گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
16 خرداد» چرا آژانس اتمی درخواست مصاحبه با شمخانی را دارد؟ مهران مصطفوی17 فروردین» پشت پرده توافق لوزان و مسئله غنیسازی، مهران مصطفوی
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! اعتراف بزرگ درباره غنیسازی، مهران مصطفویسخنان علیاکبر صالحی درباره کاهش سانتریفیوژها تاریخی و واقعاً حیرتآور است! سالها کشور را در بحران شدید قرار دادند و اکنون اعتراف میکنند که اصلاً اورانیومی در اختیار ندارند که بخواهند غنی کنند! بدینسان یکی از پایههای فریب راه انداختن صنعت غنیسازی فرو میپاشددر مقاله های مختلف قبلا نوشته بودم چرا سیاست هسته ای و خصوصا راه اندازی صنعت غنی سازی برای تولید سوخت در ایران فریب بوده است. خوانندگان محترم می توانند به آن مقاله ها مراجعه کنند اما اجمالا دلایل من اینها بودند: ـ اینجانب سالها مینویسم و میگویم که اگر چند کشور در جهان وجود داشته باشند که برای تولید انرژی نیاز به انرژی هستهای نداشته باشند یکی از آنها ایران است. برای تولید انرژی راه حلهای دیگری که اقتصادی و مفید و مناسب با شرایط و منابع ایران باشد وجود دارد. ما بجای تلف کردن سرمایه های عظیم می توانستیم برای تولید برق در صنعت نفت و خصوصا گاز سرمایه گذاری کنیم و برای آماده کردن آینده نیز اولا از میزان مصرف بکاهیم و ثانیا به راه اندازی نیروگاههای خورشیدی بپردازیم. پس اصلا نیازی نبود که برای تهیه انرژی از انرژی هسته ای استفاده کنیم. ـ حتی در صورت راه اندازی نیروگاه بوشهر، ایران نیاز به راهاندازی صنعت غنیسازی نداشت. اصولا برای هیچ کشوری به صرفه نیست که برای یک یا حتی چند نیروگاه هسته ای، صنعت غنی سازی راه بیندازد. زمانی اینکار به صرفه است که حداقل حدود ۱۰ نیروگاه هسته ای فعالیت کنند و یا اینکه با کشورهای دیگر همکاری نزدیک برای تولید سوخت داشته باشیم ـ مهمتر اینکه ایران معادن اورانیوم کافی ندارد و مجبور است برای غنی سازی اورانیوم وارد کند. پس اگر مسئله استقلال در میان باشد فرقی بین وارد کردن اورانیوم طبیعی و اورانیوم غنی شده نمی باشد. چون هر دو زیر نفوذ قدرتهای بزرگ جهان هستند. یعنی اگر روسیه و یا غرب به هر دلیلی بخواهند جلوی واردات اورانیوم غنی شده را بگیرند می توانند جلوی واردات اورانیوم طبیعی را هم بگیرند. و معادن ایران اصلا جوابگوی حتی نیاز یک نیروگاه هسته ای نیز نیست. حال بدنیست سخنان غیر قابل انتظار آقای صالحی را بخوانیم. برای اولین بار است که یکی از مسئولین مهم سیاست هسته ای ایران با صراحت چنین اظهاراتی را مطرح می کند. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از صدا و سیما، علی اکبر صالحی عصر شنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۴ در نشست خبری بررسی ابعاد برجام در محل سازمان انرژی اتمی اظهار داشت: این سخنانی تاریخی هستند و واقعا حیرت اور هستند! سالها کشور را در بحران شدید قرار دادند و اکنون اعتراف می کنند که اصلا اورانیومی در اختیار ندارند که بخواهند غنی کنند!!! بدینسان یکی از پایه های فریب راه انداختن صنعت غنی سازی فرو می پاشد. لازم است در اینجا حق مطلب گفته شود که اول بار درباره فقیر بودن معادن اورانیوم ایران آقای دکتر شیرزاد نماینده مجلس ششم در ایران هشدار دادند. اما از همه سو به ایشان حمله شد و مجبور شدند مدتی طولانی سکوت کنند. جالب است بدانیم که اظهارات اخیر آقای صالحی را بنوعی دیگر محمدجواد لاریجانی در مصاحبه ای دیگر گفته است. او در مصاحبه با تسنیم در همان روز یعنی ۲۴ مرداد ماه امسال اظهار کرده است : پس ما حق داشتیم که می گفتین ساختن سوخت برای ایران استقلال نمی ایورد حق داشتیم که با سیاست هسته ای و خصوصا سیاست غنی سازی را غیر عقلانی می خواندیم. حال باید پرسید مسئولین محترم شما که می دانستید ایران اورانیوم ندارید چرا صنعت غنی سازی اورانیوم را راه انداختید؟ چرا بابت اینکار کشور را مدتهای طولانی به بدترین وضعیت دچار کردید؟ تا اینکه مجبور شدید توافقنامه تحمیلی وین را امضا کنید؟ و تازه باز هم می خواهید به غنی سازی دکوری ادامه دهید تا چهره سیاه این سیاست را بربپوشید. بدینسان مذاکره کنندگان برای نیاز آقای خامنه ای و "حیثیت" او مذاکره کرده اند و الا در توافقی که بدست آمده است و من بدون تردید از آن بعنوان "ترکمانچای هسته ای" نام می برم از حقوق ملی مردم ایران خبری نیست. بدون تردید می توانم بگویم که راه حل دیگری وجود داشت و دروغ است که گفته شود تنها راه حل یا تشدید تحریمها و بالاخره جنگ بود و یا توافقی که بدست آمده است. هر کس توافق ۱۵۰ صفحه ای را بخواند و اندی انصاف داشته باشد، خون گریه خواهد کرد بخاطر اینهمه هزینه تحمیل شده بر وطن و بالاخره بستن چنین قراردادی؟ بعنوان فردی که مسئله هسته ای ایران را سالهاست دنبال کرده است و از منظر استقلال کشور و دفاع از حقوق ملی بدان می نگرد از کلیه دست اندرکاران، متخصصان و زحمتکشان سازمان انرژی اتمی و از دانشجویان رشته های علمی که می توانند براحتی این مسائل را شناسائی کنند می خواهم در اینباره سکوت نکنند و تا آنجا که در توان و امکانات دارند واقعیتها را با مردم در میان بگذارند. به اندازه کافی حاکمان سو استفاده کرده اند نباید اجازه داد که هزینه سیاستهای آنها را همیشه ملت ایران بپردازد. امروز که مسئولین برای توجیه توافق معترف می شوند که ایران اورانیومی ندارد که غنی کند باید مورد بازخواست قرار گیرند. اگر مشخص نشود چه کسانی این بلا را بر سر ایران آورده اند و اگر همانها ـ که آقای خامنه ای در صدرشان است ـ بتوانند نه تنها پاسخگو نباشند بلکه طلبکار نیز باشند، ما آینده ای نخواهیم داشت. تا زمانی که به مسئله هسته ای بعنوان یک مسئله اقتصادی نگرسته نشود ممکن نیست بتوان راه حلی برای آن پیدا کرد. حتی بعد از توافق وین هنوز بهترین راه حل تعطیل کردن صنعت غنی سازی و استفاده از نیروی انسانی آن در قسمتهای دیگر است. یادآور می شوم که هر میهندوستی از اینکه خطرهای بزرگ از سر کشورش عبور کند، از اینکه زمزمه جنگ کنار گذاشته شود از اینکه مردم بتوانند نفسی بکشند دفاع می کند. اما توافق وین توافقی نیست که رژیم برای مردم و دفاع از حقوق آنها کرده باشد. این توافق برای پرده کشیدن بر فریبهای بزرگی است که رژیم ولایت مطلقه فقیه تاکنون بنام "انرژی هسته ای حق مسلم ماست" بکار برده است. نگارنده صمیمانه آنچه را حقیقت می پندارد با شما در میان می گذارد و یادرآور میشود با توافق وین جلوی ضرر گرفته نشده است بلکه ادامه آن بروشی دیگر است. زمانی جلوی ضرر گرفته می شود که عوامل پدید آورنده ضرر کنار گذاشته شوند. در این راه است که باید تلاش کرد. Copyright: gooya.com 2016
|