دوشنبه 12 بهمن 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

مستی یک ️"فتح‌" چندساعته! بابک داد

بابک داد
این رهبر "عادل و بابصیرت" که مدعی است شخصاً مذاکرات هسته‌ای را مدیریت کرده، حتی یک بار هم مایل نیست نظیر چنین ملاقات‌هایی با ظریف و "تیم برجام" داشته باشد و از آنها بابت "نجات نظام" از تنگنای اقتصادی تقدیر کند! چرا؟!

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


در دومین دیدار خصوصی و صمیمانه، رهبر با ‏تشویق مجدد پاسداران بابت اسارت ۱۶ ساعتهٔ ده ملوان آمریکایی، به آنها مدا‌ل‌فتح اعطاء فرمود! چند روز قبل اعلام شد این «حماسهٔ بزرگ» به زودی در قالب کتاب منتشر می‌شود!

اما این رهبر «عادل و بابصیرت» که مدعی است شخصاً مذاکرات هسته‌ای را مدیریت کرده، حتی یک بار هم مایل نیست نظیر چنین ملاقات‌هایی با ظریف و «تیم برجام» داشته باشد و از آنها بابت «نجات نظام» از تنگنای اقتصادی تقدیر کند! چرا؟!

پاسخ این سئوال خیلی دشوار نیست. «نرمش قهرمانانه» به قول خود وی، برای نظام «هزینه‌های سنگینی» داشته است و رهبر نظام عادت ندارد شکست‌های خود را مرور کند و صورتحساب هزینه‌های سنگینی را که فقط در این ۱۲ سال با ماجراجویی هسته‌ای بر کشور تحمیل کرده، به خاطر بیاورد.

فعلاً خوش و بش با بچه‌های نیروی دریایی سپاه و دیدن چندین بارهٔ فیلم اسارت آن ده ملوان آمریکایی «حظ» بیشتری به او می‌دهد تا دیدار با تیم برجام که فشار سنگین تحریم‌ها را از نظام دور کرد.

یادآوری هزینه ۱۲ سال مخفی‌کاری اتمی (که گفته می‌شود بالغ بر ششصد میلیارد دلار است!) و بر باد رفتن همه آن رؤیاها در یک نرمش اجباری و البته نه چندان قهرمانانه، برای رهبری که خود بهتر از همگان می‌داند مدیریتش تا چه اندازه پر‌ضرر و هزینه‌ساز است، یک عذاب الیم است. کیست نداند که آقای خامنه‌ای خاطر زودرنجی دارند و تماشای چندباره فیلم اسارت ملوانان برای ترمیم روحیهٔ خرابشان لازم‌تر از ملاقات با تیم برجام و یادآوری جام‌زهر است.

واضح است که نشاط و «حظ» رهبری بر «حفظ عدالت» بین خادمان و خدمتگزاران نظام و تقدیر از کسانی که ماهها در تیم برجام کار کرده‌اند، ارجحیت دارد!

و این تبعیض‌ها بین «خودی‌های نظام» باید برای چندمین بار «فقدان شرط عدالت رهبر» را بر مردم ما آشکار کرده باشد. همچنین باید درسی باشد برای معدود مدیران لایق و مسئولان باشخصیت و آزاده‌ای که جزو «خدمتگزاران امروز» نظام هستند؛ تا نگاهی به سرنوشت «خدمتگزاران دیروز نظام» کنند که حالا یا بی‌صلاحیت‌اند و یا در زندان و در حصر. این، فرجام همهٔ خادمان یک نظام استبدادی است. آدمهای خوب با هدف خدمت به مردم و گشودن یک روزنه امید به ساختار نظام می‌روند و از جان هم مایه می‌گذارند؛ اما در نهایت نه قدر می‌بینند و نه چندان بر صدر می‌مانند.

همهٔ دیکتاتورهای تاریخ، قبل از هر چیز سر خادمان حکومت خود را بریده‌اند. این یکی، کمی بیشتر از بقیه!

بابک‌ داد

تلگرام
www.telegram.me/Babakdad
فیسبوک
www.facebook.com/Babakdad.Page


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016