گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان![]()
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
3 مرداد» در حاشیه برنامه پرگار -ساواک٬ درویش رنجبر20 دی» چرا رژیم جمهوری اسلامی هنوز بر قرار است؟٬ درویش رنجبر
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! آشفتگی و تنزل کیفیت برنامه افق صدای آمریکا٬ درویش رنجبر![]() بی هیچ تردیدی شایسته سالاری رکن رکین توسعه یافتگی و یکی از ملزومات انکار ناپذیر ورود به جهان مدرن است. یکصد و شصت و سه سال از قتل امیر کبیر که فقط سه سال بر مسند صدارت درخشید میگذرد و جامعه ایران در حسرت امیر کبیری دیگر میسوزد. شایسته سالاری در فرهنگ سیاسی - اجتماعی ما به چنان گوهر نایاب و حلقه مفقودهای بدل شده که در نظام ولایت فقیه روزنامهای چاپ تهران به خود جرات میدهد بر تن یکی از پادویهای دستگاه استبداد دینی لباده امیر کبیر بپوشاند. چنین گستاخی ممکن نبود الا به شوربختی سر زمین شوره زاری که در آن بذر شایسته سالاری بی رویش و نهال کاردانی بی جوانه مانده است. همه اینها در حالی رخ میدهد که در همین یک قرن و نیم اخیر به یمن پایبندی به اصل شایسته سالاری صدها "امیر کبیر" در جهان مدرن و پیشرفته ظهور کرده و هر یک با کاردانی و شایستگی، جهانی بهتر برای ملت خود به میراث گذاشتند. با آنکه تراژدی "امیر" قصه پر آب و چشم ملی بوده و قیاس آن با مسائلی در سطوح خرد قیاس مع الفارق است، ولی نکته تراژیک قضیه در آنجا نهفته که "امیر کشی" در مناسبات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ما به رویهای رایج بدل شده است. با آنکه همگان اذعان داریم تنها در سایه اصل شایسته سالاری میتوان چرخ توسعه یافتگی را به پیش راند ولی گاه چنان در تنگنای خود خواستنها و خود محوریها گرفتار میآییم که تمامی مصالح جمع را قربانی فردیت خود میکنیم. نمونه بارز چنین گردش کاری را میتوان به وضوح در مدیریت صدای آمریکا مشاهده کرد. برنامه موفقی تحت عنوان افق توسط مجری مجرّبی به نام سیامک دهقانپور پایه ریزی شد و در طول چندین سال متوالی، به گواه نظر سنجیهای متعدد، به یکی از پر بینندهترین برنامههای این رسانه قدرتمند تبدیل گشت. در دنیای پر رسانه امروز که به مدد تکنولوژی دیجیتالی میتوان با چرخاندن سر انگشتی در پهنه اینترنت یا صفحه تلویزیون به صدها رسانه مختلف دسترسی داشت، ابداع، پرورش و ارتقا برنامهای که بتواند پر مخاطبترین برنامه این رسانه گردد کاری است کارستان. به یقین چنین موفقیتی مدیون فعالیت خستگی ناپذیر تیمی کاردان، منضبط، کار آمد و سخت کوش بوده که در این میان نقش مجری مجرب به منزله نمای بیرونی سیستم از اهمیت فوق العادهای بر خوردار است. سیامک دهقان پور، به گواه کار حرفهای چندین ساله، بخوبی توانسته بود در غنا بخشیدن به محتوای کمی و کیفی برنامه افق کارنامه درخشانی به مخاطبان خود عرضه کند. ذکاوت او در انتخاب موضوعات مورد بحث که به فراخور خبرهای روز از تنوع مطلوبی بر خوردار بود، در کنار ورود به مباحث تاریخی، فرهنگی، هنری، فلسفی، عرفانی، حقوقی، ورزشی و همچنین طرح مسائل سیاسی مرتبط با ایران در سطوح ملی، منطقهای و بین المللی از وی چهرهای توانمند ساخته بود. او بخوبی توانسته بود با اشراف به موضوع مورد بحث، امروز از فلان فیلسوف در عرصه فلسفه پرسشگری کند، فردا در حوزهٔ تاریخ از مورخ روشنگری بطلبد، پس فردا در دایره مسائل مبتلا به جامعه از جامعه شناس سوال کارشناسانه بپرسد و در ادامه روزهایی که به درازای چندین سال به طول کشید از کارشناس محیط زیست گرفته تا سیاستمداران کهنه کار و هنرمندان مورد توجه مردم را از فراز "افق" به پرسش گیرد و بر معلومات مخاطب بیافزاید. همه اینها ممکن نبود مگر در سایه مطالعه مداوم و صرف وقت در راه کسب معلومات پیرامون موضوعات متنوعی که هر کدام مخاطب خاص خود را داشتند. در کنار این قابلیتها دهقانپور توانسته بود با رعایت اصل بی طرفی و برخورداری از ویژه گیهای شخصی مانند اجرای پر تحرک برنامه و برقراری ارتباط سر زنده و پر نشاط با مخاطب به عنوان ستاره افق درخشش داشته باشد. در ادامه باید گفت با برکناری دهقانپور به یقین ستاره "افق،" درخشش پیشین را ندارد، گواه این امر برنامه روز سیزدهم آگوست سال جاری میلادی میباشد. در این برنامه بی فروغی، سر گشتگی، پریشانی، بی محتوایی و تنزل کیفیت، هر مخاطب منصفی را به فکر وا میدارد که "افق" از کجا به کجا کشیده و چگونه عرصه بحث و فحصهای عمیق سیاسی، فلسفی، اجتماعی، فرهنگی و هنری جای خود را به بازی با شعور مخاطبان داده است. برنامه روز سیزده آگوست تنها مشتی از خروار است و بسیار بعید مینمایاند افق "افق" با چنین کیفیتی به تاریکی نگراید. افت کیفیت برنامه افق را همچنین میتوان در کثرت امضاهایی که به پیوست این نوشتار در قالب درخواست عمومی (پتیشن) جهت بازگشت دهقان پور به "افق" مطرح گردیده مشاهده کرد. گفته میشود در دموکراسی مستقیم سوئیس با جمع آوری هزار امضا میتوان وضع یا لغو قانونی در سطح کانتون (استان) را به رفراندوم گذاشت، با چنین معیاری آیا شایسته نیست مسئولان صدای آمریکا در خواست بیش از ۵۳۰۰ نفر را به عنوان بخشی از صدای جامعه مدنی ایران مورد توجه قرار دهند؟ آیا بایسته نیست در راستای رسالت این رسانه که اشاعه و ارتقا دموکراسی میباشد اجازه دهند طعم معجون معجزه آسای دموکراسی و شایسته سالاری به کام مخاطبان شیرین گردد؟ جدای از لزوم شنیده شدن صدای جامعه مدنی ایران، باید گفت از آنجا که مبتکر و مبدع برنامه افق شخص سیامک دهقانپور بوده و اثر انگشت ایشان بر جای جای این برنامه هویداست اصل حفاظت از دارائی معنوی - فکری اشخاص که امروزه به یک کنوانسیون مهم در سازمان ملل متحد تبدیل شده حکم میکند مسئولان صدای آمریکا به در خواست مطروحه از سوی مخاطبان خود جهت بازگشت دهقانپور ترتیب اثر دهند. بر اساس این کنوانسیون حقوق صاحبان ایده، حتا اگر آن ایده یک واژه به نام افق باشد، باید مورد حمایت قرار گیرد. از مسئولان صدای آمریکا انتظار میرود رعایت این رکن رکین مدرنیته و مدنیّت را سر لوحه کار خود قرار دهند. به یقین مجریان و تهیه کنندگان کنونی برنامه افق نیز از قابلیتهای خاص خود بر خوردارند و بهره گیری از توانمندیهای آنها در حوزهٔ ویژه خودشان میتواند به غنای کلی این رسانه مدد رساند، ولی در این میان ماهیت و کیفیت برنامه افق چنان به شایستگی سیامک دهقانپور گره خورده که رای به بازگشت ایشان رای به شایسته سالاری محسوب میگردد. درویش رنجبر Copyright: gooya.com 2016
|