گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
4 فروردین» وزیربهداشت:استاد شجریان سالم است و تا سه ماه آینده به کشوربازمی گردد 3 فروردین» از زیارتگه رندان جهان تا تماشاگه سبزان زمان، مهران رفیعی
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! افشاگری حسین دهباشی درباره "ممنوع الکاری" شجریان در دولت روحانی
به گزارش «نسیم آنلاین»، حسین دهباشی، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران و از مسئولان سابق رسانه ای ستاد حسن روحانی با انتشار یادداشتی در کانال تلگرامی خود به مساله ممنوع الکاری محمدرضا شجریان در دولت یازدهم واکنش نشان داد و نوشت:
تقریبا یازده ماه قبل بود، که صاحبِ این قلم از سوء استفاده ابزاری و انتخاباتیِ دوستِ اگرچه کماکان عزیز امّا فراموشکار و بدعهدم، جنابِ آقایِ دکتر حسنِ روحانی از حُسنِ شُهرت و محبوبیّتِ استاد «محمدرضاشجریان»، چیزکی نوشت و... مطابقِ معمول نزدیکانِ ریاستِ جُمهور مُحترم خیلی زود تماس گرفته و وعدهء پیگیری دادند، گرچه دیگر چون روز عیان بود، که سیاستِ «تدبیر و اُمید» دستِ کم در عرصه فرهنگ یعنی: «وعدهء سرِ خرمن» و سرِکارگذاشتنِ خلایق تا «اُفتادن آب از آسیاب» و با نهایتِ رندی و زرنگی انداختنِ همه تقصیرها بر گردنِ دلواپسان و دیگران! این بود که باز در همان موقع در پاسُخِ وعدهء اقداماتِ عاجلِ دولتمردان برای پیگیریِ درخواستِ انبوهی از هُنرمندان و خوش نامان عرصه فرهنگ برایِ اجرایِ شجریان در ایران به حضراتِ دوستان و از قولِ جنابِ مولانا نوشت: سالها گفتید ازین افسون و پند/ سختتر میگشت از آن هر لحظه بند/ گر دوا را این مرض قابل بُدی / آخر از وی ذرهای زایل شدی! باری:... پیامِ نوروزیِ اخیرِ اُستاد شجریان که با مویی تراشیده و چهرهای رنگ پریده، حکایتِ از رنجوریِ بسیار و بیماریِ جانکاهِ اُستاد بیبدیلِ هُنرِ موسیقی و آوازِ ایران داشت مُخاطبِ این کلمات را نمیدانم، امّا آخِ نگارنده را درآورد، که کجایند مردانِ «الکریم إذا وعد وفا و إذا توعّد عفا»؟ حالا باز حضرات بیایند و به کذب، همهء کاسه و کوزهها را بر سرِ مُخالفانِ ساده لوحِ جناحِ مقابل بشکنند، یا تیترها بزنند و عکسها منتشر کُنند، در رسانه هایِ دولتی یا نان خورِ دولت از مثلا عیادتِ احتمالی و نمایشی برادرِ محترمِ آقایِ رئیس جُمهور و کسانی چون او از جنابِ استاد تاریخ که عوض نمیشود! میشود؟ و به همین نوروزِ سالِ ۱۳۹۵ قسم که اگر در این اندک فُرصتهای باقیمانده رفعِ حصر از حنجرهء این «مُرغِ سحر» نشود، روسیاهی آن برایِ ابد میماند، به ذُغالِ همین آشنایان و رُفقایِ نامردِ ما و چون بشر از اساس فراموشکار است، یادداشتِ پارسالی را از بابِ یادآوری تکرار می شود که: یک: در یکی از دو مستند انتخاباتی آقایِ دکتر روحانی (هردو ساختهٔ نگارنده) جایی هست که داخل ماشینام سیدیِ استاد شجریان گذشتهام و رفتهایم به شبگردی و درددل با دوربین و مردم شجریان میخواند: «دو چشمونت پیاله پُر زِ مِی بی! دو زُلفونت خراجِ مُلکِ رِی بی!...»، دکتر روحانی چشماناش برق میزند و میگوید: «من شجریان را خیلی دوست دارم...» که همین می شود تاجِ سرِ تبلیغاتِ ریاست جُمهوری و سندِ هنردوستی ایشان، سپس در نُسخهٔ اصلی که در تدوین نیامده هم ایشان مدتی از سابقهٔ رفاقتِ طولانی و عمیقاش با شجریان که نخستین بار به تشویقِ آقایِ خامنهای ایجاد شده با مهربانی سخن میگوید. دو: چند روزِ قبل تکّهای از سخنانِ اخیر استاد شجریان را خیلیهایمان دیدیم که آقا منشانه و به کنایه و گلایه و دردمندانه گفت: «من با زبان دیگری باید با شما صحبت کنم که چندین سال است که هر چه را باید بخوانم خواندهام و بعد از این هرچه باید بخوانم زیاده گویی و زیاده خوانی و آبروریزی است، برای همین من اجازه ندارم که در مملکت خودم و برای مردم خودم بخوانم» سه: صدور مجوز برای اجرایِ هنرمندِ یگانه و والامقامی چون محمدرضاشجریان کار سختی نیست و نبود امّا چند ماهی که از ایام پیروزی گذشت کمکم حرفِ مشاوران فرهنگی و رسانهای و برخی نزدیکانِ آقایِ رئیسجمهور پیش رفت که این قبیل قرتیبازیها گرچه شاید عده کمی را دلخوش کُند امّا باعثِ دلخوری و کاهشِ محبوبیتِ ایشان در جمعِ بزرگتری از متشرعین میشود و در «مقطعِ حساسِ کنونی» به «مصلحت» نیست. Copyright: gooya.com 2016
|