شنبه 24 مرداد 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
7 مرداد» بی‌شمارم با تو، ویدا فرهودی
18 تیر» آمدم تا...، ویدا فرهودی
پرخواننده ترین ها

دلم می‌خواست دنیا را...، ویدا فرهودی

ویدا فرهودی
...شقایق خفت بی‌نوبت، نماندش اندکی فرصت / و من در وقت سُرخایش، عجب بی‌تاب رقصیدم // غزل ماند و پریشانی، مرامش را که می‌دانی / قلم گفت‌ام که بنگارش و من در خویش لرزیدم // صدایی سرخ می‌آمد ز سمت جوخهٔ سربی / به غیر از آهِ خود اما، از آن هنگامه نشنیدم

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


دلم می‌خواست دنیا را فقط در عشق می‌دیدم
و شعرم شاخه‌ای رقصان که بارش را نمی‌چیدم

فقط در خاطرت یادی به جا می‌مانــد از شادی
چو می‌دیدی نگاهم را که از آن می‌تراویدم

سرشکم را نمی‌خواندی، ره ماتم نمی‌راندی
دلم می‌خواست...! حیف اما که از اندوه نوشیدم

شقایق خفت بی‌نوبت، نماندش اندکی فرصت
و من در وقت سُرخایش، عجب بی‌تاب رقصیدم

غزل ماند و پریشانی، مرامش را که می‌دانی
قلم گفت‌ام که بنگارش و من در خویش لرزیدم

صدایی سرخ می‌آمد ز سمت جوخهٔ سربی
به غیر از آهِ خود اما، از آن هنگامه نشنیدم

و آن سو‌تر به تیرک‌ها، طنابی بود از سودا
هراسش از گلی زیبا که مرگش را نفهمیدم

دلم می‌خواست می‌رفتم، سبک چونان شکفتن‌ها
ولی در عنفوان گل، به جای خنده نالیدم!

دلم می‌خواست می‌گفتم تمام ماجرا اما
درون نطفه‌ها چیزی به سان مرگ را دیدم

ویدا فرهودی
تابستان ١٣٩۴


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016