گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
14 فروردین» وال دمارن (جنوب شرق پاریس): نمایشگاه نقاشی و طراحی م. سحر، ۸ آوریل6 فروردین» حقوق بشر٬ آندره کنت ـ اسپونویل- برگردان: م. سحر
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! سخنی و شعری درباره استاد حمید ایزدپناه (صفای لرستانی)، م. سحروجود او غنیمتی بزرگ بود که می توانست غربت ما و بسیاری از دوستدارانش را با صفایی که از لرستان و با صمیمیتی که اعماق فرهنگ ایران با خود می آورد و با دانشی که حاصل عمر پرتلاش و پر ثمرش بود و با عشقی که به وطنش ایران می ورزید و با اطلاع و ذوق سرشاری که در موسیقی و سایر رشته های هنری داشت رنگین ترکند
سه چهار سالی بیشتر نبود که با این دانشی مرد هنرمند فرو تن و باصفا ادیب شاعر دوست داشتنی و فرهنگ ورز بزرگ لرستان از نزدیک آشنا شده بودم. وجود او غنیمتی بزرگ بود که می توانست غربت ما و بسیاری از دوستدارانش را با صفایی که از لرستان و با صمیمیتی که اعماق فرهنگ ایران با خود می آورد و با دانشی که حاصل عمر پرتلاش و پر ثمرش بود و با عشقی که به وطنش ایران می ورزید و با اطلاع و ذوق سرشاری که در موسیقی و سایر رشته های هنری داشت رنگین ترکند.
مرد بزرگی بود با عشقی بزرگ و ذوقی سرشار و صمیمیتی مثال زدنی و به راستی یک جهان صفا و صمیمیت و تواضع و مهر و ایراندوستی با وی بود و اینهمه را هم در تصنیف ها و ترانه هایی که به گویش لری سروده بود و خوانندگان مشهور لرستان خوانده اند می توان دریافت و هم در غزل های صمیمانه و روان و عاشقانه او که آکنده از اندیشه و مهر به زادبوم اند و به ه ردو زبان فارسی و لری سروده شده اند. آخرین بار که صدای او را از پشت تلفن شنیدم دو یا سه روز پیش از سر واپسین وی بود.
تلفن کرده بود تا با شور و شوق خاصی که داشت ، شعری را برای من بخواند که در ستایش و به مناسبت برنامه بزرگداشت دوست و استادش منوچهر بزرگمهر سروده بود. از اینگونه بزرگواری ها را در حق من داشت و این افتخار را نصیب اینجانب می کرد و همواره مرا از آن برخوردار می داشت. از این رو بارها پیش می آمد که تازه ترین سروده اش رابرایم بخواند . (این دو بزرگوار بیست و دو سال بایکدیگر تفاوت سنی داشتند). یاد هر دو استاد ارجمند گرامی و جاودانه باد که قدر یکدیگر را می دانستند و برادری و مهر به یگدیگر را فراموش نمی کردند و این قدر شناسی را به زبان شعر و سخن ابراز می داشند . شعر زیر پس از خواندن یکی از غزل های او که در کتاب هوای بوم و بر انتشار یافته است سروده شده است. مطلع غزل چنین بود: دم از چه می زنی ای دل جهان دمی باشد به یاد استاد بزرگوار حمید ایزدپناه (صفای لرستانی) چنین که طبع جهان تابع دمی باشد صبا به خاک عزیزان اگر گذار کنی م.سحر ــــــــــــــــــــــــــــــ Copyright: gooya.com 2016
|