چهارشنبه 30 دی 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

قانون ویزا در آمریکا: اتفاق جدیدی نیفتاده است، مجتبی واحدی

مجتبی واحدی
این اقدام در هماهنگی کامل با تمام اقداماتی است که از سه سال پیش به صورت محرمانه آغاز و با روی کار آمدن روحانی در ایران به صورت علنی ادامه پیدا کرد. نتیجه همه این اقدامات، تقویت موضع نظام جمهوری اسلامی و رفع خطر از آن بوده است بدون آنکه میزان انتفاع ملت ایران از آن اقدامات مورد توجه قرار گیرد

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


حقیقت آنست که از مدت ها قبل تصمیمات دولت اوباما و منطق این دولت در چشم بستن بر بسیاری از واقعیات ایران برای من قابل درک نبوده است . البته مانند اغلب هموطنانم ، خوشحالم که بعضی توافقات میان نظام ولایت فقیه و هم پیمانان جدید آنها در امریکا ،بخشی از دغدغه ذهنی ایرانیان به خاطر پرونده هسته ای را برطرف کرده است. اما نمی توانم تعجب خود از برخی اظهارات و اقدامات در پایتخت امریکا از جمله اظهار اعتماد افراطی اوباما و تیمش به فتوای شرعی خامنه ای را مخفی نمایم . اگر چند ماه قبل این سخن را می گفتم آماج حملات فراوان قرار می گرفتم اما اکنون با نگرانی کمتر ،می توانم توجیه ناپذیری برخی زد و بند های دو دشمن دیروز را مورد اشاره قرار دهم. در عین حال بر خلاف بسیاری از تحلیل گران ، از اقدام جدید آقای اوباما در تایید و ابلاغ فوری قانون محدودیت ساز اخیر دچار تعجب نشدم. این اقدام در هماهنگی کامل با تمام اقداماتی است که از سه سال پیش به صورت محرمانه آغاز و با روی کار آمدن روحانی در ایران به صورت علنی ادامه پیدا کرد. نتیجه همه این اقدامات ،تقویت موضع نظام جمهوری اسلامی و رفع خطر از آن بوده است بدون آنکه میزان انتفاع ملت ایران از آن اقدامات مورد توجه قرار گیرد. حتی بالاتر از آن ،می توانم ادعا کنم قیمت بسیاری از توافقات نهان و آشکار ،چشم بستن بر تضییع حقوق اساسی ایرانیان و نقض گسترده حقوق بشر توسط نظام جمهوری اسلامی بوده است . با این فرض ،قانون جدید در تطابق کامل با آن روند است. این قانون بدون آنکه امکان سفر مقامات رسمی جمهوری اسلامی به امریکا را با محدودیتی مواجه کند شهروندان عادی ایرانی که دارای تابعیت دوگانه هستند را با محدودیت هایی مواجه می سازد یا حداقل دغدغه هایی را به آنان تحمیل می کند. در عین حال همین محدودسازی شهروندان ایرانی ، منافع تبلیغاتی فراوان برای تندروترین جناح از حکومت ایران به ارمغان آورده است. می پرسید چگونه ؟ تردید ندارم رجز خوانی های ضد امریکایی خامنه ای در ماههای اخیر ،روابط پشت پرده دو حکومت را دچار آسیب جدی نمی کند. خامنه ای به هدف خود از مذاکرات هسته ای که رفع تحریم های بانکی و نفتی بود رسید. او اکنون نیز اقدامی که موجب تحریم مجدد نفتی و محرومیت وی از دلارهای نفتی شود انجام نخواهد داد اما از هر اتفاقی که جناح ملایم تر حکومت را در برابر تندروها و اراذل و اوباش حکومتی تضعیف نماید استقبال می کند. اقدام جدید کنگره و همراهی بی سابقه اوباما با آن ،خامنه ای را برای رسیدن به این هدف کمک می کند. در واقع تصمیم عجیب امریکایی ها توجیه کافی در اختیار تندروها می گذارد تا گروههای ایرانی که خواهان تعامل مثبت با قدرت های جهانی و حل و فصل مشکلات اقتصادی هستند را تحت فشار قرار دهند و دست بالای خویش در اقتصاد مافیایی ایران را حفظ کنند. ازسوی دیگر بازتاب تصمیم جدید قانون گذاران امریکایی و تایید اوباما ،بسیاری از شهروندان عادی ایرانی را در کنار تندروها و رهبر آنان قرار خواهند گرفت. کافی است به غوغایی که این روزها در شبکه های اجتماعی و رسانه های مجازی برپاست توجه کنیم. بسیاری از کسانی که قاعدتا به طیف منتقد و حتی اپوزیسیون تعلق دارند با صراحت از "صحت شعار های خامنه ای در اعلام غیر قابل اعتماد بودن امریکا " سخن می گویند. دلیل اصلی این گروه در توجیه ادعای خود، مصوبه اخیر کنگره ودولت امریکاست و محدود سازی مسافرتی کسانی که به ایران تردد دارند. بسیاری از افراد در ایران هنوز به عمق فریب کاری خامنه ای پی نبرده اند. اقدام جدید دولت و کنگره امریکا ، این گروه از ایرانیان را قانع خواهد کرد که مقاومت بیست و شش ساله خامنه ای در برابر بهبود روابط با امریکا ،بیش از آنکه از خودخواهی و لجبازی او نشات گرفته باشد ناشی از شناخت دقیق او از خصلت های امریکاییان است. در حالی که اتفاقات ماههای اخیر این حقیقت را برای اغلب ایرانیان آشکار کرده بود که دوری و نزدیکی نظام ولایت فقیه با امریکا هیچ ارتباطی با منافع ملت ایران ندارد بلکه تنها عامل تنظیم این روابط ،منافع شخصی و حکومتی سید علی خامنه ای است. تا زمانی که تحریم های بین المللی و تحریم های اختصاصی امریکا ، دامنگیر مردم ایران بود خامنه ای از آن تحریم ها استقبال می کرد و آنگاه که فشار تحریم ها ،منابع مالی رهبر را محدود کرد او به فکر ایجاد تغییراتی در نحوه مواجهه با امریکا افتاد.

اما بعد از مصوبه اخیر ،چه اتفاقی خواهد افتاد ؟ پاسخ را می توان در نامه جان کری به محمد جواد ظریف یافت. او به ظریف وعده داده که مصوبه اخیر به منافع اقتصادی ایران ، لطمه ای وارد نخواهد کرد. استقبال خامنه ای از تحریم هایی که با فشار بر مردم ، افزایش درآمد اقتصادی برای مافیای قاچاق وابسته به رهبر را به دنبال دارد وعقب نشینی او در برابر تحریم های نفتی و بانکی ، به امریکایی ها آموخته که "منافع اقتصادی "که موجب نگرانی سران نظام می شود کدام است. پس جان کری با زبانی که دو طرف آن را می فهمند به وزیر خارجه خامنه ای اطمینان می دهد که این بار نیز قربانی تصمیم امریکایی ها ،مردم ایران هستند نه نظام جمهوری اسلامی. در مورد محدودیت های ویزایی نیز همانند تمام سال های گذشته ، مقامات و وابستگان نظام ،هیچ دغدغه ای نخواهند داشت و فشار ها بر شهروندان عادی تحمیل خواهد شد.

پس با آسودگی می گویم اتفاق جدیدی نیفتاده و مصوبه اخیر یکی دیگر از اقداماتی است که زیان آن متوجه مردم ایران ،منفعت آن برای خامنه ای و نظام ولایت فقیه و بدنامی آن برای تصمیم سازان و تصمیم گیران امریکایی است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016