گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
19 مهر» سخنی در مورد "رویاهای رسولانه"، محمد برقعی3 اردیبهشت» " نعل وارونه"٬ محمد برقعی
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! بررسی رؤیای رسولانه (بخش دوم)، محمد برقعیآنچه این بررسی و نقد قرآن را هزاران برابر جدیتر کرده، و از آن مثل باورهای یهود و مسیحی نمیتوان به اغماض گذشت، آن است که اسلام همه جا فعالانه وارد عمل شده، و توجه عالم و عامی را در جهان به خود جلب کرده است و برای ما ایرانیان که در زیر لوای حکومت دینی به سر میبریم، این حساسیت به مراتب بیشتر است. زیرا اسلام نه تنها در تمام لحظات هشیاری ما دخالت دارد، که حتی در خواب هم تنهایمان نمیگذارد
درآمد درک و توجیه و دفاع از قرآن در جهان کنونی، با تسلط عقل جدید و مقبولیت یافتن علم، برای مسلمانان اشکالات فراوانی ایجاد کرده است. این اشکالات دهها برابر قویتر از آنچه است که تورات و انجیل با آن مواجه شدند. زیرا درعصر اینترنت وارتباطات گسترده، فقط اهل فن در گیر نیستند، که ملیونها ملیون نفر پای در میدان ایراد و پاسخ میگذارند. گفته یک ملای روستایی تا اقصی نقاط جهان، به سخره یا تایید، میرود. این حملات اگر محدود به حوزه علم و عقل جدید، و عوارض افسانه زدایی از جهان بود، میشد از آن گریخت. ازجمله اینکه اگر از دو پاره شدن ماه (شق القمر) با هیچ استدلالی نمیتوان دفاع کرد، میتوان آن را نمادین خواند. بگذرم که مؤمنان در پذیراندن آن در جهان پیشامدرن کمتر مشکلی داشتند. زیرا معجزات بخشی از نگاه مردم آن زمان به جهان بود. اما آنچه این بررسی و نقد قرآن را هزاران برابر جدیتر کرده، و از آن مثل باورهای یهود و مسیحی نمیتوان به اغماض گذشت، آن است که اسلام همه جا فعالانه وارد عمل شده، و توجه عالم و عامی را در جهان به خود جلب کرده است. قرآنی که درغرب نایاب بود، حال از پرفروشترین کتابها شده است. و برای ما ایرانیان که در زیر لوای حکومت دینی به سر میبریم، این حساسیت به مراتب بیشتر است. زیرا اسلام نه تنها در تمام لحظات هشیاری ما دخالت دارد، که حتی در خواب هم تنهایمان نمیگذارد. لذا اسلام دیگر در حاشیه نیست که سهلگیرانه بتوان از آن گذشت. حال، در مقایسه با چند دهه قبل، این سخن حافظ شامل اسلام میشود «آسوده در کنار چو پرگار میشدم دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت.» مسلمانان دین خود را دین رحمت میخوانند، اما با عملکرد داعش و طالبان و دهها گروه دیگر، و در ایران با کشتار ۶۷ و عملکرد حاکمان دینی، این ادعا سخت زیر سوال است. دیگر یک فرد تحصیلکرده مسلمان که هیچ، یک فرد عامی هم، که از نظریه تکامل سخنی شنیده باشد، مطالبی را که دو عضو صاحب نام مجلس خبرگان، در کتابشان در مورد چگونگی پیدایش حیوانات نوشتهاند، باور نمیکند. ایشان مدعی شده بودند که، فیل آدمی بوددر بحرین که چون احترام مادرش را نگه نداشت، خدا او را تبدیل به این حیوان کرد. و بعد همین گونه دلایل را برای پیدایش میمون و حیوانات چندی دیگر آوردهاند (۱). از این روی اسلام از همه جوانب مورد یورش سنگینی است. از بسیار این سوالات را میشنویم که: آیا خشونت در دین اسلام نهادینه نیست؟ آیا داعش و طالبان، یا قاضیهای دادگاههای ایران، مسلمانان واقعی نیستند؟ آیا دین رحمت بودن ساخته ذهن مسلمانان نیست؟ آیارفتن حتی خاک نعلین پیامبر به معراج خرافه نیست؟ آیا داستان ساختن پیکره آدم وحوا توسط خدا افسانه نیست؟ آیا میتوان باور کرد که همه انسانها از دومجسمه گلین، که به امر خدا زنده شده بودند، به وجود آمدهاند؟ آیا پارهای از داستانهایی که راجع به خلقت جهان در قرآن آمده، از جمله هفت زمین و هفت آسمان، خلقت جهان در ۶ روز، با توجه به دست آوردهای کیهانشناسی موجود افسانه بافی نیست؟ در زمینه مسائل تاریخی نیز اشکال، و بلکه خطاهای مسلم وجود دارد. از جمله چه گونه در روایت اسلامی این اسماعیل، نیای اعراب، است که در مکه، قرار میشودبه امر خدا قربانی شود. در حالی که در دوهزار سال پیش از آن، در کتاب تورات این قربانی اسحاق، فرزند دیگر ابراهیم، و نیای یهودیان، است، ومحل قربانی کردن هم دیوار ندبه در شهر اور شلیم است. روایتی که مسیحیان هم از ۶۰۰ سال پیش از اسلام تا به حال، آن را تایید کردهاند. هر چند پارهای از این ایرادات همیشه مطرح بوده، ولی مسلمانان باتوجیهاتی از عهده مدعیان بر میامدند. از جمله محکم و متشابه دانستن آیات و تکیه بر محکمات، ناسخ ومنسوخ دانستن پارهای ازآیات و پذیش ناسخها، یا به عباراتی قبول آیات اصلاح شده و لغو آیات ناقص،. ناقص بودن عقل بشر، وجایز الخطا بودن آن، در مقابل ایمان به آگاه کل دانستن خداوند، نمادین بودن زبان.، ضرورتهای رابطه با مردم زمان، وبیان مطالب به زبان قابل فهم مردم زمان پیامبر. این گونه توجیهات اگر در مورد تورات و انجیل کار کرد، و منجر به آن شد که بیشتر یهودیان و مسیحیان بخشهایی از کتب مقدس را از نظام اعتقادی خود کنار گذاشته و امری تاریخی و مردود بدانند، در مورد قرآن چندان مورد قبول مسلمانان نمیتواند باشد. چون یهودیان و مسیحیان مدعی نیستند که تورات و انجیل عین کلمات خداوند است. بلکه بر آنند که کتبی هستند که توسط افرادی مؤمن به آنان، از تعلیمات آنان، نوشته شده است. از آنجا که این راویان انسان بودند و تاریخمند، پس همیشه میتوان به اصلاح آن بر خواست. اما چون به باور مسلمانان قرآن کلام خود خداوند است، تنها راه رفع ایرادات تفسیر و تاویل و توجیهات دیگر است. اما همان گونه که اشاره شد، آن توجیهات در این زمانه کافی نیست. زیرا بسیاری از منتقدین مسلمان نیستند، و اقناع آنان نیاز به دلایل بیرون متنی دارد. و مهمتر آنکه اثر وسیع دانش روز بر ذهنیت خود مسلمانان، آنان را نیز متزلزل کرده است، و بر سر ایمان خود چو بید میلرزند. این مهلکه چنان سخت است که برای گریز از آن، بسیاری درب ذهن را، یک باره به روی هر سوالی میبندند. بنیادگرایان سرسختی میشوند، که تاب هیچ سوالی را ندارند. اینان در برابر علم امروز چنان احساس عدم امنیت میکنند، که تنها چاره حفظ ایمان را در رفتن درون قلعه ایمان، و بستن در به روی هر بیگانهای میبیند. گام بعدی نظریه «قرآن محمدی» بود، که به تعبیر آقای محمد شبستری، محمد یک بلندگو نبوده، که آنچه را خداوند به نوعی به او میگفته، نشر دهد. بلکه او آیاتی را که به نوعی به او وحی میشده، به زبان خودش بیان و باز گو میکرده. است. و در این روند بود که قرآن رنگ و بوی شخصیت محمد را میگرفت. به عبارتی آن گفتههای الهی، در ظرف وجود محمد ریخته میشد، و در روند بیان آن، رنگ و بوی شخصیت رسول را میگرفت. و این رنگ وبو متاثر از زندگی ایشان، به عنوان یک انسان در زمان ومکان خاصی،. بود. این سنت شکنی بزرگ نو اندیشان دینی، با عکس العمل تند بیشتر علمای سنتی دین روبه رو شد، و بسیاری ان را کفر و الحادخواندند. اما بسیاری از نو اندیشان دینی را آسوده خاطر کرد. کسانی که در صف اول دفاع از اسلام، در برابر مخالفان و سوال کنندگان از قرآن و اسلام ایستادهاند. زیرا علمای سنتی، جا گرفته در حفاظی از سنت و ایمان عامه، ایرادات این معترضان را مطرود و بیارزش دانسته، ولزوم چندانی به پاسخگویی به این ایرادات نمیبینند. ومهمتر آنکه اینان، غرقه در جهان سنت، در معرض تند باد شک و تردید جهان نو نیستند، تا سرمای آن را، چون نواندیشان دینی، تا عمق وجود خود حس کنند، و در خلوت خود هم با این مسایل دست و پنجه نرم کنند. آنان آسوده خاطر در جمع مومنان خوابیدهاند. در حالی که لزوم پاسخ گویی به منکران و تردید کنندگان، خواب را بر نواندیشان دینی حرام کرده است. فرض اول: خداوند نمیدانست که کلام او، متاثر از شخصیت انسانی و دنیایی پیامبر میشود، و در نتیجه نقص و خطا و محدودیت در آن راه مییابد، وپارهای از آیات آن را در زمانهای دیرتر از اعتبار میاندازد، ویا به اسلام آنچهره خشن جوشیده از جامعه چهارده قبل عربستان رامی دهد. دینی که دکتر سروش آن را دین خشیت میخواند، در برابردین عاشقانه عرفا. چنین فرضی مسلما با علم خداوند در تضاد کامل است. فرض دوم: خداوند میدانست چنین میشود، اما نمیخواست دخالتی بکند، که در آن صورت در بهترین وجهش باید کلام سعدی را خواند که «چو میبینی که نابینا و چاه است اگر خاموش بنشینی گناه است». در این فرض فیض و رحمت الهی مورد سوال قرار میگیرد، که از نظر مسلمانان مردود است. در رویارویی با این مشکل است که دکتر سروش گام بلند دیگری برداشته است، وآن یکی دانستن خدا و انسان است. اینکه در عالم هستیای به جز هستی خدا نیست. به قول ایشان محمد چنان از خدا پر میشود که آنچه او میگوید هم کلام اوست هم کلام خداوند. با این نظر نقص نظریه «قران محمدی» حل میشود، و همه ایرادات دیگرهم پاسخی در خور مییابند (۲) مهمتر آنکه دو مسئله دیگر، که سدهها دلمشغولی اندیشمندان اسلام است، و کسی نتوانسته راه برون شدی همهپسند برای آنها ارائه کند، نیز پاسخی در خور مییابند. یکی «وحی» ودیگری «نقش خداوند در عالم» و اینکه چه گونه ذاتی که قرار است ابدی باشد، و بیرون از ظرف زمان ومکان و در آن هیچ دگرگونیای حاصل نشود، فعالانه در زندگی روزمره انسانها و کائنات دخات کند، و این دخالت مسئله تاثیر زمان در آن راپیش نیاورد. خدای پیش از این واقعه، و خدای پس از آن واقعه. مهمتر آنکه این تاثیر در عالم به چه طریقی صورت میگیرد. آگر توسط عوامل خود، یعنی فرشتگان و شیاطین است، چه گونه آنان را فرماندهی میکند. و اگر خداوند جهان را خلقت کرده و بر کناری نشسته است، این خدا به درد هیچ مؤمنی نمیخورد. همان خدای مجرد بیفایدهای میشود که فلاسفه میگویند، وتنها خودشان خریدار آنند، نه هیچ دستهای از پیروان ادیان ابراهیمی. از سویی این سخن، که در شماره بعد شرح داده میشود، بسیار نو است چنان نو، که تقریبا از سوی همه اندیشمندان اسلامی، از سنتی تا نو اندیش، رد شده است. واز سوی دیگر توسط کسی ارائه شده که همگان در ایمان و اعتقاد راستینش به اسلام، و آکاهی وسیع او بردانش اسلامی معترفند، حتی آنانی که به جرم همین افکارش او را خارج از دین و مرتد میخوا نند. از این روی براین نظریه آسان نمیتوان دیده فروبست، و آنرا نشنیده گرفت. شاید این رباعی شاه نعمت الله ولی را، که برخی به نادرست به بوعلی سینا نسبت دادهاند، بیانگرحال این نظر و نظریه پردازدانست. کفر چو منی گزاف و آسان نبود محکمتر از ایمان من ایمان نبود در شماره بعد به معرفی و بررسی خود نظریه «رؤیای رسولانه» میپردازم. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ Copyright: gooya.com 2016
|