گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
17 شهریور» قرآن همان تورات است، جلال ایجادی3 شهریور» آدونیس، اسلام و تراژدی نیندیشیدن، جلال ایجادی
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! جامعهشناسی سیاسی اپوزیسیون ایران و عربستان، جلال ایجادیآیا سیاست حزب دمکرات کردستان برپایه منافع شهروندان کرد است یا زیر نفوذ معادلات دیپلماسی دو کشور در منطقه است؟ آیا ساختار نظامی بوروکراتیک مجاهدین به منافع ملی توجه دارد یا تابع سران و در خدمت بازتولید نظم امتیازداران این سازمان است؟جامعه شناسی سیاسی چیست؟ جامعه شناسی سیاسی یکی از بخش های علم جامعه شناسی است که به شکل تخصصی رابطه میان شهروندان و قدرت سیاسی و نهادهای دولتی و احزاب سیاسی را مورد مطالعه قرار میدهد. نوع مناسبات سیاسی و ایدئولوژیک میان افراد و احزاب سیاسی و قدرت، موضوع اساسی این دانش است. بنابراین جامعه شناسی سیاسی بویژه به تحلیل زمینه های زیر می پردازد: یکم، دولت و جنبه سیاسی و تاریخی و اجتماعی آن و اینکه چگونه دولت از جامعه متاثر می گردد یا تاثیر می گذارد؟ دوم، رابطه میان احزاب و قدرت سیاسی است و اینکه استراتژی تصرف قدرت از جانب نیروها و گروههای اجتماعی چگونه تعیین میشود؟ چگونه نیروها و گروههای سیاسی و اجتماعی نفوذ خود را در جامعه تعریف میکنند و چگونه این هدف قابل اجراست؟ سوم، تحلیل چرخش های تناسب قوا درجامعه و اینکه چگونه تناسب قوا میان نیروها قابل تغییر است و چگونه شهروندان این شکافها را تغییر می دهند؟ چهارم رابطه قدرت های حزبی باامر کسب قدرت سیاسی و ارزشها اخلاقی در جامعه. آیا ارزش های اخلاقی نیروها در احترام به منافع دمکراسی خواهی در جامعه است یا این ارزش ها تابع منافع نخبگان و استراتژی قدرت است. البته میان علوم سیاسی و جامعه شناسی سیاسی نزدیکی بسیار است و بقول ریمون آرون علوم سیاسی فصل سیاسی جامعه شناسی سیاسی است. بمعنای دیگر بازیگران عرصه سیاست همان بازیگران اجتماعی هستند که دارای جامعه شناسی ویژه خود بوده و از منافع و شیوه و اخلاق ویژه خود پیروی می کنند. مقابله جوئی میان ریاض و تهران سابقه طولانی دارد. هم اکنون ما شاهد تند شدن این رقابت جوئی هستیم. چندی پیش روزنامه اقتصادی «فایننشال تایمز» نوشت: «با توجه به بحران منطقهای و قیمتهای نفت رقابت ایران و عربستان به خطرناکی انبار باروت است.» به نوشته این روزنامه «اکنون خطر یک جنگ آشکار بین ریاض و تهران رو به افزایش است.». پرسش این است که ریشه بحران در کجاست و آیا امکان جلوگیری از چنین بحرانی وجود دارد؟ هرگز روابط نزدیکی بین پادشاهی سنی عربستان سعودی و جمهوری اسلامی شیعه وجود نداشته است و این تناقض سیاسی و مذهبی همچنان ادامه دارد. رهبر جمهوری اسلامی با اشاره به حادثه کشته شدن زائران و از آن میان ۴۰۰ ایرانی در «منا» در دوره گذشته، تهدید کرد که ایران «اقدام تلافی جویانه» را در نظر خواهد داشت. در دوره جدید حمله های رسانهای دو رژیم علیه یکدیگر گستردهتر شد و از جمله نامه جواد ظریف در روزنامه نیویورک تایمز، که عربستان را عامل اصلی خشونت در خاورمیانه معرفی کرد. مسئولان ریاض در پاسخگویی از حمایت جمهوری اسلامی از رژیم اسد در کشتار هزاران نفر، حرف زده و آنها حکومت ایران را بعنوان عامل خشونت در منطقه قلمداد می کنند. حضور ایران در بازار نفت و مخالفت با سیاست نفتی عربستان، جنگ نیابتی دو رژیم در سوریه و یمن و حضور ترکی الفیصل وزیر اطلاعات پیشین رژیم سعودی در نشست سالانه مجاهدین خلق در پاریس، به این درگیریها فضای جدیدی داده تا آنجا که تحلیلگر روزنامه فایننشال تایمز با توجه به اظهارات تند خامنهای می نویسد: «این لحن تند حاکی از گسترش تنش در سراسر منطقه است و با وضعیت اروپا چند ماه پیش از جنگ جهانی اول قابل مقایسه و به همان اندازه خطرناک است.». جنگ رقابتی دو رژیم مذهبی سنی و شیعه تا کجا گسترش پیدا خواهد کرد؟ هریک از این دو رژیم که توطئه گر و هژمونی طلب هستند به آرایش قوا دست زده و خواهان ضربه به دیگری می باشد. عربستان با توجه به خصوصیات برخی نیروهای قومگرا و محلی ایرانی در پی تشویق تجزیه طلبی در کردستان و خوزستان و بلوچستان می باشد. این وضع برای برخی نیروهای سیاسی ایرانی چه نتیجه ای داشته است؟ برخی از این نیروها، این شرایط را برای خویش مطلوب ارزیابی کرده تا خود را بیشتر مطرح ساخته و از امکانات مالی افزونتر برخوردار گردند. در واقع سیاست خارجی یک کشور انگیزه استراتژی جدید برای این نیروها می گردد. نیروهای سیاسی همیشه ادعا دارند که تحلیل مستقل آنان و منافع مردم زیر نفوذ آنان، پایه برای سیاست ریزی است. تاریخ نشان می دهد که این اصل همیشه محور باقی نبوده و ارزشهای اعلام شده تابع منافع قدرت هاست. یکی از ویژگی های احزاب سیاسی دوگانگی در سخن و رفتار است و این پنهانکاری، درک سیاست را دشوار می سازد و به بازیگران فرصت مانور بیشتری می دهد. همسویی برخی نیروهای سیاسی ایران با عربستان بناگاه استراتژی جدید حزب دمکرات کردستان ایران تغییر می کند و حرکات مسلحانه در ایران بعنوان خط مشی حزب مطرح می گردد. بنظر می آید این چرخش تابع سیاست سعودی هاست. مصطفی هجری، دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران به بیبیسی گفت که پیشمرگههای حزب او در کردستان ایران با نیروهای دولتی وارد جنگ مسلحانه شدهاند. آقای هجری پیشتر اعلام کرده بود که حزب او "مرحله نوینی" از مبارزه را در کردستان آغاز کرده است. او گفته بود که منظور از مرحله نوین مبارزه، حضور پیشمرگههای مسلح حزب در میان مردم کردستان است که «هدف آن دادن آگاهیِ سیاسی و امید به مردم و تشویق آنها به مبارزه برای حقوق ملی خود است». او میگوید که اعضای حزب دموکرات کردستان ایران در یک جنگ مسلحانه با نیروهای دولتی درگیر شدهاند. دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران در برنامه "به عبارت دیگر" تلویزیون فارسی بیبیسی می گوید حزب او قصد آغاز دور جدید مبارزه مسلحانه در کردستان نداشته ولی چون نیروهای دولتی از رفت و آمد مسلحانه پیشمرگههایش جلوگیری میکنند، درگیری نظامی به آنها تحمیل شده است. آیا این تغییر سیاست حزبی و سفر این هیات رابطه ای با سیاست عربستان ندارد؟ مذاکرات پنهانی میان مقامات سعودی و حزب دمکرات بطور مسلم این سیاست ها را همسوتر ساخته است. نتیجه این سیاست مسلحانه در کردستان ایران چه خواهد بود؟ آیا تشدید سرکوب فعالان مترقی کرد توسط جمهوری اسلامی، از جمله نتایج این سیاست مسلحانه نخواهد بود؟ یادآوری کنیم که بعضی از سازمانهای سیاسی و شماری از فعالان مدنی در کردستان ایران از تاکتیک جدید این حزب انتقاد کردهاند و آن را بهانهای برای امنیتی کردن بیشتر فضای سیاسی و اجتماعی کردستان و جلوگیری از هرنوع فعالیت مدنی میدانند. علیرغم اعتراض محافل مترقی کرد و غیر کرد در ایران، حزب دمکرات روی سیاست جدید خود پافشاری نموده و پیشبرد جنگ مسلحانه را درست می داند. آیا مردم کرد موافق این جنگ هستند؟ آیا این جنگ هدف دمکراتیک دارد و راهگشای دمکراسی است؟ پاسخ منفی است زیرا منطق این جنگ تجزیه طلبی و هماهنگی با سیاست سعودی هاست. آیا «پیشمرگه» هایی که در این جنگ شرکت خواهند داشت سربازان فرمانبر و مطیع بوده یا افراد با فرهنگ و دمکراسی خواه می باشند؟ با اطمینان می توان گفت شرکت کنندگان این جنگ با پول سعودی و ایدئولوژی قومی و عقب ماندگی فکری و توهمات مزمن، سیراب شده اند. بعلاوه حضور افراد سیاسی دیگر در کنار حزب دمکرات، بیانگر یک سفر فکرشده و سازمانیافته است و با توجه به هوش و حس سیاسی و تجربه سیاسی این افراد، بروشنی درک می کنیم که این سفر یک انتخاب سیاسی در حمایت از سیاست وهابیسم در قدرت است. یک نیروی سیاسی خواهان جنگ مسلحانه علیه قدرت حاکم است. اینگونه جنگ ها در فرهنگ چپ سنتی، اغلب جلوه ای «مترقیانه و ضد استبدادی» دارند. حال آنکه اینچنین نیست. در شرایط مشخص کنونی، این جنگ ها، در واقع جنگی هایی ایدئولوژیکی و با قوم پرستی افراطی و با منافع قبیله ای و محرکه های بین المللی می باشند. این جنگ ها تمایل به دمکراسی ندارند زیرا درعمق خود با اوهام «رهایی» و در واقع با ایدئولوژی و منافع وهابیسم و منافع آل سعود گره می خورند. این جنگ ها بیان آرمانگرایی رمانتیک نیستند بلکه نتیجه معامله دیپلوماتیک هستند. این جنگ ها مبارزه شهروندانه نبوده بلکه در خدمت رهبران قبیله با ایدئولوژی های کهنه و تمایلات مافیایی می باشند. ما می دانیم که ستمگری حکومت دینی شیعه، پیوسته در ایجاد جنگ مذهبی میان شیعه و سنی فعال بوده است، ما میدانیم که حکومت اسلامی مانع دمکراسی بوده است، و میدانیم که رژیم ولایت فقیهی، فراهم کننده پیشرفت فرهنگی و مدنی و اکولوژیکی مناطق گوناگون ایران و شکوفائی فرهنگی قومیت های گوناگون نیست. ما می دانیم این ستمگری حکومتی زمینه نارضایتی ها را همیشه دامن زده است و بیعدالتی فرهنگی را همیشه گسترده است. ولی توجه داشته باشیم که ستم حکومتی بطور اتوماتیک قربانی را دمکرات نمی کند، ستم حکومت ولایت فقیهی منجر به ایجاد اتوماتیک افراد آزادیخواه نمی شود. پرسش های اساسی برای نخبگان پیش از انقلاب حزب توده در یک دوران طولانی از پول و سیاست شوروی برخوردار بود و جریانات چریکی از کمک قذافی و صدام بهره بسیار بردند. آقاى خمينى در فرانسه با كمك كشورهاى بزرگ و بویژه آمریکا و با دلالى يزدى ها و قطب زاده ها و با پول هنکفت و با شیعه گری خود و متاثر ساختن بخش عظیم اپوزیسیون، مشغول پى ريزى استبداد شد. در تاریخ سیاسی ایران، این سنت از دیرباز ادامه دارد. مجاهدین با صدام و عربستان ساختند و امروز آقای هجری بسوی عربستان و اسرائیل دست دراز می کند. نماینده حزب دمکرات به عربستان می رود و با شرکت در حج مذهبی به مصاحبه جنجالی دست زده و از مقامات سعودی حمایت می کند. این گفته ها و حرکات یک اشتباه غیرارادی نیست، بیان همسوئی سیاست حزب دمکرات با استراتژی عربستان میباشد. بعلاوه حضور یکی از مقامات برجسته عربستان در جلسه و جشن سازمان مجاهدین، نشان دهنده ابعاد استراتژیک سیاست سعودی ها می باشد. ترکی الفیصل در نشست «بورژه» سازمان مجاهدین شرکت می کند. نشست سالانه سازمان مجاهدین، در شهر «بورژه» در حومه پاریس، بیش از هر چیز دیگر متاثر از حضور و سخنان شاهزاده ترکی الفیصل، رئیس پیشین سازمان اطلاعات و امنیت عربستان سعودی (استخبارات) قرار می گیرد. ترکی الفیصل، بعلاوه فرزند پادشاه پیشین عربستان و عضوی موثر و بانفوذ در خاندان سلطنتی این کشور هم هست. در عرصه سیاست، این حرکات جشن برای رقص و پایکوبی نیست، بلکه داستانی پرمعناست. این اقدام ها تحقیق میدانی در باره ابن سعود و اسلام نیست، بیانگر صلح طلبی و حسن نیت نیست، بلکه بازی توطئه گری در قبال حریفان است. ذهن ساده انگار، قادر به درک پیچیدگی های پشت پرده و یا کلک ها و رازهای سیاسی نیست. در دنیای سیاست و در تئاتر نمایش سیاست، حوادث ساده، در بسیاری از موارد دارای معنای عمیق هستند و منافع حیاتی بازیگران سیاسی را منعکس می کنند. چرا برخی از نیروهای اپوزیسیون ایران بسوی عربستان روی آورده اند؟ باید اعتراف نمود در برابر حاکمیت حکومت ولایت فقیه، شکست بسیاری از سازمانهای سیاسی امری واضح است. آنها شانس نداشتند تا قدرت را بدست گیرند و حکومت اسلامی خمینی، با همراهی آمریکا، بازار، اوباشان، فقیران، و بخش وسیعی از توده های مذهبی و خرافاتی و غیردمکرات و با دستگاه شیعه گری و زنجیره مساجد، پیروز شد. در این چرخش تند حوادث، اپوزیسیون ایران به بیرون پرتاب شد و امروز بسیاری از نیروهای اپوزیسیون ایران گیج می باشند. پس از ۳۷ سال تسلط استبداد دینی حکومتی در ایران، نبود دورنمای روشن و امیدبخش، بسیاری از رهبران اپوزیسیونی را از نظرفعالیت سازمانی و حضور سیاسی، در بن بست قرار داده است. زمان میگذرد و آنها پراکننده تر می شوند، زمان میگذرد و تعداد مهمی از رهبران اپوزیسیون پیر می شوند و می بینند که اثری از خود بجای نگذاشته اند. زمان میگذرد و امیدهای تصرف قدرت به ناامیدی تبدیل می شوند. زمان میگذرد و قدرت حکومتی اسلامی با فساد و سرکوب و ایدئولوژی شیعه گری و فریب و دروغ و توطئه گری سیاسی و تبلیغاتی و پورنوگرافیک و دسیسه قتل علیه مخالفان به سلطه گری ادامه می دهد. احساس ناامیدی و ناتوانی برای برخی قابل تحمل نیست. برخی از سیاسیون اپوزیسیون، با روانی رنجیده، با احساس شکست و با نیازمادی پررنگ خود، راه را در نزدیکی با محافل پول و قدرت مخالفان جمهوری اسلامی می بینند. فرصت طلبی و مال پرستی بالا می آید، راه سقوط باز می شود. چرا این احزاب ایرانی و برخی شخصیت های رسانه ای با عربستان همسو می شوند؟ انگیزه آنان کسب قدرت و پول و اسلحه است؟ تبعیت سیاست این احزاب از سیاست عربهای سعودی به چه معناست؟ آیا مخالفت داشتن با حکومت خامنه ای توجیه کننده ایجاد جنگ داخلی در کردستان است؟ وضع هریک از نیروهای سیاسی در این رقابت حاد چگونه قابل تحلیل است؟ شهروندان آگاه این کشورها چه موضعی اتخاذ نموده و چه منفعتی در این جدال سیاسی دارند؟ معنای میهن پرستی و منافع ملی چیست؟ آیا در سیاست، ارزش های اخلاقی معنا دارد؟ آیا کسب قدرت به هر قیمت توجیه شده است؟ آیا سیاست تجزیه طلبی تخریبی با سیاست دفاع از منافع ویژه فرهنگی و زبانی و عدالت اجتماعی شهروندان، یکی است؟ در خاورمیانه کدام سیاست شوم و خطرناک است و کدام سیاست صلح آمیز و خردمندانه است؟ آیا سیاست می تواند خردمندانه باشد؟ معیاری های یک اپوزیسیون مترقی در زمان جدال قدرت های حاکم در منطقه، کدامند؟ اپوزیسیون پریشان و تمایل به مردگی اپوزیسیون ایران می تواند به این پرسش ها پاسخ دهد. البته روشن است که در شرایط سلطه مطلقه رژیم، برای نیروها هیچ امیدی به برانگیختن مردم و طرح انقلاب مورد علاقه اشان، وجود ندارد. این سازمانها با چند آرزوی گنگ، با شعارهای قدیمی و نامناسب خود، با تشکیلات کهنه، با بیسوادی و دانش نازل، با بی پولی، با توده سازمانی بی اعتمادشده، قادر نخواهند بود تناسب قوا را در جامعه تغییر دهند. بسیاری ازاین سازمانها فرقه های کوچک و بزرگی هستند که طراوت و پویایی جامعه را از یاد برده اند و شکل گیری های اجتماعی و فرهنگی جدید را نمی دانند، آنها از پدیده های اساسی مانند اکولوژی و بحران زیست محیطی بی اطلاع اند و فقط همان طرح های کهنه دگماتیستی را تکرار می کنند. چپ ارکائیک و سنتی با مدل های روسی و چینی و کوبایی باقی مانده است. ناسیونالیست ها با مدل های صد ساله زندگی می کنند و گویا زمین و زمان تکان نخورده است. اصلاح طلبان دینی دوباره مدل اسلامی بزک شده را برای جامعه پیشنهاد می کنند. قبیله گرایان با عشق جداسازی و تجزیه کشور، خود را با برخی محافل جهانی همساز می کنند. حال آنکه پروژه تجزیه طلبی با ویژگی تاریخی و فرهنگی ایران خوانایی ندارد. علیرغم تمام افت و خیزها، کردها و آذریها و بلوچها و فارسها، در طول تاریخ درهم تنیده شده اند و اجزای ایران بوده اند. در واقع آسیب ها در راستای جداسازی، از جانب قدرت ها و نیروهای سیاسی و ایدئولوژی های ناسیونالیست و دینی، تولید شده اند. روند طبیعی این اقوام، همزیستی با یکدیگر بوده است. اپوزیسیون ایران زمانی که سکولار و آزادیخواه و متحد است جالب می باشد، ولی اعتراف کنیم که اپوزیسیون دارای آسیب های فراوان است. بطور مسلم هنگامیکه رهبرانی در رسانه ها ظاهر می شوند و یا زمانی که رسانه های خارج کشور برنامه آگاهی دهنده دارند، رژیم ایران عصبانی و پر از خشم است و زمانی هم که برخی سیاسیون در هتل های سعودی ها به «تبادل نظر در باره سرنوشت ایران» می پردازند، رژیم ایران برای سیاست تبلیغاتی خود شادمان است. شرایط پیچیده ای داریم و بخشی از اپوزیسیون خود را مثله مثله می کند و بی اعتبار می سازد. تسلط حکومت اسلامی با قراردادهای اتمی تقویت شده است ولی اپوزیسیون در کجاست؟ واقعیت این است که همه این واکنش های نادرست و ناسالم از یکسو و همه گرایش های کهنه و محافظه کارانه اپوزیسیون از سوی دیگر، به تغییر دمکراتیک، نمی انجامد. باید گسست کرد. باید گرایش های فرهنگ ساز را تقویت کرد و فصل جدیدی آغاز کرد و در این فصل جدید، نقد دین اسلام و دکترین قرآنی و ایدئولوژی ها جایگاه ویژه ای دارد، انتقاد از دگماتیسم ها و توهمات عقیدتی نقش برجسته ای دارد، ژرف نمودن گرایش به آزادی و دمکراسی و شهروندی یک نیاز بنیادی است، تقویت سکولاریسم با فکر فلسفی و دانش و اکولوژی، یک امر اساسی است. Copyright: gooya.com 2016
|