چهارشنبه 2 دی 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

خامنه‌ای و رفسسنجانی در فینالِ بوکسِ سنگین وزن، طنزنوشته‌ای از مهران رفیعی


پس از سی و چند سالِ آزگار، بالاخره به دورِ آخر این مبارزهِ حذفی رسیدیم ، که جای شکرش هم باقی است. علیرغم تمام بد قولی ها و پیمان شکنی های والیان فقیه، از وعده آب و برق و مسکنِ رایگان گرفته تا تامین عدالت و امنیت و کرامت انسانی، باید گفت که حضرات در مورد انتخابِ میدانِ مبارزه با صداقت عمل کرده اند. لابد خودشان هم به نحوی درک کرده بودند که تشک کشتی محل زور آزمایی جوانمردانی از قبیل تختی است و نه امثال ایشان.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


این را هم نباید فراموش کرد که قوانین مشت زنیِ ولایتی با قوانین فدراسیون بوکس تفاوت های فاحشی دارد، مثلا در بوکس بازیِ این طایفه داشتن تخصص و رعایت بیطرفی از معایب داوری به حساب میاید و نه از محاسن آن . از تفاوت های دیگر این است که در بازی این قبیله به اصطلاح علما، هر گاه به مصلحت نظام تشخیص داده شود مسابقه از حالت مبارزه تک به تک خارج شده و با اشاره داور، امت ذوب شده به داخل رینگ هجوم برده و گردنکشی را ناک اوت و سپس نابود میکنند. در مواردی داور اجازه میدهد که یک بوکسور از رنیگ و سالن و حتی مملکت خارج شود تا آب ها از آسیاب بیفتند. مشت زنانی حتی با کیسه های بوکسی از مرز ها گذشته اند که پر از وجوهات و طلا جات بوده اند. بعدش هم داور اعظم فرموده که قضیه را کش ندهند و چند مشت محکم هم بر سر و دهان خبرنگاران ورزشی کوبیده اند تا کسی شکی در قدرت مطلقه ایشان نکند.

اتفاق های عجیب دیگری هم در این سالها رخ داده است، مکررا بوکسورهای رده پایینی را عضو تیم ملی کرده اند و خیلی وقتها مهره های اصلی و از جمله نایب کاپیتان را تنزل رتبه داده و حتی ممنوع المشت نموده اند. در زمان هایی بلند گویی به دست مشت زنی فرومایه داده اند تا هر بد و بیراهی علیه رقیبانش بگوید و هرگاه لازم دیده اند تمام صدا و سیما را هم بطور دربست در اختیارش قرار داده اند. در ضمن از آنجایی که عزل و نصبِ داورِ اعظم را بر طیق فتوا یِ فقها در محدوده وظایف الهی قرار داده اند هیچگونه مرجع زمینی برای پاسخگویی و توضیح اینگونه بی نظمی ها وجود نداشته است. پس لازم بود تا خدا درِ دیگری را از رویِ رحمت بگشاید.
و شاید آن درِ رحمت، همین مسابقه نهایی باشد که بلیط هایش را دارند می فروشند. در این بازیِ فینال، جنابِ داورِ اعظم هم مجبور شده که دستکش هایش را بپوشد و شب و روزش را با تمرین کردن و دعا خواندن بگذراند، هر چند که طبیب تیم شدیدا با این تصمیم مخالفت کرده است. نه تنها دکتر، بلکه همگان بخوبی میدانند که وی قرار است جان عاریتی ش را بزودی تسلیم دوست کند . برای لغو و یا تعویق مسابقه هم بهانه ای در دست نیست و تنها چاره باقیمانده تن دادن به نتیجه این مبارزهِ ناخواسته و سرنوشت ساز می باشد.
و احتمال دارد که آن درِ رحمت بطور چهار طاق گشاده شود، بصورتی که هر دو حریف از پای در آمده و این نمایش و بازیِ خشن برای همیشه ممنوع الاجرا گردد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016