گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
29 بهمن» انتخابات ایران، میان الگوی چینی و مدل کره شمالی، حسن هاشمیان6 دی» «زهران علوش» دشمن داعش ، توسط روس ها کشته شد٬ حسن هاشمیان
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! انقلاب علویان سوریه علیه بشار اسد، حسن هاشمیاناندیشه علوی اصل "جدایی دین از سیاست" را دنبال می کند. به همین خاطر چیزی به نام حاکمیت "ولی فقیه" برای پیروان فرقه علوی معنایی ندارد. علوی ها به شدت با نظام سیاسی مبتنی بر ولی فقیه مخالفت می کنند. از آغاز بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ تاکنون، استقبالی که علویان سوریه در شهرهای خود از حضور کوتاه مدت روس ها به عمل آوردند با برخوردی که قبلا با ایرانی ها انجام می دادند، قابل مقایسه نیست
هیچ قدرتی در سوریه به مانند پیروان مذهب علوی در این کشور نمی توانند عرش حاکمیت بشار اسد را بلرزانند.این گروه نه تنها به دلیل توزیع گسترده آنها در ارتش و مؤسسات دولتی حائز اهمیت هستند بلکه تمام مناطق جغرافیائی علوی نشین سوریه، از لاذقیه گرفته تا حمص و از بخش تابع حاکم دمشق در پایتخت تا حوزه وسیعی از حلب، همه به خاطر داشتن پایگاه جمعیتی علوی گرا، از سقوط به دست گروه های مخالف مصون مانده است.در واقع مناطقی که بشار اسد بعد از اوج گیری بحران در سوریه، توانست آنها را حفظ کند، تنها به دلیل تراکم جمعیتی علوی بوده است.این فرقه دینی هزینه گزافی برای دفاع از رژیم سوریه پرداخت کرده و تقریبا یک سوم جوانان خود را در آتش پنج ساله جنگ از دست داده است.از یک زاویه دیگر،و در اثر تبلیغات نه چندان مبتنی بر حقیقت، علویان سوریه به خاطر تصویر همراهی کامل آنها با حاکم دمشق در برخی رسانه های عربی، دشمنی اهل تسنن را به جان خریده اند.اما بیانیه اخیر آنها درباره تبری جستن از بشار اسد و متمایز کردن خود از مذهب شیعه، می تواند تأثیر مهمی بر جایگاه آنها در وضعیت حال و آینده سوریه داشته باشد.به ویژه تأکید آنها بر رهیافت غیر دینی حکومت آینده و متفاوت بودن از آموزه های شیعه،اعلام این حقیقت است که علویان هیچ تمایلی به درگیر شدن در جنگ مذهبی جاری میان شیعیان و سنی ها ندارند و ولی فقیه حاکم بر ایران نمی تواند آنها را در شمار سپاهیان خود بگنجاند. علویان در مسیر تاریخ اما در زمان حاکمیت فاطمیون و ایوبیان، علویان یک بار دیگر به حاشیه رانده می شوند.با آمدن ممالیک و به خصوص در عهد حاکمی بنام «سلطان محمد» پاکسازی علوی ها آغاز می شود.این پاکسازی براساس فتوایی صورت گرفت که «ابن تیمیه» یکی از روحانیون تندرو اسلامی صادر کرده و علویان را از دین اسلام طرد نموده بود.در دوره عثمانی به ویژه در زمان سلطنت «سلیم اول» فتوای «حامدیه» معروف درباره علویان صادر شد و ضمن طرد آنها از اسلام،قتل آنها واجب شرعی تلقی شد.این فشارها و تنگناها علویان را به سوی مناطق کوهستانی سوق داد و برای سالهای متمادی عزلت نشینی را در جبال اطراف اختیار کردند.با ضعیف شدن امپراطوری عثمانی در اوایل قرن بیستم و قدرت یابی فرانسه در منطقه شام و سوریه امروز،علویان آرام آرام عزلت نشینی را کنار نهاده و راه های همکاری با فرانسه را پیش کشیدند و تعداد زیادی از جوانان آنها به ارتش فرانسه پیوستند.این همکاری متقابل به جائی رسید که در سال ۱۹۲۰،فرانسه دولت مستقل علوی ها در منطقه ساحل، شامل لاذقیه و طرطوس را اعلام کرد.این دولت تا سال ۱۹۳۷ تداوم یافت و یک تجربه همزیستی مسالمت آمیز میان علویان،سنی ها، مسیحیان و تعداد قابل توجهی از فرقه اسماعیلیه را در این محدوده جغرافیایی رقم زد. اما بعد از آن تاریخ دوباره در چارچوب سوریه فعلی ادغام شد. علویان از زمان رهائی از سلطه حاکمان عثمانی تا به امروز،زیر بار حاکمیت اکثریت سنی جامعه سوریه برنگشتند و با هرگونه گرایش دینی در نظام سیاسی مخالفت می کنند.نظام سیاسی دینی برای فرقه علوی یادآور رویدادهای تلخ پاکسازی و قتل براساس هویت مذهبی است و به همین دلیل بر سکولار بودن نظام سیاسی و برابری همه شهروندان در برابر قانون تأکید می کنند. تفاوت علویان با پیروان شیعه نخست برخلاف شیعه، علویان «مرجعیت دینی» ندارند و بنابراین طبقه ای بنام «روحانیت» آن طور که در ایران یا عراق شکل گرفته، در میان علویان دیده نمی شود.اگرچه علویان برای خود «شیوخ طایفه» دارند اما این افراد نه گستردگی طبقه روحانیون ایران یا عراق را دارند و نه در حوزه های مختلف زندگی مردم دخالت می کنند.حوزه زندگی اجتماعی مردم در سایه اندیشه علوی، از سلطه دین و مذهب رهائی یافته و به همین دلیل است که علوی ها را می توان آزاداندیش ترین مسلمانان تلقی کرد.آنها رویکرد «باز»به امور دارند و به خصوص با تغییرات جدید به سرعت سازگار می شوند. دوم اندیشه علوی اصل «جدایی دین از سیاست»را دنبال می کند.به همین خاطر چیزی به نام حاکمیت «ولی فقیه» برای پیروان فرقه علوی معنایی ندارد.علوی ها به شدت با نظام سیاسی مبتنی بر ولی فقیه مخالفت می کنند. از آغاز بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ تاکنون، دولت ایران با تمام توان خود در سوریه حاضر است و میلیاردها دلار خرج کرده است.اما استقبالی که علویان سوریه در شهرهای خود از حضور کوتاه مدت روس ها به عمل آوردند با برخوردی که قبلا با ایرانی ها انجام می دادند، قابل مقایسه نیست. کتاب های فرهنگ لغات روسی در شهرهایی مثل لاذقیه و طرطوس نایاب شدند و در شهر دمشق، شورای شهر ده هزار متر برای بنای یک مدرسه روسی اختصاص داد. سوم علویان مراسم عزاداری موسوم به «عاشورا» را با قد و اندازه ای که شیعیان انجام می دهند، به جا نمی آورند. شاید تمایل آنها به اعمال سوگ و اندوه کم باشد اما در ارتباط با جشن ها و اعیاد، نه فقط همه اعیاد اسلامی را جشن می گیرند بلکه اعیاد مسیحی و یهودی را به دایره جشن های خود اضافه کرده اند. ساختار ارتش در برابر بسیجیان معروف به «شبیحه» منابع رسمی رژیم سوریه دلیل این قتل را به موضوع تخلف رانندگی و عدم اجازه دادن به سلیمان اسد برای سبقت گرفتن از ماشین حسان الشیخ تنزل دادند.اما موضوع عمیق تر از این مسائل بود.حسان الشیخ به ارتش تعلق داشت و سلیمان به گروه شبیحه.از اینرو برخی معتقدند که این قتل نتیجه یک ستیز درونی میان ساختار ارتش که بیشتر افراد آن از فرقه علوی هستند و هزینه سنگینی در بحران جاری سوریه تقدیم کرده اند و بسیجیان موسوم به شبیحه که اکثر افراد آن خارج از نظم و قانون رفتار می کنند و برخی رؤسای آن مانند سلیمان اسد به فساد متهم هستند. رهبران علوی که اخیرا بیانیه ای بر ضد بشار اسد صادر کردند، معتقد هستند که ارتش سوریه نه در فساد جماعت حاکم شرکت دارد و نه در جنایت های آنها و بنابراین با جدا کردن حساب ارتش از بشار اسد و باندهای حاکم همچون گروه شبیحه، تلاش دارند ارتش سوریه را برای ضمانت آینده سیاسی کشور ذخیره کنند. همچنین این رویکرد پیامی است به کشورهای خارجی و به ویژه روسیه که به جای حمایت از یک فرد همچون بشار اسد، از نهاد مهمی مثل ارتش حمایت کند.این بیانیه همچنین پیامی برای مخالفان سوری دارد که اگر می خواهند یک کشور دموکراتیک بسازند، لازمه این کار یک ارتش بی طرف و قوی است که کشور و مردم سوریه را در منطقه آشوب زده خاورمیانه محافظت کند. *این مقاله در سایت [رادیو فردا] منتشر شده است. Copyright: gooya.com 2016
|