دوشنبه 16 فروردین 1395   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

آفتابه‌دزدِ ملعون - شده اسیر قانون! هادی خرسندی

هادی خرسندی
...آفتابه دزدوُ بیارین – حقش‌وُ دستش بذارین / فایده نداره التماس - باید بشه فوری قصاص // قصاص اسلام عزیز - نه کارد و نه چاقوی تیز // ما کرده‌ایم ترقی - سلام بر ارّه‌برقی // در قم و شام و کربلا - تکنولوژی صلّ علی // دست چپِ‌ش یا دست راست؟ - هرکدام‌وُ دلش میخواست // ما عدلِ‌مون حسابیه - کیفرش انتخابیه!

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ویژۀ خبرنامۀ گویا

آی قصه، قصه، قصه - دیگ به سره نشسته
قاضی شرعه آقا - اصله و فرعه آقا
آفتابه دزدِ ملعون - شده اسیر قانون
از توی یک خرابه - دزدیه آفتابه
پاسدار گشتِ مانتو - داده قضیه رو لو
پاسدار گشت چادر - کرده رسانه رو پر
پاسدار گشت روسری – رفته پی-اش از اونوری
سپاه ویژه دیده – کروکی-شو کشیده
گزارشات مخصوص - رسیده از سه جاسوس
سردار هنگ زینب - خبر شده سر شب
سردار هنگ عباس - مورد-و دیده حساس
سردار تیپ العزا - بوده همونجا از قضا
فرمانده ی قرارگاه - شده ز مطلب آگاه
نیروی انتظامی - بسیج شده تمامی
بالگرد مرزبانی - کرده خبر رسانی
سردار تیپ ذوالفقار - شده به تانک خود سوار
نفربر هنگ علی - رسیده بی معطلی
خودروی تند و پر گاز - ترخیص شده در اهواز
ستاد مشترک نیز - وارد شده ز تبریز
پادگان ملائکه - محافظ مدارکه.

آی قصه، قصه، قصه – رئیس بانک نشسته
چک خداد دلاری - رفت به حساب جاری!
(ربطش چیه به موضوع؟ - دیگه فضولی ممنوع!)
حراستِ پول و پله - میگه تمامه مسئله
لازمه فوری عاملش - حذف بشه با مسائلش
سپاه ضد شورش - باید بیاد با زورش
بگن گرفتیم سارق-وُ – فاش کنن حقایق-وُ
قشون السکینه - هوله دراین زمینه
گفته که هرچه زودتر - باید ببینه کیفر
حکم سریع کیفری - رسید ز بیت رهبری

آفتابه دزد-وُ بیارین – حقش-وُ دستش بذارین
فایده نداره التماس - باید بشه فوری قصاص
قصاص اسلام عزیز - نه کارد و نه چاقوی تیز
ما کرده ایم ترقی - سلام بر ارّه-برقی
در قم و شام و کربلا - تکنولژی صلّ علی
دست چپِ-ش یا دست راست؟ - هرکدام-وُ دلش میخواست
ما عدلِ-مون حسابیه - کیفرش انتخابیه!

آی قصه، قصه، قصه - آفتابه دزد نشسته
یه دس شده بیچاره - یکدونه دست نداره
هنوز نکرده پانسمان؛ - میاد جناب دادستان
شرح میده با جوش و خروش - که آفتابه، آب بوده توش!
آفتابه دزد بیاد جلو - دزدیده آب و رفته لو
این بدترین خلافه – جرمش میشه اضافه
دزدی آب مسلمین - جنایت روی زمین
آفتابه دزدِ بی ادب - وای حسین تشنه لب!
زینب، چادر بکن سرت - بیا پیش برادرت
چه کربلاست محکمه – عزا، عزاست محکمه
سینه زنان شاه دین - به محکمه خوش آمدین
رئیس دادگاه عزیز – سینه بزن، اشک بریز
وای حسین کشته شد – به خونش آغشته شد
آفتابه دزد پلیده - هم شمره، هم یزیده
آب امام-وُ برده – حق امام-وُ خورده
بیارینش نزدیک میز - مرگ بر اسرائیل هیز
مرگ بر آمریکای خر - مرگ به صهیونیزم گاو!
مرگ به ضد روسیه - با قافیه، بی قافیه
مرگ به غرب، مرگ به شرق – ارّه رو میزنیم به برق...

آی قصه، قصه، قصه - دزدِ بیدست نشسته
اتل متل توتوله - خون میچکه ز لوله...

ـــــــــــــ
[فیسبوک هادی خرسندی]


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016