گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
2 شهریور» چرا کنگره آمریکا باید از توافق هستهای با ایران حمایت کند؟ مقاله ریچارد فالک و اکبر گنجی در هافینگتونپست29 مرداد» جرم جدید: ظالمانه خواندن احکام نظام ناقض حقوق بشر، اکبر گنجی
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! حمایت از توافق هستهای و آزادی کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی ایران، مقاله ۴۵ روشنفکر جهان در هافینگتون پست، اکبر گنجیبه روش های نظامی نمی توان گذار از دیکتاتوری های سرکوبگر به نظام های دموکراتیک ملتزم به آزادی و حقوق بشر را ممکن کرد. باید پیش شرط های اجتماعی دموکراسی در کشوری وجود داشته باشد تا گذار به دموکراسی امکان پذیر شود
منطقه خاورمیانه در چنبره رژیم های سرکوبگر فاسد، تبعیض های قومی و مذهبی و جنسی، اشغالگری و آپارتاید، تروریسم و تجاوز نظامی، اسیر بوده است. در چنین بستری، مداخله نظامی خارجی در افغانستان، عراق، لیبی، سوریه و یمن وضعیت را به فروپاشی اجتماعی، جنگ های قومی و مذهبی، رشد افسار گسیخته گروه های تروریستی اسلام گرا، بی ثباتی گسترده، تجزیه عملی کشورها، و کشته و زخمی و آواره شدن میلیون انسان بی گناه سوق داد. دولت های قدرتمند جهان و منطقه، خاورمیانه را به این روز انداخته اند. مسابقه تسلیحاتی و سلاح های کشتار جمعی، مسأئل دیگر خاورمیانه اند. در چنین پس زمینه ای ، پرونده هسته ای ایران نیز به مسأله ای مهم تبدیل شد. دولت های غربی به رهبری دولت آمریکا با تحمیل شدیدترین محدودیت ها و بازرسی های فراتر از قوانین بین المللی ضمن توافق هسته ای به ایران ، تمامی راه های دست یابی احتمالی ایران به سلاح های اتمی را مسدود کردند. خاورمیانه به شدت نیازمند ثبات و صلح است تا مردم این منطقه از حق حیات برخوردار شوند. بدون امنیت و صلح از زندگی هم خبری نخواهد بود، چه رسد به توسعه و دموکراسی و حقوق بشر. خاورمیانه نیازمند صلح و عدم تبعیض است و با سیاست های دبل استاندارد نمی توان مسائل ریشه دار تاریخی آن را حل و فصل کرد. باید بسته ای شامل تضمین مرزهای موجود کشورها، تضمین امنیت جمعی کشورها، تشکیل دولت فلسطینی در کنار دولت اسرائیل در مرزهای ۱۹۶۷، پاک سازی کل منطقه از سلاح های کشتار جمعی، مبارزه جمعی با تروریسم با معنایی واحد نه دبل استاندارد، نفی دخالت نظامی، و...تهیه و به قطعنامه الزام آور سازمان ملل تبدیل شود. هرگونه طرحی که کشورها را به متحد و غیر متحد تقسیم کرده و به روش های دبل استاندارد به سود متحدان و به زیان غیر متحدان وارد عمل شود، از قبل محکوم به شکست است. نباید اعمال ناروای واحدی وقتی توسط متحدان صورت می گیرد تأیید و وقتی توسط دشمنان و رقبا صورت می گیرد محکوم شوند. سیاست های دبل استاندارد به این منتهی شده که نقض سیستماتیک حقوق بشر توسط دولت های متحد غیر انتخابی چون مصر، عربستان سعودی، قطر، امارات متحده، و...نادیده گرفته شود. مردم خاورمیانه به حقوق مدنی و آزادی هم به شدت نیازمند هستند. اما تجربه فاجعه بار دخالت نظامی در افغانستان، عراق، لیبی، سوریه، یمن، و...نشان داد که به روش های نظامی نمی توان گذار از دیکتاتوری های سرکوبگر به نظام های دموکراتیک ملتزم به آزادی و حقوق بشر را ممکن کرد. باید پیش شرط های اجتماعی دموکراسی در کشوری وجود داشته باشد تا گذار به دموکراسی امکان پذیر شود. جمهوری اسلامی هم یکی از رژیمهای دیکتاتوری است که حقوق بشر را به نحو سیستماتیک نقض میکند. جامعه تحصیل کرده ایران با ۴ و نیم میلیون دانشجو که ۶۰ درصد آنان را زنان تشکیل میدهند، رتبه ۲۲ جهانی تولید علم، رتبه هفتم جهانی در نانو، جریان قدرتمند روشنفکری، طبقه متوسط گسترده و جنبش سبز، بیش از تمامی کشورهای منطقه آماده گذار مسالمت آمیز به نظام دموکراتیک ملتزم به آزادی و حقوق بشر است. با این همه، منتقدان و مخالفان توسط جمهوری اسلامی سرکوب و زندانی می شوند. به تعبیر دیگر، جنبش دموکراسی خواهی ایرانیان گرفتار رژیمی است که هم می خواهد و هم می تواند مخالفان را سرکوب کند. اما تحولات اجتماعی ایران در جهت تضعیف این خواست و توانایی پیش می رود. اگر جمهوری اسلامی ادعا میکند که اخلاق، عدالت و آزادی مبنای سیاست ورزی و حکمرانی اش است، باید تمامی زندانیان سیاسی (به خصوص رهبران سالخورده جنبش سبز: مهندس میر حسین موسوی[ ۷۴ ساله]، زهرا رهنورد[۷۰ ساله]، مهدی کروبی[۷۸ ساله]) و عقیدتی را بر این اساس آزاد کند. اگر جمهوری اسلامی فقط و فقط به فکر بقا و افزایش قدرت خویش است، نظام فاقد زندانی سیاسی و عقیدتی که آزادی گفتار و رفتار مخالفان را به رسمیت می شناسد ، از طریق افزایش مشروعیت ، بر قدرت چانه زنی و دوام خود خواهد افزود. اگر آیت الله خامنه ای به جوانان اروپا و آمریکای شمالی نامه می نویسد که مستقل از صنعت اسلام هراسی به قرآن رجوع کنند و آموزه های انسانی و اخلاقی پیامبر اسلام را دریابند و حقیقت را سید کنند تا دیگران تروریست های تحت استخدام خود را به عنوان نماینده اسلام معرفی نکنند، که حقیقت اسلام عقلانیت و رحمت و آزادی است، نه جهل و خشونت و سرکوب و تروریسم ، بهتر است با آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی، دموکراتیزه کردن ساختار سیاسی، و رفع تبعیض های قومی و مذهبی و جنسی، نشان دهد که پیام و مدعیاتش حقیقت است، نه شعارهای سیاسی کاذب. اگر جمهوری اسلامی مدعی مردمی بودن و اعتماد متقابل مردم و حکومت است، نباید از آزادی ده ها زندانی سیاسی و عقیدتی بهراسد. اکبر گنجی امضا کنندگان: Copyright: gooya.com 2016
|