گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
7 اردیبهشت» كاش سیدعلی الیزابت میشد! احمد وحدتخواه22 فروردین» «جمهوری دو اسلامی»! -احمد وحدت خواه
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! !Hello Mr. Khamenei احمد وحدتخواهبا توجه به چهار دهه حکومت استبدادی ولایت فقیه و پیامدهای ویرانگر آن در همه زوایای اجتماعی کشور، علاقه مردم ما بهویژه جوانان به فراگیری انگلیسی نه یک زبانآموزی اجباری و یا از سر وقت گذرانی، بلکه با هدف گریزی هوشمندانه از عقبماندگی و نبرد با فرهنگ ارتجاع مذهبی حاکم و از درون آن پرواز روح و جسم به سوی آیندهای بهتر در کنار سایر ملل خوشبخت جهان دنبال میشود
ویژه خبرنامه گویا باستان شناسان هنوز تاریخ مشخصی را برای تولد پدیده زبان در میان نوع بشر شناسایی نکرده اند و چگونگی تکامل شگفتی آور آن از درآوردن صدایی ناهنجار از حنجره آدمی تا رسیدن به چنین سیستم مدون و پیچیده ای از نحوه ابراز اندیشه و احساس و خرد انسانی هنوز در هاله ای از ابهام باقی مانده است. در عین حال بر مبنای پژوهش ها و کاوشگریهای معاصر می توان فرض نزدیک به یقین را بر این گذاشت که با تکامل گونة انسان به شکل هوموساپینس و نئاندرتال در فاصله از چهار تا دو میلیون سال پیش، نیاز به استفاده از ابزاری که بتواند به صورت اشارات و درآوردن صوت و صدا انسان های اولیه را به یکدیگر مرتبط و بقای آنها را در مقابل خطرات ناشی از خشم طبیعت و حیوانات درنده تضمین کند نخستین زمینه های پیدایش زبان بوده است. مضافا اینکه زبان نیز مانند هر پدیده دیگر بدون آفرینش نمادهای ابراز این پیام ها و اشارات نمی توانسته تکامل پیدا کند و این آغاز پیدایش الفبا و نوشتار (زبان کتبی) در تاریخ تمدن بشر بوده است. همان پژوهشگران تعداد زبانهای موجود در میان ملل گوناگون جهان را به بیش از ۷ هزار و حتی تعداد بیشتری از آن در غالب گویش های محلی محاسبه کرده اند که بر مبنای گزارشی از نشنال جئوگرافیک روزانه دهها گونه از آنها در اثر مرگ تعداد محدود انسانهایی که به برخی از این زبانها صحبت میکرده اند منقرض می شوند. همسو با مرگ تدریجی هزاران زبان در طی قرون متمادی اخیر، زبان انگلیسی در نزدیک به چهارصد سال گذشته باتوجه به تحولات دوران روشنگری و انقلاب صنعتی و علمی در غرب راه پیشرفت و همه گیر شدن را پیموده است. این زبان با هجوم امپراتوری روم باستان به جزیره بریتانیا در یک قرن پیش از میلاد و تا ۵۰۰ سال پس از آن زبان رومی ها یعنی همان لاتین بوده است و پس از آن نیز از قرن پنجم میلادی به بعد نخست ژرمن ها و سپس فرانسوی ها دستور زبان و واژه های خود را در تلفیق با لاتین به زبان انگلیسی کهن تبدیل کردند. بعدها از ۶۰۰ سال پیش بدین سو این انگلیسی کهن نیز به انگلیسی مدرن تبدیل گشته است. اگرچه نبوغ دریانوردی و جهانگشایی استعمارگرایانه انگلیسی ها زمینه ساز گسترش زبان آنها در چهارگوشه جهان نیز بوده است، اما گرایش به یادگیری و تکلم به اين زبان، برخلاف قیل و قال های اخیر ارتجاعیون مذهبی ایران، به ساختار و پشتوانه علمی این زبان باز می گردد که به نوبه خود بیانگر تحولات امروزین اجتماع بشری در مسیر جهانی شدن است. چرچیل گفته است هیچ چیز بیشتر از یک زبان مشترک میان انگلیس و آمریکا این دو کشور را از همدیگر جدا و دور نمی کند. با اینکه برخی این نقل قول را به دو لهجه متفاوت از یک زبان مشترک نسبت می دهند، اشاره چرچیل در حقیقت به اين نکته است که پیشرفت و جهانی شدن زبان انگلیسی در عصر حاضر دیگر نه متاثر از امپراتوری پایان یافته بریتانیا، بلکه بازتابی از قدرت صنعتی، مالی، و تکنولوژیک آمریکا در دو قرن اخیر است. بر این ها بیافزاییم آرمانهای جهانشمول و دموکراتیک بنیانگزاران ایالات متحده را، آنگاه ما با زبان همنوعانی روبرو هستیم که گویاترین واژه ها، ساختار فکری و ادبیات برای معرفی پیشرفته ترین دستاوردهای علمی و اجتماعی از تمدن انسان امروزی را در اختیار دارند. تقلید از و همسو شدن با چنین انسانهایی نه تنها هیچ منع ملی و میهنی ندارد بلکه از فضیلت های انسانی بشمار می رود. شوق انسان ایرانی برای یادگیری زبان انگلیسی را که آب در خوابگه مورچگان سردمداران رژیم ریخته است در این چهارچوب باید جستجو کرد. با توجه به چهار دهه حکومت استبدادی ولایت فقیه و پیامدهای ویرانگر آن در همه زوایای اجتماعی کشور، علاقه مردم ما به ویژه جوانان به فراگیری انگلیسی نه یک زبان آموزی اجباری و یا از سر وقت گذرانی، بلکه با هدف گریزی هوشمندانه از عقب ماندگی و نبرد با فرهنگ ارتجاع مذهبی حاکم و از درون آن پرواز روح و جسم بسوی آینده ای بهتر در کنار سایر ملل خوشبخت جهان دنبال می شود. برای ملت ایران زبان انگلیسی و گرایش به یادگیری آن نه دلبستگی به سیاست دولتهای غربی، كه از قضا بقای جمهوری اسلامی را تضمین كرده اند، بلكه دستیابی به زبانی برای بیان آرزوها، توانایی ها و سهم تاریخی خود در تمدن جهانی است! Copyright: gooya.com 2016
|