و در درجه صالحان (کسانی که با خود، خداوند، انسانها و جهان هستی در صلحند) در آیند. بنابراین ایشان به شاگردان عشق که مبنا و باطن هر عبادت و منسکی را میآموخت. روح پدرم شاد که میگفت با استاد فرزند مرا عشق بیاموز و دگر هیچ تجمع عدهای در حمایت از استادشان و برای آزادی ایشان از مواردی نیست که جرم علیه امنیت کشود تلقی شده و موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشور بشود. عدهای بعلت علاقه به استادشان بصورت محدود در مکانی مشخص در جلوی درب زندان تجمع کردند که اعتراض خود را به دستگیری و ادامه زندان استادشان بیان کنند. از هر جنبه که به قضیه نگاه شود، چنین تجمعی از مواردی نیست که موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشود بشود. از سوی دیگر شروع سخن با عبارت» به نام بینام او «و یا اتصال بدون واسطه به خداوند نه تنها مصداق نشر اکاذیب نیست، بلکهبراساسمعارفدینیوعرفانی، ازمسلماتدینبحسابمیآید. بررس ی ریشه عبارت» الله «در زبان عربی بسیار آموزنده است. الله از ریشه» ا ل ه «و یا همان» و ل ه «به معنای ناشناس یا ناپیدا گرفته شده (که کلمه واله در عبارت» واله و شیدا «از آن گرفته شده که به معنی سردرگم و دیوانه است) و» ال «اول آن» ال «معرفه است. به بیان دیگر کلمه» الله «ترکیبی است از» ال + اله «که بعلت کثرت استعمال بصورت» الله «در آمده. بنابراین معنی آن عبارت است است: آن موجودی نشناختی که نمیشناسیمش ولی میدانم که او وجود دارد و برای ما وجودش شناخته شده است. (موجود معرفهای که لاتعریف است) بنابراین عبارت» به نام بینام او «دقیقا بهترین و صحیحترین ترجمه کلمه» الاله «یا همان» الله «است. بنابراین همانوطور که دیده شد نشر اکاذیب و یا هر عنوان مجرمانهای که در قانون به آن اشاره شده نیست. به همین منوال، ارتباط مستقیم با خداوند از ضروریات دین اسلام است و بیان آن به هر نحوی نمیتواند هیچ عنوان مجرمانهای داشته باشد. بعلاوه در کیفرخواست نشر اکاذیب توسط شاکردان آقای طاهری مطرح شده که باید گفت از اصول و مقدمات قانون مجازات است که هر کس تنها به واسطه جرمی که خود انجام داده باید مسئول شناخته شود. بعلاوه در مورد نشر اکاذیب میتوان اضافه کرد که ایشان هیچگونه نقل قولی از دیگران در کلاسها و نوشتههایشان نیاورده است و آنچه دریافت شخص ی ایشان بوده را به رشته تحریر درآورده و به شاگردان آموخته است. بنابراین بیان افکار و تجربیات عرفانی در صورتی که با مبانی اعتقادی تضادی نداشته باشد که در این مورد قطعا میتوان گفته که ندارد، مصداق نشر اکاذیب قلمداد نخواهد شد. با توجه با این مطالب، هیچ یک از اقدامات آقای طاهری نه تنها هیچگونه خدشهای به امنیت داخلی و خارجی کشور و نظم عمومی وارد نکرده، بلکه بالعکس، ایشان با کسب جوایز بین المللی و دریافت دکترای افتخاری از دانشگاههای خارج از کشور بابت ابداع دو طب مکمل فرادرمانی و سایمنتولوژی، برای کشور افتخار آفریده است و اسم ایران را در مجامع علمی بین المللی با عزت مطرح کرده است. در مورد دایر کردن مراکز فساد و فحش ی هم میتوان به نوارهای صوتی و تصویری ایشان و دورههای ایشان در دانشگاه تهران و سایر دانشگاهها مراجعه کرد و به این نکته دست یافت که نه تنها ایشان مراکز فساد و فحش ی دایر نکرده، بلکه به تعلیم و درمان روحی و جسمی شاگردان پرداخته و در جلسات با منشاء خیر و برکت، خودشناس ی و خداشناس ی به زبان روز و علمی تدریس میشده است. با توجه به مطالب فوق الذکر هیچیک از اعمالی مجرمانهای که در ماده ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی ذکر شده است توسط آقای طاهری انجام نشده است. بعلاوه اگر هر عمل مجرمانهٔ صورت گرفته شده باشد، در مرحله دوم تحلیل باید ثابت شود که این اعمال به گونهای بوده که موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشور، ناامنی یا ورود خسارت عمده به تمامیت جسمانی افراد یا اموال عمومی و خصوص ی، یا سبب اشاعه فساد یا فحشا در حد وسیع گردیده است. بهر حال با توجه به عملکرد آقای طاهری در تدریس و تشکیل کلاسهای فرادرمانی، سایمنتولوژی و عرفان کیهانی، اعمال ایشان مصادیقی از اعمال مجرمانه مذکور در ماده ۲۸۶ قانون مجازت اسلامی محسوب نمیشود. مصلح اجتماعی: اصلاح یا اغوای شاگردان؟ در جامعهای که از جهات مختلف مورد تهاجمات متعدد است، از فرهنگی که از طریق ماهوارهها به جوانان دیکته میگردد که هیچ ارتباطی با واقعیات زندگی در غرب ندارد گرفته تا معرفی دینی که چهرهای جز خشونت از خود نشان نمیدهد که نمونه آن را در حکومت طالبان، داعش و غیره شاهد هستیم، از خشکه مذهبان و توبه فرمایان که خود توبه کمتر میکنند گرفته تا دزدان بیت المال با پیشانی پینه بسته از طول سجود، مظاهر فساد در جامعه فراوانند. در چنین فضایی جوانان دچار گرسنکی معنوی شده و میلی ندارند تا از سفره این خان هفت رنگ فساد، دروغ و تباهی لقمهای بردارند. در چنین جامعهای فردی بسیار عادی بعلت اشتیاق فراوان روزی آسمانی نصیبش شده و خواسته که آن را با دیگران تقسیم کند. شاگردان ایشان در طول دورهها شکر وجودی از خداوند را تجربه میکنند، با رحمانیت عامه خداوند آشنا میشوند و از این ابزار برای رشد و تعالی استفاده میکنند، با خدعههای شیطان آشنا میشوند، حلقه» انا لله و انا الیه راجعون «را درک کرده و جایگاه خود را در این حلقهٔ کمال پیدا میکنند و صدها مفهوم معنوی دیگر برایشان رمزگشایی میشود و در مسیر تعالی و کمال گام بر میدارند. شاگردان ایشان با مفاهیمی همچون عشق، پختگی، صالح شدن (با خود، خداوند، انسانها و جهان هستی در صلح بودن)، بطن و رمز عبادات، دعای خیر، مسیر بعد از مرگ، وحدت و یکپارچگی با جهان هستی، بخشایش خود و دیگران و طلب بخشایش از دیگران و جهان هستی، همفازی کیهانی و همفازی با زمان، کنترل ذهن، آشتی با مرگ، قطع ارتباط از شبکه منفی، مردودیت عرفان قدرت (سحر و جادو و ذهن خوانی و فال گیری و نفوذ در دیگران و غیره)، و دهها مفهوم مطلق عرفانی که ریشه در ادبیات و فرهنگ اسلامی-ایرانی ما و در تعالیم دینی و شیعی ما دارد، آشنا شدند. در قحط سالی معنوی، سفرهای پر برکت برای جوانان باز شد تا مستقیم با روح القدس (یا همان» سکینه «به معنی آرامش که در قرآن به آن اشاره شده) ارتباط برقرار کرده و آنچه را بکنند که مسیحا میکرد. به قول حافظ: و منالله توفیق Copyright: gooya.com 2016
|