دوشنبه 10 اسفند 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

"بازگشت اصلاح طلبان با نرمش قهرمانانه نظام"

1244100.jpg

عماد آبشناس - بخش فارسی سایت روسی اسپوتنیک

شاید بتوان گفت یکی از تاریخی ترین انتخابات جمهوری اسلامی ایران در اسفند 94 رقم خورد و طی آن یک دگرگونی سیاسی در ساختار سیستم های حکومتی ایران بوجود آمد که شاید به دلیل گرمای فضای انتخاباتی از چشم خیلی ها دور بوده.

بنیان و ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران بر اساس "مردم سالاری دینی" بنا نهاده شده به این معنا که همه ارکان حکومت در چهارچوب قوانین اسلامی توسط مردم انتخاب می شوند و سیاست های کلان این کشور نیز بر اساس رای مردم تعیین می گردد. اصرار مسئولین عالیرتبه نظام در ایران برای جذب مردم پای صندوق های رای هم بر همین اساس می باشد چرا که انتخابات علاوه بر بحث گزینش مسئولین و ارکان حکومتی به معنای تایید نظام جمهوری اسلامی نیز تلقی می گردد و معمولا نوعی آمار گیری در مورد نظر مردم در زمینه سیاست های مختلف نظام و همچنین خط و مشی آتی این کشور به حساب می آید.

انقلاب اسلامی ایران زمانی بنا نهاده شد که اکثر مردمان کشورهای اسلامی سردرگم سیستم جدید حکومتی ای که باید برای مملکت خود داشته باشند بودند. پس از جنگ های جهانی اول و دوم و استقلال یافتن کشورهای اسلامی از حکومت های سوسیالیستی گرفته تا لیبرال تا ملی گرا تا دیکتاتوری و پادشاهی مطلق و… مسلمانان همه نوع حکومت را تجربه کردند و می توان گفت همه از این حکومت ها ناراضی بودند چرا که مبنای فکری و سیاسی این سیاست ها بر اساس نیاز کشورهای دیگر بنا نهاده شده بود و نه بر اساس نیاز کشورهای اسلامی. امام خمینی (ره) وقتی بحث تشکیل یک نظام "مردم سالار دینی" را مطرح کرد عملا در صدد بود که یک الگو برای کشورهای دیگر اسلامی ارائه دهد که مردمان این کشورها بر اساس آن حکومت منتخب خود را داشته باشند و همین مساله واهمه صادر کردن انقلاب اسلامی ایران به دیگر کشورها را به میان آورد. از جنگ عراق بر علیه ایران گرفته تا همه اختلافاتی که در حال حاضر میان ایران و دیگر کشورهای منطقه با ایران دارند همه به دلیل واهمه از سرایت الگوی ایرانی به کشورهایشان می باشد بر همین اساس هرگونه موفقیت ساختار سیاسی ایران به معنای یک تهدید برای دیگران تلقی می گردد. مخصوصا کشورهایی که تا به حال مردمان آن در تاریخ خود چیزی به نام انتخابات نداشته اند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


با توجه به این شرایط از بدو تاسیس جمهوری اسلامی ایران در 37 سال پیش تا به حال حدود 36 انتخابات برگزار شد که نتیجه هر کدام آنها یک بمب خبری در سطح جهان به حساب می آمد.

گو اینکه بنده در چند مقاله در همین سایت پیش بینی کرده بودم که مجلس آتی ایران یک مجلس رنگارنگ از جریانات مختلف سیاسی باشد اما می توانم بگویم باز هم روند برگزاری این انتخابات و نتایج آن بنده را نیز متاثر نمود.

چند نکته در این انتخابات بود که نمی توان از آن عبور کرد:

1 — اصلاح طلبان که پس از انتخابات سال 1388 (2009 میلادی) تقریبا از صحنه سیاسی ایران حذف شده بودند با اقتدار به این صحنه باز گشتند. علاوه بر انتشار ویدیوی صحبت های آقای خاتمی برای درخواست از مردم جهت مشارکت در انتخابات در رسانه های اجتماعی و عدم جلوگیری از انتشار آن، طبق اظهار نظر وابستگان به آقایان کروبی و موسوی آنها نیز تقاضای صندوق رای جهت مشارکت در انتخابات کردند و این مورد هم در رسانه های غیر رسمی ایران منتشر شد. نفس همین عمل خیلی معنی دار می باشد. هم آقای کروبی و هم آقای موسوی در اعتراض به انتخابات وخودداری از پذیرفتن صحت نتایج صندوق های رای در حصر خانگی می باشند و یک عذر خواهی ساده و یا پذیرفتن نتایج انتخابات سال 1388 کافی بود تا از حصر خود خارج شوند اما آنها طی چند سال اخیر از تمکین به این امر خودداری کردند تقاضای صندوق رای توسط این افراد به صورت نمادین به معنای پذیرفتن صحت سیستم انتخاباتی ایران می باشد و به این ترتیب آنها نشان داده اند که اصرار شش ساله خود بر تقلبی بودن انتخابات را کنار گذاشته اند چه بسا این رفتار منجر به بخشش آنها و خروجشان از حصر هم شود.

2 — ترکیب مجلس جدید بگونه ای است که هیچ جناح سیاسی قدرت مطلق در آن را در اختیار ندارد و برای اولین بار در جمهوری اسلامی سیستم تعامل و یا ائتلافی بر ساختار مجلس حاکم خواهد بود. نه اصلاح طلبان و نه اصولگراها توانسته اند اکثریت 146 کرسی مورد نیاز برای تسلط بر مجلس را دست آورند. از سوی دیگر لیست های اصلاح طلبان شامل تعداد زیادی کاندیداهای اصولگرا می باشد که پس از ورود به مجلس هم ممکن است خ و مشی خود را تغییر دهند وممکن است با خیلی از طرح های اصلاح طلبان همراهی نکنند مضاف بر اینکه حامیان دولت کمتر از 8 درصد کرسی های مجلس را در اختیار گرفته اند و کاندیداهای مستقل بیش از یک سوم مجلس را تشکیل می دهند. دیگر خود وضعیت مجلس آتی را تصور کنید.

اما می توان گفت ترکیب این مجلس ایده آل ترین مجلس برای دولت آقای روحانی به حساب می آید. چون تعداد کاندیداهای حامی دولت به حدی نبود تا بتوانند اکثریت مجلس را تصرف کنند و از سوی دیگر یک مجلس تمام اصولگرا و یا حتی تمام اصلاح طلب، تکرار می کنم حتی تمام اصلاح طلب چون اصلاح طلب ها هم با همه برنامه های دولت آقای روحانی مخصوصا در مورد سیاست های داخلی همراه نبودند، هم خیلی باب میل دولت نبود چون دولت آقای روحانی تمایل دارد فیما بین این دو جناح سیاسی قرار گیرد و تسلط هر کدام از این دو جناح بر مجلس دولت وادار به انحراف به سمت خط و فکر آنها و یا مقابله با آنها می شد. کاندیداهای مستقل معمولا محبوب ترین کاندیداها برای دولت ها می باشند چرا که پس از انتخابات دولت ها با امتیاز دهی به این کاندیداها می توانند اینان را به سمت رای دادن به برنامه های خود جذب کنند. نکته ای که اینجا بسیار حایز اهمیت می باشد آن است که تعداد زیادی از طرفداران آقای احمدی نژاد به عنوان کاندیدای مستقل وارد انتخابات شده اند و پس از ورود به مجلس معلوم خواهد شد که اینان پیرو چه خط و فکر سیاسی می باشند و در صورتی که تعداد این افراد میان کاندیداهای مستقل زیاد باشد (که البته خیلی متصور نمی باشد) می توانند کل برنامه های دولت را به هم بریزند مخصوصا که اینان به هیچ وجه حاضر نخواهند بود با برنامه های دولت همکاری کنند.

به این ترتیب دولت آقای روحانی طی یک سال و نیم آینده از زمان باقیمانده دوره خود فرصت خواهد داشت با همکاری مجلس به رتق و فتق امور اقتصادی کشور بپردازد و وعده های خود را جامه عمل بپوشاند، در صورت موفقیت قطعا آقای روحانی خواهد توانست یک دوره دیگر هم از مردم رای کسب کند، امری که با توجه به کوتاه بودن مدت و اینکه هنوز غربی ها به تعهدات خود طبق برجام عمل نکرده اند (تحریم های تبادلات بانکی رسما رفع شده اما بانک های غربی با ایران تعامل نمی کنند و نه پول های ایران آزاد شده و نه تحریم های دیگر عملا رفع شده) بسیار دشوار به نظر می آید و دولت آقای روحانی فعلا با یک چالش بسیار دشوار مواجه می باشد و اعضای آن باید فعالیت های خود را چند برابر کنند.

3 — نفس روند این انتخابات نشان داد که ساختار نظام جمهوری اسلامی بگونه ای غیر قابل تصور انعاف پذیر است و در شرایط مختلف سیاسی داخلی و خارجی از خود انعطاف نشان می دهد وخود را با شرایط وفق می دهد. ورود همه جناح ها و سلایق سیاسی به مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری در این انتخابات هم نوعی نرمش قهرمانانه سیاسی از طرف ارکان این نظام به حساب می آید که در موارد مختلف شاهد این نوع نرمش های قهرمانانه بوده ایم. انتخابات در ایران بگونه ای برگزار شد که حتی مخالفان جمهوری اسلامی نیز مجبور به تحسین آن شدند. اینکه رسانه های دشمن ایران مردم ایران را تشویق کنند در انتخابات شرکت کنند خود یک پیروزی برای نظام جمهوری اسلامی به حساب می آید چرا که نشان می دهد حتی دشمنان ایران به صحت این انتخابات اذعان دارند و همه ادعاهای قبلی آنان را ابطال می کند.

به هر حال سیستم حاکمیتی ایران نشان داد که هر جناح سیاسی که حاضر باشد در چهارچوب نظام بازی کنند حاضر است فضا را برایشان باز کند.

4 — با توجه به اینکه تقریبا همه کاندیداها بدون استثنا تبلیغات خود را بر محور حل مشکلات اقتصادی بنا نهاده بودند قطعا محوریت فعالیت مجلس آتی بر برنامه های اقتصادی خواهد چرخید. نظر به اینکه در ساختار حکومتی ایران مجلس نقش ثانوی در سیاست خارجی دارد نمی توان خیلی روی تاثیر این انتخابات بر سیاست خارجی ایران حساب باز کرد اما این مجلس می تواند نقشی کلیدی در زمینه تهیه و تدوین قوانین مرتبط با سرمایه گذاری خارجی در ایران بازی کند که خود همین مساله نیز بر روابط خارجی ایران تاثیر گذار خواهد بود.

5 — در زمینه مسایل مربوط به منطقه خاورمیانه و سیاست ها و نفوذ و حضور ایران در دیگر کشورها گو اینکه باز هم مجلس خیلی در این زمینه تاثیر گذار نمی باشد اما می توان گفت که تقریبا تمام اعضای این مجلس از همه طیف های سیاسی حامی حضور مقتدرانه ایران و دفاع از مرز و بوم این کشور و دور نگاه داشتن دشمنان از خاک ایران هستند ولذا به آنهایی که فکر می کردند با ورود اصلاح طلبان به مجلس حمایت ایران از گروه های جهادی همچون حزب الله وحماس کم می شود باید یاد آوری کرد که شروع حمایت از این گروه ها زمانی بود که آقای محتشمی پور اصلاح طلب سفیر وقت ایران در دمشق بود و حتی اسرائیلی ها تلاش کردند وی را ترور کنند. به این دلیل می توان گفت قطعا در این راستا اصلاح طلبان و اصولگراها در ایران همسو می باشند.

6 — گذشته از همه بحث ها مبنی بر موفقیت این جناح یا آن جناح نکته مهم برای مسئولان حکومت ایران روند انتخابات و موج خواسته های مردمی می باشد به همین دلیل سیاست های آتی جمهوری اسلامی همچون انتخابات قبلی بر اساس خروجی انتخابات در سطح کلان کشوری ترسیم می گردد.

در پایان می توان گفت مشارکت بی نظیر بیش از 65% مردم ایران در انتخابات و نتایج آن بیش از اینکه یک پیروزی برای دولت مردان باشد یک پیروزی برای خود مردم ایران است چرا که آنها به جهانیان نشان داده اند که مردمانی دارای هزاران سال فرهنگ و تمدن هستند و می توانند الگویی برای دیگران باشند و رای خود را بر همه تحمیل کنند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016