گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
22 دی» حاشیه های مراسم تشییع جنازه اکبر هاشمی رفسنجانی20 دی» پیکر هاشمی رفسنجانی در کنار خمینی خاک می شود
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! آیا رفسنجانی از گذشتهی خود نادم شد و به سوی مردم بازگشت؟بهزاد مهرانی - عضو دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاههای ایران اینروزها تا صحبت از گذشتهی نه چندان دور رفسنجانی میشود برخی با این عبارت که آدمیان تغییرپذیرند و هاشمی نیز تغییر کرده است سعی در تطهیر گذشتهی تا حدود بسیار سیاه رفسنجانی دارند. من بر این امر واقفم که عرصهی سیاست، عرصهی اخلاق به معنای مصطلح آن نیست. یا شاید بهتر باشد که گفته شود که سیاست بیش از اینکه عرصهی اخلاق فضیلتگرایانه باشد، جایگاه اخلاق فایدهگرایانه است. اما اینگونه نیست که بپنداریم هیچگونه اخلاقی بر این عرصه حاکم نیست و یا نباید باشد. فرض بفرمایید کسی سی سال پیش برادر شخصی دیگر را کشته باشد. پلیس نتوانسته باشد او را دستگیر کند. بعد از سی سال پلیس کشف میکند که این فرد سالها پیش مرتکب قتل شده است. فرد قاتل در گذر زمان از قتل پشیمان شده باشد. آیا صرف این پشیمانی موجب میشود که اخلاقا او را منزه بدانیم و قانونا او را مبرا از پیگیری و محاکمه و مجازات؟
از این که بگذریم آیا گذشت از خطای دیگران عملی است که در تخیل و ذهن ما صورت میگیرد و فرد خطاکار نباید کاری انجام داده باشد که موجب بخشش قرار بگیرد؟ اولین شرط بخشش این است که فرد خطاکار بر خطای خود اذعان کند و دقیقا بگوید چه خطایی مرتکب شده است که بابت آن عذرخواه است. وقتی کسی هیچ سخنی از گذشتهی خود بر زبان نیاورد و ابعاد خطاهای خود را آشکار نسازد اساسا بخشش نمیتواند معنایی داشته باشد. بخشیدن شرایط دیگری هم دارد و آن اینکه فردی که میخواهد ببخشد راه دیگری جز بخشیدن هم داشته باشد و برای مثال توانایی نبخشیدن هم داشته باشد. کسی که در نقطه ضعف است و دستبسته، چگونه میتواند سخن از بخشیدن بگوید. بعد از سال ۸۸ عدهای گمان کردند که هاشمی به سوی مردم چرخیده است. رفسنجانی بارها گفته است که من تغییری نکردهام بلکه این مخالفان من بودند که تغییر کردند و به سوی من آمدند. پس از سال ۸۸ مردم و رفسنجانی دشمنان مشترکی پیدا کردند که هر کدام به دلایل خودشان دشمنی میکردند. این را نمیشود چرخش رفسنجانی به سوی مردم دانست هر چند که بسیار عاقلانه بود و است که مردم از این دشمنی مشترک نهایت استفاده را ببرند و از هاشمی دفاع کنند. آنچه بینهایت مذموم است و به مصلحت سیاسی هم نیست این است که عدهای شیفتهوار و عاشقانه به دنبال هاشمی راه بیفتند و تلاش کنند از او مصلحی در ردیف مصلحان بزرگ تاریخ بسازند. این کار نه اخلاقی است و نه منطبق بر واقعیت و نه به سود مصلحت سیاسی. Copyright: gooya.com 2016
|