گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
29 مرداد» نامه صادق زیباکلام به جواد ظریف22 مرداد» ظریف: این سعودیها هستند که باید ما را راضی کنند
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! توصیه زیباکلام به ظریف
خبرآنلاین ـ صادق زیباکلام در نامهای سرگشاده به محمدجواد ظریف، از برخی اظهارات اساتید علوم سیاسی درباره وزیر امور خارجه کشورمان انتقاد کرد و خطاب به ظریف نوشت: ستایشهای همایش علوم سیاسی و توافق هستهای در دانشگاه علامه را خیلی جدی نگیرید. در بخشهایی از نامه صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، آمده است: * یکی از انگیزههایم در نگارش این نامه علاقهام به شما میباشد. خداوند جمیع رفتگان شما را ببخشد و بیامرزد. مادربزرگی داشتم که خداوند رحمتش کند، اندرباب حکایت دوست و دشمن می گفت:"دوست همیشه می گوید گفتم؛ در حالی که دشمن می گوید می خواستم بگویم". من خودم را دوستدارشما می دانم و جسارتا خدمتتان معروض می دارم نگران هستم که مبادا این مطالبی که این روزها در محافل و مجامع مختلف در تعریف و تمجید و در مدح و ستایش از شما اظهار میشود را باور نموده و لاجرم گرفتار غرور و نخوتتان نماید. * جنابعالی در آمریکا درس خوانده اید و سالها آنجا زندگی کردهاید. برای یک لحظه واکنش جامعه دانشگاهی در آمریکا را با رفتار جامعه علمی خودمان پیرامون توافق هستهای وین مقایسه بفرمایید. تا آنجا که میدانم در آمریکا نه هیچ استاد و صاحب نظری در علوم سیاسی یا روابط بینالملل و نه هیچ دانشگاه یا مؤسسه علمی و آکادمیکی نه آقای جان کری یا خانم وندی شرمن را نوابغ علوم سیاسی و روابط بینالملل اعلام کردند و نه ایضا توافق وین را نقطه عطفی در شکستن مرزهای دانش در علوم سیاسی و روابط بینالملل خواندند و نه هیچیک از تاج گلهایی را که ما برای این توافق سفارش دادیم برگردن جان کری یا خانم وندی شرمن آویختند. اما همکاران من در گردهمایی دانشگاه علامه (که هفته پیش برگزار شد) چهها که اندر منقبت و ستایش توافق هستهای و جنابعالی به عنوان معمار آن که ابراز نداشتند. اینکه این توافق اساساً نقطه عطفی در علوم سیاسی و روابط بینالملل ایجاد کرده؛ بسیاری از پارادایمهای این دو حوزه را با بنبست روبرو ساخته و یک پارادایم جدید خلق کرده؛ آینده روابط بینالملل و علوم سیاسی در نتیجه روند مذاکرات ما و رسیدن به توافق وین تغییر خواهد کرد؛ این توافق و نحوه حصول آن و اساساً کل پرونده هستهای ما از ابتدا تا انتهای آن باید در دانشگاههای ما به عنوان یک شیوه و روش سیاسی مبتکرانه و بیبدیل که از سوی ما ایرانیان طراحی و به جهانیان و ابرقدرت ها ارائه شده به دانشجویان رشتههای سیاسی و روابط بینالملل آموزش داده شوند (این را جناب دکتر کمال خرازی هم در "همایش راهبردی" فرمودند)؛ شیوه مذاکرات و نحوه راهبرد برنامههای هستهایمان از ابتدا تا پایان موفقیت آمیز آن در وین جدای از آنکه درستی بکارگیری علم ومتدولوژی علمی را به نمایش گذارد، درعین حال گام بلندی در جهت بومیسازی علوم سیاسی و روابط بینالملل هم برداشته شد؛ توافق وین درستی علوم انسانی و حقانیت کارکرد درست دو شاخه اصلی این علوم یعنی علوم سیاسی و روابط بینالملل را بنمایش گذارد و ... * تردیدی به خودتان راه ندهید که ما در علوم سیاسی و روابط بینالملل خیلی عقب ماندهایم. موفقیت شما هم برخلاف آنچه که همکاران بنده سعی کردند درهمایش "علوم سیاسی وتوافق هسته ای وین" دردانشگاه علامه به نمایش بگذارند، نه ارتباطی به علوم سیاسی داشت ونه به روابط بین الملل و به کارگیری اصولی وعلمی این دانش ها. آنچه موفقیت شما را رقم زد مولود یکسری اسباب و علل دیگر بود. از جمله مهم ترین این عوامل عبارت بودند ازانتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ و انتخاب آقای روحانی؛ اعتقاد بنیادی دولت یازدهم وتیم جدید مذاکره کننده ایران به حل مسأله هستهای و بیرون آوردن کشور از چاه ویلی که هسته ای با خود کشور را به درون آن برده بود؛ تسلط کامل شما و همکارانتان به زبان انگلیسی؛ ظاهر شدن آثار مخرب تحریم ها بر اقتصاد کشور. برخلاف اصولگرایان، شما و دولتتان حاضر نشدید از برنامه هستهای کشور بهرهبرداری سیاسی و پوپولیستی کرده و مناقشه هستهای را به عنوان ابزاری درخدمت آمریکاستیزی و استکبارستیزی بکار گیرید. ظهور داعش و بوجود آمدن صفبندیهای جدیدی در منطقه هم از جمله این عوامل بود. در عین حال در آمریکا هم یک تغییراتی بوجود آمده بود. بخشی از بدنه حاکمیت در آمریکا و عمدتا هم در قوه مجریه به این جمع بندی رسیده بودند که اگر ایران خواسته باشد به ساخت سلاح هستهای برسد تحریمها عملا نمیتوانند ایران را متوقف کنند. بنابراین یا میبایستی از طریق حمله به تاسیسات هستهای ایران مانع از دستیابی ما به سلاح هستهای بشوند، یا از طریق گفتوگو و مصالحه. کاخ سفید دومی را انتخاب کرد. طبیعی میبود که اگر با مصالحه میشد گره هستهای ایران را باز نمود ترجیح خیلی بیشتری پیدا میکرد به راه حل نظامی که در وضعیت به هم ریخته منطقه انتهای آن خیلی هم معلوم نبود. انتخابات ۲۴ خرداد آمریکاییها را خیلی بیشتر سوق داد به سمت راه حل مذاکره. اینها مجموعه عواملی بودند که نهایتا منجر به توافق وین شد. در عین حال در هر دو سو مخالفین توانمندی در برابر توافق صفآرایی کردهاند. در آمریکا و در سطح منطقه همه آنهایی که دلشاد بودند از محاصره، فشار و آثار مخرب تحریمها بر اقتصاد ایران و همه آنانی که ایران را ضعیف و در بند میخواستند طبیعی است که از توافق ناراضیاند. از نتانیاهو گرفته تا سعودیها، تا سلطنتطلبها، تا جمهوریخواهان تندرو و سایر مخالفین ایران. در داخل هم آمریکاستیزان از اینکه توافق هستهای ممکن است علم و کُتل آمریکاستیزیشان را پایین بیاورد نگرانند و علیه آن هر روز بیشتر از قبل دارند صفآرایی میکنند. Copyright: gooya.com 2016
|