گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
1 آذر» شیرین عبادی: دولت ایران حقوق شهروندی بهائیان را به رسمیت بشناسد10 آبان» ماینده جامعه بهاییان در سازمان ملل: شیوههای سرکوب بهاییان تغییر کرده است
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! مصادره اموال و فشار اقتصادی شدید بر جامعه بهایی توسط جمهوری اسلامی، محمد ذوالفقاریشهروندان دگراندیش در ایران همواره از منظر حکام ، اتباعی محسوب می شوند که با وجود شهروند بودن اما دارای حقوق شهروندی مساوی با مسلمانان تشیع در ایران نیستند. سرکوب دگراندیشان مذهبی در ایران در سالهای پس از انقلاب از اعدام ، ترور، مصادره اموال، منع تحصیل ، منع فعالیت های اقتصادی و توهین های به دور از حفظ کرامت انسانی نمایش داده شده است. مقامات ایرانی مدعی حفظ کرامت انسانی تمامی ادیان در ایران هستند و حتی چندی پیش حجت الاسلام علی یونسی دستیار ویژه رئیس جمهور ایران در امور اقوام و اقلیت های مذهبی در همایش رونمایی از کتاب" ایران مهد همزیستی مسالمت آمیز ادیان " اشاره به آن می کند که، ایرانیان دارای ویژگی بردباری دینی و تحمل ادیان و فرهنگ های مختلف هستند اما همزمان بسیاری از بهائیان ، نوکیشان مسیحی ، فعالین اهل سنت در زندان و پیروان آن تحت فشارهای متعدد در زندگی هستند و در کنار آن دیگر ادیان همچون یهودیان ، مسیحیان ، مندایی ها ودیگر ادیان که مجموعا هشت دین و مذهب است تحت عناوین و اقسام فشارها می باشند.
شهروندان بهایی در ایران با جمعیت حدود سیصدهزارنفر بزرگترین اقلیت دینی را تشکیل میدهند. پیروان دین بهایی بنا به مبانی عقیدتی خود وارد سیاست نشده و حوزه فعالیتهای خود را به زمینههای فرهنگی و اجتماعی واقتصادی محدود میسازند.پیروان آیین بهایی در ایران یکی از گروههایی هستند که به طور مستمر و سازمان یافته مورد آزار و اذیت قرار می گیرند. با این همه، مقاماتی که در نقض گسترده حقوق بهاییان دخالت دارند همواره از مصونیت مطلق برخوردار بوده اند و هیچگاه به دلیل نقض حقوق بشر پاسخگو نبوده اند. اذیت و آزاری که جامعۀ بهائی ایران از ابتدای انقلاب اسلامی این کشور در سال ۱۳۵۷ تا کنون متحمّل آن شده، به صورتی کاملاً مستند ثبت شده است. حمله به حیات اجتماعی بهائی شامل تخریب اماکن مقدّسهء آنها، مصادره و غالباً تخریب بناهای جمعی، از جمله قبرستانها، و انحلال ساختارهای اداری آنها به دستور حکومت بوده است. علاوه بر این حمله ها علیه املاک عمومی جامعه، اموال و مؤسّسات جامعه، سوءرفتارهای عمده و فاحش زیادی در زمینۀ نقض حقوق بشر افراد بهائی نیز معمول شده است. اخراج دانشجویان و دانش آموزان از دانشگاهها و مدارس، خودداری اولیای امور از تعقیب و مجازات عاملان جُرم و جنایت علیه آنها از این جمله اند ، و در بسیاری از موارد شامل زندانی کردن و مبادرت به حکم های نمایشی و اعدام آنها بوده است. امَا، آنچه که در نظر عموم چندان واضح و آشکار نبوده عبارت از فعّالیت گسترده اقتصادی است که علیه جامعۀ بهائی صورت گرفته است. این فعّالیت گرچه در آغاز به روشی نسبتاً بینظم با حملاتی بر هدفهای آشکار اقتصادی شروع شد امَا در چند سال گذشته به برنامه ای ستمگرانه و دهشت زا تبدیل شده که به نحوی هدفمند و سازماندهی شده، افراد بهائی را هدف قرار داده است. هجوم به موسسات مالی بهاییان و مصادره آن جامعۀ بهائی دارای صندوقهای عمومی و اشتراکی مشخّصی است که در سطوح محلّی، ملّی و بینالمللی فعالیت می کند. از جمله این صندوقها، حقوقالله است که تکلیفی فردی محسوب میگردد، گو این که پرداخت آن داوطلبانه است و هیچ فشاری برای تأمین آن بر فرد وارد نمیشود.در جامعۀ بزرگی چون بهائیان ایران، تمامی صندوقهای محلّی و صندوق ملّی و نیز مبالغی که به حساب صندوق بینالمللی و حقوقالله در داخل کشور نگهداری میشد. تمامی این وجوه متعلق به جامعۀ بهائی را حکومت ایران، بلافاصله بعد از انقلاب، در ابتدا مسدود و سپس مصادره کرد. جامعۀ بهائی ایران تا سال ۱۳۵۷ دارای بیش از هزار مورد یا بیشتر مِلک اشتراکی بود. از جملۀ این املاک ساختمانهای مورد استفاده برای گردهمآئی و عبادات، قبرستانها ، اماکن مقدّسه مرتبط با مؤسّسان امر بهائی و بیمارستانی بزرگ در تهران می شد.در این بیمارستان بیمارانی از میان جمیع ادیان درمان می شدند و خدمات درمانی برای فقرا رایگان بود.که در اوایل انقلاب کلیه اموال از جمله بیمارستان و قبرستان ها مورد هجوم و تحت اختیار حکومت قرار گرفت.یکی دیگر از شرکت هایی که توسط حکومت مصادره گردید شرکت نونهالان بود که شرکتی برای پس انداز کودکان بود.دفاتر این شرکت نیز در سال ۱۳۵۷ مورد هجوم قرار گرفت و جمیع دارایی آن که بالغ بر 5 میلیون دلار تخمین زده می شد ،مسدود گردید. همچنین سه شرکت کوچکتر متعلّق به جامعۀ بهائی، به اسامی وهّاج، مطلع، و حقوق، وسیلهای برای حفظ انواع گوناگون وجوه واملاک بودند.دارایی این سه شرکت و شرکت امناء و شرکت نونهالان تماماً توسّط جمهوری اسلامی با احکامی که شعبهء یک دادگاه انقلاب اسلامی مرکز صادر نمود،مصادره شد. این صرفاً ضربهای به تشکیلات بهائی نبود بلکه تقریباً پانزده هزار نفر از افراد بهائی که پساندازهای خود را در شرکت نونهالان نگهداری از این ضربه زیان دیدند. شرکتهای تجاری بهائیان همیشه تحت فشار بودهاند و مؤسّسات بزرگتر اوایل انقلاب مصادره و اموال و دارایی آنها ضبط شد. برخی از صاحبان این شرکتها وادار به فرار از ایران شدند چون زندگی آنها در خطر بود. در طول سالها، بسیاری از شرکتهای تجاری بهائیان زیر فشار و آزار قرار گرفت و با تحریم های سازماندهی شده توسط رهبران مذهبی تا تخریب و تاراج و تعطیلی اجباری و مصادره مواجه شدند.امّا شواهد نشان می دهد که درسال ۱۳۸۶، حکومت فعّالیت گستردۀ دقیق و مدوّنی را برای تعطیل کردن شرکتهای تجاری بهائیان را آغاز کرد. به این ترتیب، برای مثال، نامهای از دفتر مرکزی رئیس پلیس اطّلاعات و امنیت نیروی انتظامی کشف شد.این نامه که خطاب به کلّیه قوای انتظامی در سراسر ایران است، به آنها دستور میدهد که کلّیه مشاغل متعلّق به بهائیان در منطقۀ مربوط به آنها شناسایی و در بعضی موارد تعطیل شوند. در نتیجۀ این ابلاغیه و احتمالاً سایر اوامر صادره که فاش نشده، در طیّ سال ۱۳۸۶، فشار بر مشاغل کوچکتر بهائی شدّت یافت و تعداد زیادی از مشاغل بهائی در سراسر کشور (آبادان، آباده، گرگان، همدان، اصفهان، کاشان، کرمان، خرّمشهر، خرّمآباد، مشهد، سنندج، سمنان، شیراز، طهران، بروجرد، الیگودرز، اراک، مرودشت، شهرکرد، اردبیل، جلفا و غیره)، یا در اثر خودداری از تمدید جواز آنها، خودداری از ارسال کالا، تحریم یا تخلیۀ مِلک استیجاری وادار به تعطیل کردن فعالیت شغلی خود شدند.جایی که بهائیان در بازرگانی با مسلمانان شراکت داشتند، شرکت تحت فشار قرار گرفت تا فرد بهائی مجبور شود ترک شراکت نماید.چنین به نظر می رسد که نظام ایران مصمّم است تمام راهها را برای امرار معاش بهائیان مسدود سازد و به این ترتیب امیدوار است هیچ راهکاری باقی نگذارد تا بهائیان یا مجبور به ترک دین خود شوند یا کشور را ترک کنند. محمد ذوالفقاری Copyright: gooya.com 2016
|