ایستادگی عارف برای ریاست مجلس دهم، فرصت بود نه شکست! احمدرضا احمدپور
انتخابات هفتم اسفند با همۀ فراز و نشیبهایش در سال ۹۴ بهپایان رسید و پیام انتخابات نیز بر همگان آشکار شد؛ اما برخی از صاحبان قدرت و ثروت، بهخاطر داشتن زیربنای فکری توتالیتریسم؛ به آن پیام پشت کردند و آگاهانه هدف خویش را پیش میگیرند والبته برخی نیز ناآگاهانه در دامی که آنان، پهن کرده بودند، گرفتار و ناخواسته به پیام انتخابات گذشته پشت کردند!
احمد جنتی، رییس مجلس خبرگان رهبری شد و علی لاریجانی، همچون سه دورۀ پیش، رییس مجلس شورای اسلامی، با این چینشِ کرسیهای ریاست در هردو مجلس، از سوی مهندسانِ مهندسی انتخابات، پیام برجسته و تلخی ، به مردم که دل در گروه تغییر داشتند، داده شد و آن اینکه، هیچ چیز، تغییر نکرده است و درِ قدرت و حاکمیت، همچنان بر همان پاشنه میچرخد؛ازاینرو، پیامِ بهریاسترسیدن لاریجانی برای مجلس دهم بهمانند بهریاسترسیدن احمدجنتی بر مجلس خبرگان بود و شکست عارف در این مجلس، بهمانند شکست امینی و هاشمی در خبرگان، با اینتمایز که عارف از سر پایداری و مسئولیتپذیری، ایثارگرانه در راستای پیام آراء هفتم اسفند ۹۴ ماند و ایستاد و این بهظاهرشکست را در واقع به فرصتی هدفمند رساند؛ اگرچه مطابق گذشته، شماری از همسویها، این را درک نکردند و راه دیگر گزیدند!
خلاف نظر کسانی که چینشهای دومجلس در قدرتنمایی را کاملا سیاه میبینند و شکستی برای اصلاحطلبان میدانند، نویسنده باور دارد، این رخداد را با بهرهبردن از راهبرد تبدیل بحران به فرصت، باید بهفال نیک گرفت؛ چرا که ایستادگی عارف گرچه با کمتوجهی و کموفایی شماری از لیست امید به هدف اولیه نرسید؛ اما زمینهای شد تا هم شمارگان فراکسیون قوی اصلاحطلبانِ واقعی در آیندۀ مجلس دهم، آشکار شود و هم اینکه درسی شد تا اصلاحطلبان از اینپس، سطحینگری را کنار بگذارند و بیاموزند که حتی در بدترین شرایط و نامهربانیها و بیرحمیها، ژرفنگر باشند و افق را ببینند.
دو نکتۀ آموزنده
الف. مشارکت حداکثریو مطلق و بیقیدوشرط در انتخابات ۹۴ بویژه در انتخابات خبرگان و حمایت اصلاحطلبان از لاریجانی در قم، آنهم بهخاطر اینکه بهتوانند به قدرت حاکمیت نزدیک شوند، اشتباهی راهبردی (استراتژیک) بود و آشکار گشت، استراتژی مشارکت حداکثری، تحت هر شرایطی، خطای محض و اصولا رای سلبی در انتخابات که جای انتخاب و اثبات است نه نفی و تخریب، بیمعناست؛
ب. راه اصلاحطلبی، راهی است روشن، هدفمند، راستانه و گرایشی است ایثارگرانه و اصلاحطلبانه که با هدف محافظت از منافع ملی، آزادی، حاکمیت قانون و مطالبات مردم، رویش و کنش دارد؛ اما راه موسوم به راه اصولگرایانه در ایران، خلاف معنای واقعی خود، راهی است ناراستانه و محافظهکارانۀ صرفا سیاسی که تابع قدرت و ثروت مطلق و نگاهیاست آمرانه از بالا به پایین و هدف، حفظ ثروت و قدرت بالادستیها با بهرهگیری از رای وگردۀ پاییندستیها!
برداشت نخست
با راستنگری، به دونکتۀ یادشده، آشکار میشود، از راه روشن بیرونرفتن و آویزانشدن به برخی چهرههای رقیبِ بهاصطلاح، عاقل و به بهانۀ خردورزی و میانهروی (!)، گرچه در فراز و نشیبِ پرسمانهای سیاسی، گاهی معمول و خردورزانه است؛ اما در انتخابات، بهمانند گذاشتن فرمان "ماشین تغییر" در دستان رقیب ضد تغییر است و این، خطایی استراتژیک و ناراستانه و نادرست است که ازاینپس، برای تکرارنشدن آن، باید طرحی نو درانداخت!
برداشت دوم
الف. آنچه ایندو رخداد [بهریاسترسیدن جنتی در خبرگان و لاریجانی و هیات رییسه موقت در مجلس دهم] را میتواند برای مردم و اصلاحطلبان، خوشآیند کند، بهرهگیری از کنش و واکنشهای ژرفنگرانۀ هاشمی رفسنجانی و امینی و لیست امید در خبرگان و نیز نمایندگان اصلاحطلب با محوریت جناب دکتر عارف در مجلس دهم است تا در راستای تغییرِ خواستهشده از سوی مردم، رفتار کنند؛ البته شنیدن گفتار و دیدن رفتار اصلاحطلبانه در مجلس خبرگان بهخاطر کمشماربودن لیست امید و نبود گرایش و بینش اصلاحطلبانۀ آشکار، حتی در اعضای لیست امید، دور از انتظار است؛ اما وجود سیاستمدار قَدَری، چون هاشمی رفسنجانی و انسانی اخلاقی و راستگو چون امینی، بدون اثر و لطف نخواهد بود و برخی موضعگیریهای درست را میتوان شاهد بود.
ب. در مجلس دهم، فراکسیون قوی اصلاحطلبان و لیست امید با محوریت عارف و با ژرفنگری و تقویت روش و منش اصلاحطلبانه و رویکرد به منش و مرام علی مطهری، میتواند خط و مشی مجلس شورای اسلامی را آنگونه که بایسته است، نگاه دارد و قوانین را در مسیر درستِ منافع ملی و مردم قرار دهد و سرِ بزنگاه، ضمن سامانبخشی به اعضاء و جذب و همراهکردن نمایندگان بیشتر با خود، نگرش نادرست حکومتی از بالابهپایین بودن را از اکثریت بیاندازد و در انتخابات بعدی هیاترییسه، پیروز قاطع باشد و سکان مجلس دهم را تا پایان آن در دست بگیرند و تلاش شود تا مسیر توزیع و چرخش قدرت، ترمیم و حقیقی شود.
احمدرضا احمدپور