گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
4 فروردین» آخرین اخبار از حملات تروریستی بروکسل3 فروردین» داعش مسئولیت حملات تروریستی بروکسل را بر عهده گرفت
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! روایت دو شاهد ایرانی از انفجارهای مرگبار بروکسل
حدود ساعت هشت صبح سه شنبه بوقت محلی، دو انفجار شدید در سالن ورودی فرودگاه بروکسل رخ داد. گفته می شود یکی از این انفجارها انتحاری بوده است. ساعتی بعد در یکی از ایستگاه های متروی بروکسل در نزدیکی ساختمان کمیسیون اروپا نیز انفجاری رخ داد. دو شاهد ایرانی که از نزدیک شاهد انفجارهای بروکسل بوده اند از وحشت حاضران می گویند. آقای نیوشا میم که به همراه خانواده خود برای پرواز به مادرید در فرودگاه بروکسل حضور داشته از لحظه انفجار چنین می گوید: «پرواز ما به مقصد مادرید ساعت نه و نیم صبح بود. ما روز گذشته به صورت آنلاین چک این را انجام داده بودیم. بنابراین کار زیادی در صف ها نداشتیم و در گیت پنجم اقدامات اولیه را انجام دادیم. سپس به همراه خانواده ام به استارباکس که در خروجی گیت ٥ قرار دارد رفتیم. دقایقی نگذشته بود که صدای مهیبی به گوش رسید و به فاصله چند ثانیه بعد انفجاری به مراتب قوی تر از انفجار نخست روی داد.» وی ادامه می دهد: «با صدای انفجار نخست به سمتی شروع به دویدن کردیم. همه جا دود بود. مسافران وحشت زده به هر سوی می دویدند. عده ای مجروح روی زمین افتاده بودند. همه جا پر از خرده شیشه بود. پلیس نیز در بهت و حیرت بود و وحشت را می شد روی صورتشان دید. کار خاصی نمی شد انجام داد. آنها هم اندک اندک داشتند جمع می شدند. گویا همه آنها به سمت محل انفجار می رفتند. سرانجام ما از طبقه زیرزمین خارج شدیم..» آقای نیوشا اضافه می کند که ورودی فرودگاه بروکسل چک امنیتی ندارد و ورد برای همه آزاد است. وی از مشاهدات خود از بخش بیرونی فرودگاه نیز می گوید: «در بیرون فرودگاه نیز صدای آمبولانس ها فضا را پر کرده بود. نیروهای امدادی به سرعت هرچه تمامتر خودشان را می رساند و شروع به اقدامات اولیه می کردند. مردم همچنان وحشت زده می دویدند.» این شاهد عینی در پاسخ به این سوال که آیا هنگام این حادثه فریاد الله اکبر را شنیده است یا خیر می گوید: «نه من چنین چیزی نشنیدم. بیشتر از هر چیزی همهمه و وحشت و بهت بود که همه را فرا گرفته بود.» امید، ساکن بروکسل شاهد عینی دیگری است که روایت خود را از حادثه انفجار در متروی مالبک را اینگونه روایت می کند. او می گوید: «من در حال رفتن به محل کار خود بودم. مانند هر روز سوار مترو شدم. اما مترو زمانی که به ایستگاه پارک رسید توقف کرد و پلیس با شدت و کمی هم با چاشنی خشونت همه را پیاده کرد. هنوز نمی دانستیم چه شده است. اما وحشت در صورت همه نمایان بود. پلیس تمام مترو را تخلیه کرد. بعد که از مترو بیرون آمدیم پلیس دور تا دور ما بود و نمی گذاشت جایی برویم. آنها ما را از یک سو به سوی دیگر می بردند. ماجرا شاید کلا چند دقیقه طول کشید. ولی دقایقی که بسیار پراسترس بر همه گذشت.» آقای امید ادامه می دهد: «وقتی از مترو بیرون آمدم با تلفن خواهرم متوجه شدم که در مترو مالبک یعنی درست دو ایستگاه بعد از ما انفجاری رخ داده است و به این دلیل پلیس متروها را پیش از رسیدن به ایستگاه محل انفجار تخلیه می کند.» امید می افزاید: «امروز من شانس بزرگی داشتم. در واقع من هم باید طبق برنامه زمانی ام در همان ساعت محل انفجار در همان ایستگاه می بودم. اما یک اتفاق باعث تاخیر چند دقیقه ای من شد. ماجرا از این قرار بود که من همیشه بعد از اینکه فرزندم را به مدرسه می رسانم سوار مترو می شوم و به محل کار خود می روم. امروز هم همین کار را کردم. اما بعد از رساندن فرزندم متوجه شدم که فراموش کرده ام ادوکلن بزنم. این بود که بازگشتم. بعد از اینکه ادوکلن زدم سوار مترویی شدم که در واقع من را هرگز به محل انفجار نرساند. یعنی همین ادوکلن باعث شد جان من نجات یابد. من از اینکه این شانس را داشتم خوشحالم اما غمگین هستم برای کسانی که قربانی خشونت شدند.» وی در پایان از بهم ریختگی پلیس و نیروهای امنیتی در زمان حادثه می گوید و اشاره می کند که نیروهای امنیتی «گیج تر از مردم بودند و نمی دانستند چکار کنند. هیچ برنامه ریزی درستی نداشتند. به نظر من همین بی برنامه بودن نیروهای امنیتی است که باعث شده پلیس نتواند به موقع تروریست ها را کنترل کند. به هر حال امیدوارم چنین حوادثی در هیچ کجای دیگر جهان اتفاق نیفتد.» Copyright: gooya.com 2016
|