گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
29 اردیبهشت» دردسرهای یک دیدار دوستانه، حامد آئینهوند27 اردیبهشت» مصداقی راست میگوید تاجزاده درست، حامد آئینهوند
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! ظلم در مقابل احسان، حامد آئینهونداحسان مازندرانی از روزنامهنگاران زندانی به انفرادی برده شده تا اعترافاتی از او علیه خانواده هاشمی رفسنجانی بگیرند. حالا ظلم که در هیات جمهوری اسلامی خانه کرده است در مقابل احسان، سیاه روتر از همیشه است چون هویدا شده او گروگان گرفته شده است و حاکمیت از سر استیصال حریت فائزه هاشمی، به دنبال جعل سناریوهای جدیدی برای محدود کردن هر بیشتر مانور خانواده هاشمی در فضای سیاسی ایران است. هشدار که احسان وصیتنامه اش را هم نوشته استپروژه دستگیری، آزار و سرکوب روزنامه نگاران در جمهوری اسلامی پدیده جدیدی نیست و سابقه آن در تاریخ بعد از انقلاب اسلامی را می توان از همان بدو پیروزی انقلاب پیگیری کرد اما حملات سازمان یافته و هدفمند رژیم به روزنامه نگاران پس از ریاست جمهوری خاتمی به شکلی کاملا معنادار افزایش یافت. پس از توقیف هم زمان نزدیک به ۵۰ روزنامه و هفته نامه در سال هفتاد و نه بود که میرحسین موسوی از اصطلاح "توقیف فله ای مطبوعات" در انتقاد از این اقدام حکومت استفاده کرد اما تعبیر فله ای فقط به توقیف روزنامه ها محدود نشد بلکه روزنامه نگاران نیز از آن پس به شکل فله ای و با اتهاماتی خنده دار و بی پایه بازداشت می شدند و در بیدادگاه های جمهوری اسلامی بی آنکه هیات منصفه ای و جود داشته باشد به زندانهای طولانی مدت محکوم می شدند. در واقع پس از رخداد توقیف فله ای مطبوعات، نظام عملا جنگی اعلام نشده را با روزنامه نگاران آغاز کرد که تا کنون ادامه داشته و بسته به تحولات میدانی عرصه سیاست ایران، با شدت و ضعف همراه بوده است. در طی هشت سال ریاست جمهوری خاتمی، بیشترین میزان برخورد با روزنامه نگاران از سوی حاکمیت صورت گرفت و در واقع در دورانی که منازعات در وضعیت حاکمیت دو گانه در سطح بالایی قرار داشت روزنامه نگاران یکی از اصلی ترین قربانیان این وضعیت بودند که تنها به واسطه انجام رسالت اطلاع رسانی،مغضوب بخشی از حاکمیت می شدند که قدرت اصلی یعنی قوه قهریه را در اختیار داشت. در دور نخست ریاست جمهوری احمدی نژاد به واسطه آنکه اصول گرایان موفق شده بودند تا با در اختیار گیری نهادهای انتخاباتی یعنی مجلس و ریاست جمهوری رویای حاکمیت یک دست را محقق کنند و مساله حاکمیت دو گانه منتفی شده بود دستگاه های اطلاعاتی امنیتی رژیم ضرورتی برای دستگیری روزنامه نگاران نمی دیدند چرا که جز بدنامی نتیجه ای در برنداشت. اما پس از کودتای ۸۸، و اعتراضات سراسری مردم به نتیجه غیرقابل باور انتخابات، باز خشم و غضب حکومت در انتقام از مردم به پا خواسته،بیش از همه دامن روزنامه نگاران را گرفت که باز هم به دلیل انجام رسالت اطلاع رسانی و تجزیه و تحلیل مسائل انتخابات بود و هیچ گونه اسناد متقنی که بتواند اتهامات وارده به آنها را موجه کند منتشر نشد جز اعترافاتی که هر فعال سیاسی که به زندان جمهوری اسلامی رفته است ،می داند که به چه شکلی اخذ می شود. در خصوص وضعیت اعتراف گیری در جمهوری اسلامی، یکی از نخستین کسانی که در این باره توضیح زیبایی داده مهندس مهدی بازرگان رئیس دولت موقت پس از انقلاب است که آیت الله خمینی از او به مثابه پلی تا تثبیت اوضاع رژیم پس از تلاطمات فروپاشی رژیم پهلوی استفاده کرد و بعد از تثبیت اوضاع شرایطی پیش آوردند تا او استعفا کند. او که پس از استعفا در دور اول مجلس شورای اسلامی که هنوز استبداد دینی سیطره مطلق پیدا نکرده بود نماینده مردم تهران بود در خصوص شیوه مالوف اعتراف گیری در جمهوری اسلامی در آخرین نطق خود می گوید: "تا دو روز دیگر عمر نخستین مجلس شورای اسلامی که اینجانب عضو آن بودم و از مزایای این عضویّت، از جمله مصونیّت پارلمانی برخوردار بودم به پایان میرسد. از پسفردا من نیز مانند بقیّه موکّلینم قابل تعقیب و بازداشت و تأدیب هستم. به همین دلیل نیز با استفاده از فرصتی که رئیس مجلس در اختیار بنده گذاشتهاند میخواهم به اطّلاع برسانم که اگر در روزهای بعد شاهد گردیدید که بنده را بازداشت کردند و بعد با تبلیغات و سر و صدا اعلام نمودند که بنده جهت بعضی توضیحات و روشن نمودن حقایق در تلویزیون ظاهر خواهم شد و در صورتی که دیدید آن شخص حرفهایی غیر از سخنان دیروز و امروز میزند و مثل طوطی مطالبی را تکرار میکند، بدانید و آگاه باشید که آن فرد مهدی بازرگان نیست" بر این سیاق می توان خط بطلانی بر اعترافات تمام روزنامه نگاران و فعالان سیاسی کشید که نه مبارزه مسلحانه می کنند نه زندگی مخفی دارند. در روزگاری که حکومت ارتجاعی جمهوری اسلامی از قاقله تکنولوژی عقب افتاده و در دهکده جهانی و روزگار اینترنت و ماهواره کوچکترین حرکت از جانب عوامل آن مخفی نمی ماند در پس واژه "جنگ نرم" سنگر گرفته و به این بهانه دنیای آزاد اطلاع رسانی و فعالان آن یعنی روزنامه نگاران را از دم تیغ گذرانده است. پس از ریاست جمهوری حسن روحانی و به هم خوردن حاکمیت یک دست اصول گرایان که در طی این دوران،تنها وتنها از حیث غارت و چپاول منابع مالی ایران، روی دودمان پهلوی سفید شد، دستگاه های اطلاعاتی امنیتی رژیم برای گرفتن زهر چشم از دولت و حامیان قدرتمند آن چون آیت الله هاشمی رفسنجانی بازداشت روزنامه نگاران را که دیواری کوتاهتر از دیوار آنان نیست تحت عنوان "پروژه نفوذ" در دستور کار قرار دادند. درست چند روز پس از سخنرانی که آیت الله خامنه ای درباره نفوذ عوامل بیگانگان در کشور ایراد کرد و چند ماه پیش از انتخاباتی که بیم شکست اصول گرایان در آن بیش از هر زمان دیگری در سالهای اخیر آشکار شده بود عده ای از روزنامه نگاران از جمله احسان مازندارنی را بازداشت شدند. احسان مازندرانی از دوستان نزدیک نگارنده و از آن دست روزنامه نگارانی است که به داشتن ارتباط خوب و موثر با خانواده هاشمی شهره است و اساسا مشی سیاست ورزی آیت الله هاشمی را، با او موافق یا مخالف باشیم دوست داشت و پس از ریاست حمید میرزاده بر دانشگاه آزاد مدیر مسئول فرهیختگان شد و اتفاقا به واسطه همین مسئولیت، مشی همدلانه تری با جمهوری اسلامی که منتقد آن بود در پیش گرفت و در چهارچوب های رسمی حرکت می کرد اما به یکباره و قبل از انتخابات مجلس دهم دستگیر شد و روزهای زیادی را در انفرادی سپری کرد و نهایتا حکم ۷ سال حبس گرفت و حالا دوباره به انفرادی برده شده تا اعترافاتی علیه خانواده هاشمی از او بگیرند تا داستانی دیگری از پشت پرده خانواده هاشمی بسازند به ویژه پس از غائله ای که بر سر دیدار فائزه هاشمی با فریبا کمال آبادی از رهبران جامعه بهایی رخ داد . حالا رسانه ها خبری منتشر کردند که احسان زیر شکنجه ها طاقتش به سر آمده و وصیت نامه ای خطاب به همسرش نوشته است. حالا ظلم که در هیات جمهوری اسلامی خانه کرده است در مقابل احسان،سیاه روی تر از همیشه است چون هویدا شده که او گروگان گرفته شده است و از سر استیصال از حریت فائزه هاشمی،به دنبال جعل سناریوهای جدیدی برای خانواده هاشمی است اما هشدار می دهم احسان که وصیت نامه اش را هم نوشته است ظلم را شرمنده خواهد کرد. حامد آئینهوند Copyright: gooya.com 2016
|