گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
11 مهر» ما همیشه "قربانی" ها٬ مجتبی واحدی6 مهر» مذهب ؛ ابزار حکومت و پاشنه آشیل اپوزیسیون، مجتبی واحدی
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! فقط اکبر عبدی؟ فقط اعراب سعودی؟ مجتبی واحدیمن هم سخنان عبدی را به خصوص آن قسمت که نوعی تحقیر نسبت به یک زبان یا ملت بود را نپسندیدم اما گمان می کنم بسیاری از ما شایستگی برای محکوم کردن کسی در این مقوله را نداریم. اما اگر از اعتراضات مربوط به "تلویزیونی شدن" ماجرا بگذریم نمی دانم من و بسیاری از افراد اگر در آن موقعیت قرار می گرفتیم نسبت به فرد خود باخته و مغرور از ثروت چه می گفتیم؟آخرین حضور اکبر عبدی در یک برنامه زنده تلویزیونی، برای خودش دردسر ساز شد و برای سوژه خواهان،سوژه ساز. اجازه دهید خیلی خودمانی در این مورد صحبت کنم. قبل از ورودبه بحث اصلی ،تکلیف خودم را با عبدی روشن کنم. از روزی که او به عضو ثابت گروه ده نمکی تبدیل شد و به خصوص اصرار او به همکاری با ده نمکی علیرغم اثبات دشمنی وی با مردم ،علاقه ای به عبدی ندارم و راستش را بخواهید رونق بخشی او به بازار مکاره ده نمکی را بسیار قبیح تر از سخن او در برنامه اخیر تلویزیونی میدانم. اما در شگفتم که چرا اینقدر با هم رودربایستی داریم ؟ کسانی که در برابر عبدی صف آرایی کرده اند چند ایراد به او می گیرند. نخست اینکه در یک برنامه تلویزیونی که میلیونها مخاطب دارد کلمات نامناسبی به کار برده است. لابد استدلال آنها اینست که پخش این سخنان در خانه های ایرانیان در اقصی نقاط کشور، موجب بد آموزی است. یا للعجب!این همان تلویزیونی است که سخیف ترین عبارات از دهان رهبر جمهوری اسلامی را پخش می کند . او مخالفان داخلی خود را “علف هرز ” و دشمنان خارجی خود را “سگ نجس “می نامد و همین عبارات صدها بار در ساعات مختلف و ایام گوناگون سال ازتلویزیون پخش می شود . اما هیچکس نگران اثر تربیتی آن نیست. همان چیزی که اکبر عبدی در تلویزیون گفت و ما به خاطر شنیده شدن آن توسط کودکان در خانه ها فریاد “وا تربیتا” سر داده ایم در بسیاری از خانه ها و در نزاع های تلفنی یا مشاجرات حضوری گفته می شود و کودکان می شنوند. می گوییم عبدی حرف نژاد پرستانه زده و یک قومیت را تحقیر کرده است. باز هم لابد نگران تاثیر منفی آن هستیم. گویی جوک های قومیتی از جمله علیه اعراب در خانه های ما ایرانیان هیچ جایی ندارد و منازل ما از نظر گفتگو های جدی و شوخی ،بسیار پاستوریزه است. بگذریم من هم سخنان عبدی را به خصوص آن قسمت که نوعی تحقیر نسبت به یک زبان یا ملت بود را نپسندیدم اما گمان می کنم بسیاری از ما شایستگی برای محکوم کردن کسی در این مقوله را نداریم. اما اگر از اعتراضات مربوط به “تلویزیونی شدن “ماجرا بگذریم نمی دانم من و بسیاری از افراد اگر در آن موقعیت قرار می گرفتیم نسبت به فرد خود باخته و مغرور از ثروت چه می گفتیم ؟در عین حال برخی دفاع ها از عبدی نیز تعجب انگیز است. عده ای می گویند :”آن مردک مغرور از ثروت ،کلامی نا مناسب گفته و پاسخ درخور دریافت کرده است “.کسانی که از این باب از عبدی دفاع می کنند ظاهرا “به علت اصلی اعتراض یعنی رسانه ای شدن موضوع توجه ندارند. در عین حال ،از آنان یک پرسش دارم .آیا تاکنون در پایتخت ایران و در مهد تمدنی که به آن می بالیم از این صحنه ها ندیده ایم ؟ ضمن احترام به کسانی که ثروت آنها از منابع پاکیزه و مشروع تامین شده ،باید اعتراف کنیم روز به روز بر تعداد بی سر و پاهای تازه به دوران رسیده که گمان می کنند نشستن در اتومبیل میلیاردی ،مجوز ایستادن آنها جلوی پای هر دختر وزن نجیب ایرانی و اصرار بر سوار کردن آنهاست افزوده می شود .صادقانه بگوییم تا کنون چند نفر از ما چنین صحنه هایی در کشور خود دیده ایم و فریاد اعتراض بلند کرده ایم؟ اگر یک عرب سعودی به پولش بنازد و دختر معصوم ایرانی را کالا بپندارد رگ غیرت همه ما برجسته می شود اما فخر فروشی تازه به دوران رسیده های وطنی که بسیاری از آنها از رانت خواری یا فساد مالی پدران به ثروت رسیده اند را زیر سبیلی رد می کنیم. راستش را بخواهید من فخر فروشی بعضی بچه پولدارهای ا ایرانی را بسیار قبیح تر می دانم زیرا با پولی که خود یا پدرانشان از جیب همین ملت دزدیده اند در خیابان ها جولان می دهند و همه ولی نعمتان واقعی خود را زیر دست و رعیت می پندارند. پس به من حق دهید بعضی غیرت نمایی ها در حادثه اخیر را جدی نگیرم و از برخی هموطنان خویش گله کنم که به دنبال هر فرصتی برای گوشه و کنایه زدن به کسانی هستند که به هر دلیل ،علاقمند به سفر های زیارتی هستند. در بسیاری از رسانه های مجازی ،پیام هایی از این قبیل فراوان است که “کسی که پولش رابه جیب عرب ها می ریزد مستحق این تحقیر ها هم هست “. آیا دختر اکبر عبدی یا دختر من اگر در خیابان های مشهد یا تهران تردد کند از همین پیشنهادهایی وقیحانه نمی شنود؟ دختر عرب زبان خوزستانی اگر به تهران بینید چه ؟آیا برخی پسران متمدن تهرانی از قوم پارس،حرمت میهمان را نگه می دارند؟ اما سخن آخر در خصوص “غیرت نمایی “اکبر آقای عبدی! به عبدی حق می دهم ،آنچنان در برابر آن مردک سعودی، بر آشفته شده باشد. غلط می کند کسی تنها به خاطر ثروت ،خود را برتر از دیگران بداند و پیشنهاد خرید بزرگ ترین ثروت یک مرد یعنی دخترش را به او بدهد. اما با پوزش از اکبر آقای عبدی ،به ایشان یاد آوری می کنم که او ثروت دیگری هم داشت: اعتباری نا محدود در میان چند نسل ایرانیان. اما وقتی با پیشنهاد پولی مسعود ده نمکی مواجه شد آن اعتبار را نادیده گرفت و اعتبار سی ساله خود را خرج شهرت و ثروت فردی کرد که از همه ایرانیان ،فقط رهبر ضد ایرانی را می شناسد و حلقه به گوشی او را افتخار خود می داند. برگرفته از [دیدگاه نو] Copyright: gooya.com 2016
|