گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
20 دی» دارالجهلِ لُشُوش٬ مسعود نقره کار6 دی» توهم که رفتی رفیق! مسعود نقره کار
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! "شیخ روباه"، مسعود نقرهکاردر فرگشت روانی و رفتاری گونهای از آخوندها در هر دو پاره ساختار روانی و رفتاری فردی و اجتماعیشان ویژگیهایی منحصر به فرد پدید آمدهاند. در نمونه سیدعلی خامنهای ویژگی روباهوارگی نقش غالب داشته است، وی این برایش و اوُلوسیون را در معرکههای انتخاباتی با استادی به نمایش گذاشته است
بابِ آشنائی ۱-شیخ روباه: "در تداول عامه، شیخ مکار و مزّور و حیله گر و ریاکار" را گویند. ۲-" روباه (ثَعْلَب): درفرهنگ و ادبیات ایرانی، روباه به مّکاری و حقه بازی و خدعه گری معروف است. " نام جانوری دشتی ،ازحیوانات پستاندار گوشتخوار واز جنس سگ که حیله گری را بدان نسبت می دهند. حیوانی است که در کثرت حیله وری و زیرکی ضرب المثل و معروف ، و در مشرق بسیار است و مرغان و حیوانات کوچک را شکار کند. این حیوان در میان باغ ها و خرابه ها و قبرستان ها بسیار یافت می شود. جانوری از تیرهی سگسانان که در مناطق جنوب ایران بخصوص کره بند بوشهر بنام توره و یا تاته توره و همچنین روهه نیز نامیده میشود." ۳-آخوند (مُلا وشیخ )، واژه ای مغولی ست، که پیدانی اش راعهد تیموریان دانسته اند، دوره ای که صفت آخوند" به مثابة عنوانی احترام آمیز برای روحانیون دانشمند"، به کاربرده می شد. آخوند معناها شده است و واژگان مترادف بسیاردارد. روحانی، ملا، شیخ ، روضه خوان ، دانشمند، پیشوای دینی، معلم علوم شرعیه، منلا، عالم، طالب علوم دینیه، مکتب دار کودکان و معلم کُتّاب نمونه اند. آخوند را برخی کوتاه شدۀ آقا خواند، می دانند، آقا به " آ " و خواند به خوند تبدیل شده است، سپس آقاخواند به آقاخوند و آقا خوند به آخوند تغییر کرده است، و آخوند" آقایی که می تواند بخواند" معنا شده است. " شایدهم " مخففی از آغا + خوندگار، به معنی خداوندگار باشد". درکنار تعاریف واژگانی، آخوند و روحانی وملای معمم، با شکل و شمایل خاص یعنی با عبا وعمامه و ریش و سبیل شارب زده ، و غیرمعمم ومُکلا و کراواتی و غیرکراواتی به دلیل اشتراک درخواست های دنیوی و اخروی شان صنف آخوند را شکل داده اند، صنفی که افرادش از راه تبلیع و ترویج و آموزش مذهب تشیع ارتزاق می کنند، افرادی که گفتن درباره فرایض و متعلقات این مذهب حرفه و نان دانیِ شان است، و راه و کلام ایجاد ارتباط با عوام الناس را خوب می دانند. این صنف لباس مشترک ( یونیفورمی) رسمی نیز برای خود دست و پا کرده است، متحدالشکل درعمامه ( در رنگ ها و اندازه ها و شکل های مختلف)، عبا(رنگ های مختلف) و نعلین (رنگ های مختلف و بیشتر زردِ شتری).. آخوندها در فن سخنوری وحرافی مهارت دارند، اینان با زبانی عامه فهم در توانائی شان بر جذب مردم افزوده اند. برخی از اینان به عنوان آژیتا تور ها و پروپاگاندیست های قوی بر بستر" خدعه و تقیه و توریه و تقلید" و انواع دیگر نیرنگ ها حتی اشخاص تحصیلکرده را تحت تاثیر قرارداده اند. آخوندها اکثرا مرد بوده اند. درگذشته به ندرت زنان طلبه و آخوند وجود داشتند، امروز بر تعدادزنان طلبه وآخوند افزوده شده و درسطوح مختلف اجتماعی، به ویژه درسطح رسانه ها و نهادها وارگان های حکومت اسلامی از طریق تبلیغ و ترویج و آموزش و ارشاد مشغولِ کسب و کارند. ۴- درفرگشت ( یا برایش، تحول و تکامل) روانی و رفتاری انسان عوامل متعدد اجتماعی و انسانی مطرح شده اند.عامل انسانی یکی از آنهاست که به ویژگی های روانی و زیست شناسانه انسان توجه دارد، و برآن نیز نام های متعددی گذاشته شده است ( عامل فطری، ماهوی، زیستی، ژنتیک و...). باورمندان به این عامل خاستگاه خشونت انسانی را ناشیاز طبیعت انسان می دانند. به باور اینان اگر چه انسان حیوانی اجتماعی و اهل تکلم و تفکر است اما ساختار روانی (ذهنی) اش میراث دار ویژگی هایی ست که هنوز اورا به دنیای" حیوانی" پیوند می زند. به همین خاطر انسان در مواجه با احساس خطر و نا امنی (از دست دادن و محدود سازی ی منافع و نیازهای معنوی و مادی ) ومخالفت و ناهمسازی عکس العملی "حیوانی" از خود بروز می دهد. برخی نیز این عکس العمل را کارکرد بخشی از ساختار روانی و ذهنی یا لایه غیرعقلانی ( یا خرد گریز، وانحرافی) روان ( ذهن) می دانند، واکنشی که همان عدم تحمل و خشونت در ابعاد مختلف می تواند باشد. این کارکرد یاعملکرد را برخی بر بنیادی ناخواگاهانه و بازتاب انگیزه های زیست شناسانه و انرژی های واپس زده و سرکوب شده وغریزه های مختلف ( غریزه ی فطری مرگ - فروید) می پندارند که کارانسان را به ویرانگری و خود ویرانگری می کشاند. درحوزه ی فردی عامل این ویژگی روانی ( ذهنی) از طرق گونه گون (برای نمونه ژن یا حافظه نوعی)، و درحوزه اجتماعی (جمعی) بازتاب زندگی پیش تاریخی - اسطوره ای ، ویا قبیله ای پنداشته شده است. روباه وارگیِ آیت الله خامنه ای (شیخ روباه یا آخوند- روباه) حکایت ها دارد، اما قبل از اینکه مواردی از آنها را بخوانید این چند ضرب المثل را درذهن داشته باشید: "روباه تا ته چاه است کرباس خیرمی کند، یعنی در زمان گرفتاری و ناتوانی و بینوایی وعده های خوش و شیرین می دهد. به هنگام پیری و پایان عمرزهد وعبادت پیشه می کند "، " به روباه گفتند شاهدت کیست گفت دنبم، یعنی این گواه مغرض و درامرذینفع است. دم روبه گواه روباه است" آیت الله سّیدعلی خامنه ای، ولی فقیه و حاکمِ حکومت اسلامی در گفتار و رفتار نشان داده است" فریبکار، محیل، مکارو زیرک" است. درواقع "روباه پیر"واقعی این "شیخ روباه "ست که رهبران انگلیس می باید در مکتب وی درس روبَه صفتی تلمُّذ می کرده اند. فهرست وار به مواردی اشاره می کنم و سریع می گذرم تا مطلب طولانی نشود: شیخ روباه خود را از بارقه های تفکر اسلام نابی می داند که به گفته خودش "همچون نسیم لطیف و عطر گل منتشر شده و انسانهایی قوی و کارآمد در مناطق مختلف جهان پرورش داده است" – که جهانیان نمونه های عطرافشانی این موجودات قوی و کارآمد درآدمکشی و آدمخواری رادر عراق و سوریه و ایران و افعانستان و پاکستان و سومالی و نیجریه و لیبی و... شاهدانند. شیخ روباه تناقض ها در مورد زنان به ویژه حق رای زنان و شرکت شان در انتخابات در دوران شاه و در حکومت اسلامی گفته است. شیخ روباه نگاه واقعی و مکتوب و قرانی اسلام به هنر است وی دشمنی اش را با موسیقی و بسیاری از هنرمندان ارجمند میهنمان پنهان نکرده است، با این حال عوامفریبانه تلاش در قلب واقعیت دراین عرصه کرده است. شیخ روباه در باره آزادی بیان و سانسور و خود سانسوری گفته است:"...ما به عنوان نظام جمهوری اسلامی از اوایل انقلاب احساس کردیم که توانایی شنیدن انتقاد را داریم یعنی هیچگاه مسئولین جمهوری اسلامی ایران نشان ندادند که قادر به شنیدن و تحمل انتقاد نیستند. باید قبول کنید که فرهنگ اسلامی همین احساس را ایجاب می کند ..." و توصیه اش که اهل قلم و فرهنگ باید "ورع مطبوعاتی و فرهنگی" داشته باشند، که " ورع" در عالم قلم و فرهنگ اسلامی همان خودسانسوری و سانسور اسلامی ، و چیزی شبیه " تعزیر" درعالم قضاوت و حقوق و مجازات اسلامی ست. شیخ روباه درکشتاردگراندیشان (حداقل ترور وجنایت میکونوس) دست داشت. وی درخدعه گرِطرح " تهاجم فرهنگی " که قتل های زنجیره ای بهمراه داشت، بود. طراح اصلی خدعه ی " نفوذ" و نفوذی به نام ایشان ثبت است. شیخ روباه که گاه پوست شیر برتن می کشد در واقعه ی " نرمش قهرمانانه" همراه رجزخوانی ها و لاف های بازارِمسگرانه ای که مصرف داخلی دارند وهنوز ادامه دارد، به خواست های امریکا و متحدان اش " قهرمانانه" گردن نهاد. *** از ده ها نمونه دیگرمی گذرم تا روی یک مورد مکث کنم ، موردی که بهترین نشانه ی روباه وارگی این " شیخ روباه پیر" در رابطه با پدیده ی " انتحابات اسلامی" یا انتصابات مختلفۀ حکومتی ست. آیت الله حامنه ای و بیت اش با نگاه و درکی فقیهانه از تودۀ مردم ( به زعم فقها، امت صغار) انتحابات را در مسیری که می خواهند، مهندسی می کنند: الف: معرکه و نمایشی برای مشروعیت حکومت اسلامی و رهبری آن، مشروعیتی در معنای نمایش " پذیرشی اجتماعی" نه مشروعیتی که حکومت اسلامی فاقد اصلی ترین ویژگی های آن، یعنی درایت،عقلانیت، مدنیت و عدالت است. ج: حذف محترمانه ، ودر صورت لزوم غیر محترمانهی جناح ها و افراد نق زن و منتقدِ خودی. د: وانمود کردن اینکه درحکومت اسلامی نظر و آرای مردم محترم شمرده می شود ومردم به حساب می آیند. موارد زیر خلاصه ای از سخنان محیلانه ی این محیل در مسیر مهندسی کردن انتخابات بوده است: ۱-" ...در انتخابات، همهی سلیقهها و جریان های شركت كنند، این، هم حق همه است و هم وظیفهی همه است. انتخابات مال یك سلیقهی خاص، مال یك جریان فكری و سیاسیِ خاص نیست...". اسوۀ خدعه و طراح اصلی جنایت ها و تقلب های انتخابات سال ۱۳۸۸ ادعا کرده است:"...در نهايت، رأی مردم تعیین كننده است. آنچه كه اهمیت دارد، تشخیص شما و رأی شما ست... به هر حال آنچه كه ملاك عمل است، رأی آحاد مردم است." ۲- در منبر نوروزی سال ۱۳۹۲، در فضا سازی روانی و سیاسی برای پیشبرد انتخاباتی مهندسی شده، سال ۹۲ را سال "حماسهی سیاسی و اقتصادی" نام گذاشت و انتخابات را آبروی جمهوری اسلامی خواند و با آرزوی حضور جهادیِ مردم در انتخابات گفت: "... در زمینهی امور سیاسی، كار بزرگ سال ۹۲، انتخابات ریاست جمهوری است. انتخابات، مظهر "حماسهی سياسی" است، مظهر اقتدار نظام اسلامی است، مظهر آبروی نظام است...انتخابات مظهر و نماد مردمسالاری اسلامی است. ومظهر مردمسالاری اسلامی همين حضور مردم در انتخابات است...." ۴-آیتالله خامنهای دو مسئله را در انتخابات پراهمیت اعلام کرده است: اول:"اصل شرکت در انتخابات"و دوم "درست انتخاب کردن و رأی به نامزدهای اصلح"دادن .وی با تأکید مجدد برضرورت شرکت همهی واجدان شرایط رأی دادن در انتخابات افزود: " همچون گذشته اصرار داریم که همه، حتی کسانی که نظام را و رهبری را قبول ندارند پای صندوقها بیایند چرا که انتخابات متعلق به ملت، ایران و نظام جمهوری اسلامی است. شرکتِ همگان در انتخابات را موجب پایداری و تقویت نظام اسلامی، استمرار تأمین امنیت کامل، افزایش اعتبار و آبروی ملت در چشم جهانیان و باعث ابهّت جمهوری اسلامی ایران در نزد دشمنان خواند...آرا و سلایق مختلف ایراد ندارد، مهم آن است که تلاش و دقت کنیم که انتخاب ما، انتخاب درستی باشد." " ممکن است افرادی نسبت به نظام مسئله داشته باشند اما این افراد قاعدتاً نسبت به امنیت، پیشرفت و عزت کشور مسئله ای ندارند و بر همین اساس اگر خواهان استمرار امنیت ملی، افزایش عزت ملی و تضمین پیشرفت و حرکت رو به رشد کشور هستند، باید در انتخابات شرکت کنند." . شیخ روباه از همه مردم ایران درخواست کرد با توجه به وجود" جبهه وسیع دشمن" در مقابل کشور٬ حتی اگر نظام و رهبر آن را هم قبول ندارند٬ در انتخابات شرکت کنند. و این سخن ها را درشرایطی بیان کرده که یاران قدیم اش، موسوی وکروبی را سال هاست که به حصرخانگی نشانده است. ۵- وعده های سخنرانی ۱۹ دی ماه ۱۳۹۴ در سخنرانی بعدی در ۳۰ دی ماه ۱۳۹۴ به دّبه کردن بَدَل شد.وی در بارۀ انتخابات در "نظام نمونه" گفت: " گفتم حتی کسانی هم که با نظام مسئله دارند در انتخابات شرکت کنند، نه اینکه وارد مجلس شوند.. سخن به معنای آن نیست که بخواهند کسانی که نظام را قبول ندارند به مجلس بفرستند... مهمترین شرط یک رقابت سالم، شرکت همه واجدان شرایط رأی دادن و حتی آن کسانی است که نسبت به نظام مسئله دارند.... در هیچ جای دنیا، افرادی را که اصل نظام آن کشور را قبول ندارند، به مراکز تصمیمگیری راه نمیدهند و حتی در کشوری همچون آمریکا که خود را نماد آزادی معرفی میکند و عدهای سادهلوح هم آن را قبول و ترویج میکنند، در دوران رقابت بلوک شرق و غرب، افراد را با اندک اتهامِ گرایش سوسیالیستی، کنار میگذاشتند....اینکه مقید باشیم کسانی به مجلس بروند که نظام و مصالح آن و ارزشهای کشور را قبول داشته باشند، یک حق عمومی است که در سلامت انتخابات مؤثر است. " آیت الله خامنه ای حتی امان نداد قند عوام فریبی اش تُو دلِ لااقل اصلاح طلبانِ حکومتی، " زینت بخش انتخابات ها" درداخل و در خارج از کشور، به طور کامل آب شود، وبه تاکتیک مداران ِ" انشاء الله گربه ست " یاد آوری کرد که منظورش این است که: " قیم ملت با قیم صغارازلحاظ وظیفه و موقعیت هیچ فرقی نمی کند." ــــــــــــــــ Copyright: gooya.com 2016
|