سه شنبه 4 اسفند 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

امکان مشارکت اپوزیسیون در انتخابات ایران، سعید بشیرتاش

سعید بشیرتاش
گزارش مؤسسهٔ بروکینز به احزاب سیاسى اپوزیسیون توصیه مى‌کند که در انتخابات شرکت کنند. منظور وى از شرکت در انتخابات و تحریم نکردن آن معرفى کاندیدا و رقابت با کاندیداهاى حزب حاکم است؛ اما زمانى که اپوزیسیون حق شرکت و معرفی کاندیدا در انتخابات را ندارد، دیگر بحثى باقى نمى‌ماند؛ یعنی در ایران عمل به این توصیه اصلاً ممکن نیست

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 



مؤسسهٔ بروکینز گزارشى به قلم متیو فرانکل با عنوان «چرا تحریم انتخابات گزینهٔ نادرستى است؟» منتشر کرده که، در آستانهٔ انتخابات پنجم مجلس خبرگان و دهم مجلس شورای اسلامی، ترجمهٔ فارسى آن توجه برخى از کنشگران سیاسى را جلب کرده است. در این گزارش، که مبتنی بر مطالعهٔ ۱۷۱ مورد تحریم انتخابات در جهان در سه دههٔ اخیر است، چنین نتیجه‌گیری شده است:

گروه‌هاى سیاسى مخالف معمولاً انتخابات را در اعتراض به تبعیض در آن، از جمله مستقل نبودن کمیسیون برگزاری انتخابات، تحریم می‌کنند و هدف از آن واداشتن حزب حاکم به برقراری تساوی در امکانات انتخاباتی یا جلب توجه جهانی به تبعیض‌آمیز یا متقلبانه بودن انتخابات و، در نتیجه، سلب مشروعیت از گروه حاکم در صحنهٔ بین‌المللى است. اما آمار‌ها نشان می‌دهدکه این تلاش برای مشروعیت‌زدایى مانعِ دیگر کشورهاى جهان، خصوصاً امریکا، در به رسمیت شناختن نتیجهٔ انتخابات نبوده است. افزون بر آن، تحریم‌ها باعثِ انزوا و به حاشیه رفتنِ احزابِ تحریمگر و افزایشِ انحصارِ قدرت به احزاب حاکم و، در نتیجه، نیرومند‌تر شدن آن‌ها شده است. نویسندهٔ گزارش همچنین نتیجه گرفته که شرکت در انتخابات ممکن است به نتایجى پیش‌بینی‌ناپذیر به سود نیروى تحریمگر بینجامد.

در بخشى از این گزارش مى‌خوانیم:

صرف‌نظر از اینکه انتخابات تا چه حد عادلانه انجام شده باشد، در دید جهانیان، شرکت اپوزیسیون به آن مشروعیت می‌بخشد. از سوی دیگر، تصمیم به تحریم به معنای تضمین برنده شدن حزب حاکم و تثبیت جایگاه آن است. تحریم ممکن است پوستهٔ محافظ، ولی نازک و ظاهری مشروعیت دموکراتیک رژیم حاکم را بردارد؛ ولی چنانچه شاهد بوده‌ایم، قادر به ایجاد تغییر در شرایط نخواهد بود... تحریم انتخابات به ندرت راهبردی درست است، مگر آنکه اپوزیسیون حمایت عمومی گسترده و پیگیری لازم برای کنار زدن رژیم حاکم را داشته باشد.

در پایان این گزارش نیز، نتیجه‌گیرى شده است که «با توجه به سابقهٔ ناگوار تحریم، احزاب باید به تشویق مشارکت هر چه گسترده‌تر جهت پرهیز از نتایج افتضاح‌آمیزی چون ونزوئلا، لبنان، عراق، صربستان و غیره ادامه دهند.»
این گزارش یادآورِ توصیه‌هاى ساموئل هانتینگتون در کتاب موج سوم دموکراسى است: در هر انتخاباتى که اجازهٔ شرکت در آن پیدا مى‌کنید شرکت کنید و، در صورت تقلب، در صورت امکان، مردم را به خیابان‌ها بکشانید و حکومت را زیر فشار قرار دهید.

انتشار ترجمهٔ فارسى این گزارش در آستانهٔ انتخابات هفتم اسفند ۹۴ فرصتى است تا ببینیم آیا می‌توان نتایج آن را به انتخابات‌های ایران نیز تعمیم داد یا نه. بررسى این گزارش نشان می‌دهد که شرایط انتخاباتى کشورهایى که در نتیجهٔ نهایی این گزارش به آن‌ها اشاره شده (ونزوئلا، لبنان، عراق، صربستان) تفاوت‌هاى فاحشى با شرایط انتخاباتى ایران دارد. اما این تفاوت‌ها در چیست؟

نخستین تفاوت این است که نهادهاى انتخاباتى در آن کشور‌ها نهادهاى اصلى قدرت‌اند، در حالی که در ایران چنین نیست. نهاد اصلى قدرت در ایران ولایت فقیه است که خود برگزیدهٔ مجلسى از روحانیان است که کاندیدا‌هایش را نمایندگان ولى‌فقیه در شوراى نگهبان برمی‌گزینند. چنین مجلسى ضامن حاکمیت انحصارى روحانیان بر کشور است و در هیچ کشور دیگرى وجود ندارد. ملاک نیز در قانون اساسى جمهورى اسلامى رأى ولى فقیه است و نه رأى مردم. آیت‌اللّه خامنه‌اى هم در فتوایى ارزش آراء مردم در برابر رأى شخص ولى‌فقیه را به‌روشنى نشان داده است: «تصمیمات و اختیارات ولی‌فقیه در مواردی که مربوط به مصالح عمومی اسلام و مسلمین است، در صورت تعارض با اراده و اختیار آحاد مردم، بر اختیارات و تصمیمات آحاد امّت مقدّم و حاکم است»؛ و این فتوا کاملاً با ساختار حقوقى نظام جمهورى اسلامى سازگار است و روح قانون اساسى را آشکار می‌سازد. در دیگر کشور‌ها، از جمله در کشورهایى مانند ونزوئلا و لبنان و عراق و صربستان، پیروزى در انتخابات می‌تواند منجر به تغییرشخص اول حکومت و انتقال قدرت سیاسى شود؛ اما در ایران، حتى پیروزى در انتخابات ریاست‌جمهورى و مجلس نیز، باعث انتقال قدرت نمى‌شود، چراکه قدرت اصلى در دستان ولى فقیهِ مادام‌العمر است. در بعضى از این کشور‌ها، مانند ونزوئلا، با به دست آوردن دوسومِ کرسى‌هاى مجلس حتى مى‌توان قانون اساسى را تغییر داد.

دومین تفاوت ایران با کشورهای مطالعه‌شده در پژوهشِ بروکینز این است که، در آن کشور‌ها، نیروهاى اصلى اپوزیسیون حق شرکت در انتخابات را دارند و تقریباً هیچ نیروى سیاسى‌اى منع قانونى براى شرکت در انتخابات و معرفى نامزد ندارد، از نیروهاى چپ گرفته تا راست، از نیروهاى لائیک تا مذهبى. در عراق، تنها یک استثنا وجود دارد و آن هم مسئولان حزب بعث در دوران صدام حسین‌اند. اما در ایران نیروهاى اپوزیسیون نه تنها حق شرکت در انتخابات، که حتى حق داشتن نشریه و دفتر را نیز ندارند. بسیاری از آنان حتى حق زندگى در کشور را هم ندارند و در تبعید به سر مى‌برند. در ایران، حتى برخی از نیروهاى وفادار به اصل ولایت فقیه نیز اجازه نمی‌یابند در انتخابات کاندیدا شوند.

نویسنده‌ى گزارش بروکینز به احزاب سیاسى اپوزیسیون توصیه مى‌کند که در انتخابات شرکت کنند. منظور وى از شرکت در انتخابات و تحریم نکردن آن معرفى کاندیدا و رقابت با کاندیداهاى حزب حاکم است؛ اما زمانى که اپوزیسیون حق شرکت و معرفی کاندیدا در انتخابات را ندارد، دیگر بحثى باقى نمى‌ماند؛ یعنی در ایران عمل به این توصیه اصلاً ممکن نیست. بیان این مسئله از آن جهت اهمیت دارد که ظاهراً برخى از خوانندگان این گزارش منظور از شرکتِ اپوزیسیون در انتخابات را‌‌ همان طور درک کرده‌اند که آیت‌اللّه خامنه‌اى توضیح داده است: «بنده گفتم کسانی که نظام را قبول ندارند رأی بدهند، نه اینکه کسی که نظام را قبول ندارد بفرستند مجلس!»

اگر شرایط ایران مانند کشورهایی چون عراق و لبنان و صربستان و ونزوئلا و زیمباوه بود، به طوری که احزاب اپوزیسیون مى‌توانستند کاندیداهاى خود را داشته باشند و نهادهاى انتخابى نیز نهادهاى اصلى قدرت بود؛ علی‌رغم تبعیض در انتخابات، از جمله مستقل نبودن کمیسیون برگزارى انتخابات، که گزارشگر بروکینز به آن اشاره مى‌کند، اپوزیسیون باید در انتخابات شرکت مى‌کرد. گذشته از این، شرایطی بسیار محدود‌تر و تبعیض‌آمیز‌تر و دشوار‌تر از شرایط صربستان و عراق و لبنان و ونزوئلا و افغانستان و پاکستان نیز براى نیروهاى سیاسى ایرانى تبدیل به آرزو شده است. آنچه در ایران مى‌گذرد به هیچ وجه ربطى به این کشور‌ها ندارد. مسئلهٔ انتخابات در ایران تبدیل به انتخاب میان مثلث دار و مثلث جیم شده است.

خلاصه آنکه توصیهٔ فرانکل به اپوزیسیون، «تهدید به تحریم انتخابات، اما شرکت در آن»، در ایران اصلاً موضوعیت ندارد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016