گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
25 اردیبهشت» اعزام ۱۰۰ مستشار نظامی از دانشگاه افسری سپاه به سوریه و عراق21 اردیبهشت» جزئياتی از پرسنل اسیر شده سپاه در خانطومان - سوریه
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! خروج روسیه و افزایش تلفات ایران؛ اختلاف راهبردی تهران و مسکو در سوریهحسین علیزاده - رادیو فردا انتشار تصاویر از کشته و زخمی شدن شماری از نیروهای ایرانی و افغان در خان طومان (حوالی شهر حلب) و همچنین خبر دستگیری تعدادی از آنان، بازتابهای فراوانی در رسانههای داخلی و بین المللی داشت. به رغم تلفات انسانی که ایران تاکنون در سوریه متحمل شده ولی کشته، زخمی و اسیر شدن این تعداد نیروهای ایرانی در یک جا و موج خبری که درباره آن به وجود آمد اگر بیسابقه نبود،کم سابقه بود. بازتاب این خبر به گونهای بود که سپاه پاسداران مازندران (اعزام کننده این نیروها) با صدور بیانیهای خواستار «حفظ آرامش در جامعه به ویژه خانوادههای مدافعان حرم» شده است. در مقایسه با جنگ عراق که ایران برای ۸ سال درگیر جنگ با صدام بود اینک نزدیک به ۵ سال است که ایران درگیر جنگ داخلی سوریه شده است. بنا به اعلام رسمی، ایران در پشتیبانی مالی، لجستکی و رزمی در حمایت از بشار اسد دریغ نورزیده است. با این حساب پرسشی که اذهان را متوجه خود میسازد این است که آیا قرار است حوادث مشابه آنچه در خان طومان رخ داد، دوباره و سه باره و چهارباره... تکرار شود؟ اگر آری چرا؟ عادی شدن خبر تلفات ایران در سوریه برای درک باتلاقی که ایران در سوریه گرفتار در آن آمده همین بس که توجه داشته باشیم، تا حدود دو سال پیش از این خبر حضور حتی یک نظامی ایران در جبهههای سوریه تکذیب میشد. در کتمان کردن حتی آن یک خبر مبنی بر حضور رزمی ایران در سوریه، سپاه پاسداران از آن وقت تاکنون تنها مدعی حضور استشاری (نه رزمی) در سوریه است. اما اینک موضوع تلفات پرتعداد نیروهای ایرانی و حتی به اسارت گرفته شدن آنها کم کم در حال تبدیل شدن به موضوعی عادی است. جان باختن حسین همدانی یکی از مقامات ارشد سپاه پاسداران، کشته شدن تعدادی از نیروههای کلاه سبزهای ارتش ایرانی اندک پس از اعزامشان به سوریه و اینک کشته شدن سیزده سپاهی دیگر و اسارت تعدادی از آنان خود گواه تلفات کمی و کیفی ایران در سوریه است. اما، چرا نه تنها کشته شدن این نیروهای رزمی دیگر پنهان نمیشود بلکه مراسم تشییع و خاکسپاری و یادبود آنها با شکوه هرچه بیشتر برجسته میشود؟ پاسخ را باید در این یافت که اولا پنهان کردن شمار روز افزون این جانباختگان ناممکن است و ثانیاً جمهور اسلامی خود را در جنگ دراز مدتی در کنار اسد میبیند که تا اینجا نزدیک به پنج سال به طول انجامیده است. بنابر این، آماده سازی زمینههای روحی روانی جامعه برای برای هزینههای بیش از این، ضروری است. جمهوری اسلامی دفاع از «اسد» را دفاع از «حرم» نام نهاده است تا مشوق نیروهای رزمی خود در سوریه باشد. آنچه تاکنون اتفاق افتاد به شرح زیر است: یکم: تهران اعتراف دارد که حضور استشاری در سوریه دارد. دوم: افزون بر سپاه، ارتش نیز یگان ویژه خود را به سوریه اعزم کرده است. سوم: از این مستشاران ایرانی تاکنون مقامات ارشدی مثل حسین همدانی از سپاه کشته شدهاند. چهارم: از مجموع آمار موجود، دانسته میشود که رقم تلفات نیروهای ایرانی در سوریه به شدت در حال افزایش است. با این ملاحظات، پرسش این است که چرا تلفات ایران در حال افزایش است؟ روسها میروند و ایرنیها میآیند در مورد تلفات خان طومان دو نکته حایز اهمیت است. نخست اینکه در گزارشهای دریافت شده هیچ خبری از کشته شدن سربازهای سوریه در این درگیرها مخابره نشده به گونهای که خبرها فقط حاکی از تلفات نیروهای ایرانی و افغان در این منطقه است. دوم اینکه هیچ خبری از پوشش هوایی روسیه برای حمایت از نیروهای زمینی نیز مخابره نشده است. از قضا میتوان در همین جا دلیل افزایش تلفات نیروهای ایرانی را دریافت چرا که اگر پشتیبانی هوایی موثری از آنان وجود داشتای بسا این تعداد تلفات در زمین حاصل نمیآمد. اما، چرا روسیه پشتیبانی هوایی از این نیروها به عمل نیاورده است؟ پاسخ را در آنجا باید یافت که مداخله موثر مسکو در جنگ داخلی سوریه از سپتامبر ۲۰۱۵ آغاز و تنها برای ۶ ماه یعنی تا مارس ۲۰۱۶ ادامه یافت. در این ماه به یک باره و در خبری غیرمترقبه، ولادیمیر پوتین خروج نیروهای روسیه از خاک سوریه را اعلام کرد. خبر خروج نیروهای روسی از سوریه هرچند غافلگیر کننده بود اما، به روشنی حاوی یک پیام بود و آن اینکه بشار اسد خط قرمز روسیه نیست. لاوروف در مصاحبه با خبرگزاری ریانووستی مورخ ۱۵ اردیبهشت، به روشنی از این نکته پرده برداشت و گفت: «بشار اسد متحد ما نیست. ما در جنگ علیه تروریسم و برای حفظ یکپارچگی سوریه از او حمایت میکنیم، ولی او به حدی که ترکیه متحد نزدیک آمریکاست، متحد روسیه قلمداد نمیشود». این دقیقا نقطه افتراق راهبرد تهران و مسکو در جنگ داخلی سوریه است. علی اکبر ولایتی، مشاور ارشد آیت الله خامنهای در امور بین الملل، تاکنون چندین بار تصریح کرده که «شخص بشار اسد» خط قرمز جمهوری اسلامی است. به بیان دیگر استراتژی تهران در سوریه بر اساس حفظ بشار اسد در قدرت ترسیم شده در حالی که استراتژی روسیه بر اساس حفظ منافع این کشور در ارتباط با قدرتهای بین المللی تدوین شده است. روشن است که این دو استراتژی تا اندازهای همپوشانی دارند ولی مهم این است که این دو در بسیاری از موارد نیز همپوشانی ندارند. حضور موثر ولی فقط ۶ ماهه نیروی هوایی روسیه که کمک موثری به ارتش سوریه کرد نقطه همپوشانی عملیات رزمی تهران و مسکو به نفع بشار اسد بود. تقریبا در مدت زمان آن ۶ ماه اخبار این چنینی مثل تلفات پرشمار ایرانیان در خان طومان به گوش نمیرسید. اخبار تلفات پرشمار خان طومان دقیقا در زمانی به گوش میرسد که خبری از پوشش هوایی روسیه مخابره نمیشود. با این احتساب اگر قرار باشد وضعیت به همین منوال پیش رود، متاسفانه باید منتظر خبرهای مشابه خان طومان بود. آنچه این بدگمانی را تقویت میکند عبارت است از اینکه تهران و دمشق استراتژی خود را بر بقا اسد بنا نهادهاند اولا و ثانیا اسد اعلام کرده که تا بازپس گیری تمام سوریه از ادامه جنگ کوتاه نخواهد آمد. با این محاسبات اگر قرار بر بقای اسد و بازپس گیری تمام سوریه در غیاب روسیه باشد این بدگمانی چندان بیراهه نیست که حوادث مثل خان طومان باز هم تکرار شود. Copyright: gooya.com 2016
|