شنبه 20 آذر 1395   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

مقدمه كتاب خاطرات آيت الله خامنه اى در دوران طرح و تصويب برجام؛ ف. م. سخن

كتاب خاطرات آيت الله خامنه اى، كه به صورت زمانى، طبقه بندى شده، قرار است به زودى منتشر شود. آيت الله خامنه اى از كتاب خاطرات دوست سابق اش آيت الله هاشمى رفسنجانى الگو گرفته است.

Enlight1.jpg

اينجانب موفق شدم به بخشى از مقدمه رهبر انقلاب، در زمان طرح و تصويب برجام دست پيدا كنم كه در اين جا تقديم حضور خوانندگان عزيز مى گردد:
... «نمى دانم دكتر ظريف بد عمل مى كند يا دكتر روحانى. اين همه دكتر در دولت و كابينه داريم، باز هم همگى بد عمل مى كنند. اينها اگر دكتر نبودند چه مى كردند. گفتم از طريق دفتر با رييس جمهور تماس بگيرند تا با او صحبت كنم ببينم [آقاى] ظريف [وزير امور خارجه] از ژنو برگشته يا نه. اگر بر گشته چرا [آقاى] روحانى با من تماس نمى گيرد بگويد آن جا چه خبر بوده. ناسلامتى من رهبر اين مملكت ام و به اندازه ى يك سر سوزن از آن چه در اين خراب شده مى گذرد خبر ندارم.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


مسوول دفتر، با نگرانى به من گفت خيلى تلاش كرده به تلفن ثابت و همراه رييس جمهور زنگ بزند ولى او در دسترس نبوده. من فكر مى كنم او خودش را از ما قايم مى كند تا به ما نگويد دارند چه جورى قرار داد هسته اى را با دشمن منعقد مى كنند. واقعا خجالت آور است كه من اين قدر از موضوع بى خبرم. ضد انقلاب مى گويد سران فتنه در حصر هستند ولى اگر براى خودمان بد نمى شد به آن ها مى گفتيم آن ها در حصر نيستند، بلكه اين ما هستيم كه در حصر هستيم...»

اين قسمتى بود از خاطرات اينجانب سيد على خامنه اى در دوران طرح و تصويب كاغذپاره هاى «برنامه جامع اقدام مشترك» كه به برجام موسوم شده است. اينجانب از همان بدو كار معتقد بودم كه برجام، يعنى «بر-نامه جـ-نايتكارانه امـ-ريكا». ولى آقاى رييس جمهور، به همراه عده اى از فريب خوردگان ساده لوح، اصرار ورزيدند كه تفسير شما اشتباه است و اين «برنامه جامع اقدام مشترك» مى باشد. اقدام مشترك كى؟! براى چى؟! و سوالاتى از اين قبيل كه هرگز به ما تا زمان امضاء اين قرارداد ننگين پاسخ داده نشد.

من به عنوان رهبر جمهورى اسلامى در همين جا اعلام مى كنم كه مطلقا مطلقا مطلقا در جريان چگونگى اين طرح و تصويب آن نبودم. آقايان دولت، خودشان به اتفاق آن مردك [منظور جان كرى وزير خارجه ى امريكا] و آن خانوم [منظور فدريكا موگرينى نماينده اتحاديه اروپا] بريدند و دوختند و پوشيدند و به مهمانى رفتند و به حقير، حتى لباس را نشان ندادند چه برسد به اين كه من بدانم اين لباس چگونه دوخته شده، مدلش چگونه بوده، و جنس پارچه اش چه بوده.

چند روز پيش ديدم آقاى رييس جمهور كه نظر ايشان به نظر من اصلا ربطى ندارد، در جايى گفته است كه رهبر انقلاب كاملا و به طور دقيق از چگونگى طرح برجام و تصويب آن با خبر بوده و دقيقه به دقيقه در جريان مذاكرات قرار مى گرفته و حتى يك بار يك نامه به ما داده كه ما به ايشان گفتيم «سخت است» ولى ايشان گفتند كه به يارى خداوند پشت گرم باشيد و «بكنيد» كه ما كرديم و اتفاقا شد.

آقاى روحانى چون مى داند كه ما نمى توانيم بگوييم كه ما در جريان نبوديم و اگر چنين چيزى بگوييم براى ما اُفت خواهد داشت، لذا پاى ما را مى كشد وسط و كاسه كوزه ى برجام را كه مورد نفرت امت حزب الله است بر سر ما مى شكند در حالى كه خدا بالاى سر شاهد است، من اگر به اندازه ى دو خط اى ميل از ماجرا خبر داشته باشم. هر بار ما آمديم از طريق دفتر اى ميلى براى ژنو بفرستيم يا با وزرا از طريق ايمو گفت و گو كنيم، به ما گفتند ته كشتى در خليج فارس گير كرده به كابل، اينترنت قطع است؛ بعدا تماس بگيريد. تلفن همراه ما هم كه از روز اول سوت و كور بوده و هنوز هم هست و هر كس در اين كشور اسلامى خر خودش را مى راند و به ما اصلا كارى ندارد. ما فقط در ميان جمع دانش آموزان و كارگران و معلمان حرف هاى صد تا يك قاز مى زنيم كه خودمان هم به بى فايده بودن آن ها آگاهيم. ولى چه كنيم كه زورمان به اين زورگويان قوه ى مجريه نمى رسد كه گريه ى ما و قوه ى قضاييه و سپاه پاسداران و همه بر و بچه هاى دور و بر ما را در آورده اند و هر جور دلشان مى خواهد قرار داد مى بندند و يا قرار داد نمى بندند.

باز خدا پدر حجت الاسلام خاتمى [اون نه كه با شنيدن اسم اش و ديدن عكس اش بدنم كهير مى زند و به همين خاطر گفته ام كه اسم اش در هيچ جا برده نشود و عكس اش در هيچ جا چاپ نشود، بلكه اون يكى خاتمى كه دشمن براى در هم كوبيدن روحيه ى ظريف و شكننده ى او مى گويد قيافه اش وحشتناك است] بارى خدا پدر او [حجت الاسلام احمد خاتمى] را بيامرزد كه در نماز جمعه به دفاع از ما برخاست و صريحا گفت كه رهبرِ شما هيچكاره است و نه سر پياز است و نه ته پياز و هيچى بارش نيست و مترسك سر خرمن است و ايشان در جريان هيچ يك از مذاكرات و مصوبات برجام و غيره نبوده و هر چه كرده آن رييس دولت با اذنابش كرده كه حالا مى خواهد كاسه كوزه ى آن را بر سر رهبر عظيم الشان ما بشكند!

اكنون كه اين رنجنامه را با آب چشم و غيره براى تان مى نويسم، عرض مى كنم كه اين پدر پير شما، درست است كه مى گويند مظلوم است و جسم ناقصى دارد، ولى ترس به دل راه ندهيد كه زور دشمن به من نمى رسد و موقع اش كه بشود با همين لنگ نعلين تو دهنى محكمى به همه شان مى زنم...


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016