در همين زمينه
10 تیر» همجنس گرا و هم جنس باز، محمدرضا اسکندری4 آذر» رابطه، فرهنگ و میل جنسی، مژگان کاهن 4 آبان» خودارضایی: از باورهای فرهنگی تا نگرشهای علمی، مژگان کاهن، راديو زمانه 22 شهریور» وظيفه قانون از نگاه دانش نوين جنسی، حميدرضا شيرمحمدی 26 بهمن» بررسی هويت فرهنگی نوجوانان مهاجر ايرانی، مژگان کاهن
بخوانید!
4 اسفند » دولت و پلیس بر سر طرح امنیت اجتماعی اختلاف ندارند، مهر
4 اسفند » شیطان به روایت امیر تاجیک، خبر آنلاین 2 اسفند » قفل شدگی در گذشته، جمعه گردی های اسماعيل نوری علا 2 اسفند » ديدگاه هنرمندان براي رفع كمبود تالارها، جام جم 2 اسفند » آذر نفیسی نویسنده و استاد دانشگاه جانز هاپکینز در مورد تازه ترین اثر خود صحبت می کند (ویدئو)، صدای آمریکا
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! بررسی تطبيقی - فرهنگی مسائل جنسی (بخش نخست)، بررسی مسائل جنسی در مسيحيت و اسلام، مژگان کاهن![]() در بخش نخست به بررسی اجمالی مسائل جنسی در اسلام و مسیحیت می پردازیم. مســائـل جنســي در مسيحيت بر اساس مسيحيت، طبيعت انسان چون به گناه اوليه آلوده است، به طرف غرايز شهواني اش کشيده مي شود و اين چيزي است كه باعث مي شود به ارتكاب گناه روي آورد. در اين مذهب كلا از مسيح هيچ كلام مثبتي در زمينه مسائل جنسي عـنوان نمي شود و بيشــترين نقل قول هايي كه در اين زمينه مي شود از قول قديسين آن است. در اين سخنان غرايز جنسي بيشتر به عنوان پديده اي پست و گناه آلود مطرح شده است. به عنوان مثال سنت پل به مردان توصيه مي كند كه سعي كنند حتی الامكان از ازدواج پرهيز كنند ولي اگر نمي توانند جلوي شهوات خود را بگیرند، ازدواج بهتر از سوختن در جهنم است. بيشتر الهي دانان و مقدسين معتقد بودند كه اگر يك زوج به خاطر لذت با هم همآغوشي كنند گناهي فجيع مرتكب مي شوند و آن به اين علت است كه در يك همآغوشي لحظاتي هست كه لذت جنسي تمام حوزه آگاهي انسان را فرا مي گيرد و باعث دوري انسان از مذهب و خدا مي شود. خيلي از اين الهي دانان مثل گرگوار (قرن ششم میلادی) اين گونه مي انديشند. او معتقد است تقريبا غيرممكن است كه انسان از بستر همآغوشي زناشويي پاك بيرون بيايد. تنها در قرن 17 است كه سخنان جديدي در اين زمينه عنوان مي شود. "توماس سانشه" عنوان مي كند كه زن و شوهري كه تنها با هدف همآغوشي با هم همبستر مي شوند دچار گناه نمي شوند با اين شرط كه هيچ كاري براي جلوگيري از به وجود آوردن بچه انجام ندهند. زيرا توليد مثل هدف اصلي روابط جنسي است. در اين جا متوجه اين تغيير مي شويم كه: ولي نكته ای كه روي آن تاكيد مي كردند اين بود كه همآغوشي بايستي تنها در يك حالت (POSITION) انجام شود كه به آن حالت طبيعي مي گفتند (يعني زن بر پشت دراز كشيده و مرد روي او قرار گيرد). بقيه حالت ها به نظر آن ها ضد طبيعت به شمار مي رفت به عنوان مثال: POSITION RETO حيواني به شمار مي رفته و POSITION MULIER SUPER VIRUM ضد طبيعت زن و مرد، زيرا زن به طور طبيعي منفعل و مرد فعال است. ياد آور مي شويم كه رابطه مقعدي به طور شديد ممنوع بود، چه بين زن و شوهر و چه در بين هم جنس ها، به همين ترتيب بوسيدن و لمس آلات تناسلي نيز ممنوع بود. عـــــشق در غـــرب باستان در مورد مسئـله عشق بايد گفت به غير از تعداد انگشت شماري (سانشه و فرانسوآ) هيچ الهي داني عشق را در رابطه زن و شوهر مهم و مثبت نمي دانست. "سنت ژروم" در ارتباط با عشق به همسر اين طور گفته است: به همين ترتيب "سنت هي اروسم" (St Hierosme) عنوان مي كند كه: "مردي كه بيش از حد عشق به زنش را به نمايش بگذارد زنا كار است. زيرا مرد نبايد از زن خود مثل فاحشه استفاده برد و زن نيز نبايد شوهرش را به عنوان عاشق بنگرد چرا که پيوند مقدس ازدواج بايد تقدس و پاكي خودش را حفظ كند. چرا اين دشمني با عشق؟ در حقيقت عشق آتشين در رابطه زناشويی به منزله تهديدي براي روابط اجتماعي و رابطه با خدا به حساب مي آمد. در مورد آموزش جنسي بايد گفت تعداد كتاب هايي كه در اين زمينه سخن مي گفتند بسيار نادر بود زيرا معتقد بودند بهتر است گناهكاران چيزهايي كه نمي دانند و ممكن است آگاهي از آن ها موجب افزايش گناهانشان شود، نياموزند. اخلاق گرايان قرن ششم میلادی اغلب به لاتين مي نوشتند و وقتي به فرانسه مي نوشتند اغلب از ذكر جزئـيات تكنيكی پرهيز مي كردند.
مسائل جنسي در اسلام جايگاهي خاص دارد. در اسلام بر خلاف مسيحيت لذت جنسي به صورت يكي از جنبه هاي مثبت زندگي و نعمات خدا تلقي شده است. بدين ترتيب مشاهده ميكنيم كه در اسلام ازدواج به عنوان يك پديده خوشايند و لذت بخش و به عنوان يك وظيفه قلمداد شده و خصوصا بر جنبه جنسي اين رابطه تاكيد فراوان شده است؛ به حدي كه به هیچ وجه به دلايلي چون رسيدن به زهد و پارسايي نبايد از رابطه جنسي در يك زوج خودداري كرد. حديثي از محمــد هست كه مي گويد: در قرآن كساني كه راه تجرد را برمي گزينند به عنوان پست ترین انسان ها تلقي شده اند و محمد ازدواج را با انجام نيمي از فرايض مذهبي برابر مي شمارد . براي درك اهميتي كه اسلام به مسائل جنسي داده كافي است تصويري كه اين مذهب از بهشت داده را اندكي بررسي كنيم. نعماتي كه در بهشت به مسلمانان وعده داده شده نعمات جنسي را نيز شامل مي شود، حوري هاي بهشتي، زنان بسيار زيبائي هستند كه در بهشت به باايمانان تعلق خواهد گرفت ، به هر مسلمان هفتاد حوري تعلق خواهد گرفت به اضافه زناني كه در روي كره زمين داشتند. تمام اين حوري ها باكره هستند و هر بار كه با حوري ای همخوابگي كنند دوباره باكره مي شود. هر لذت جنسي به اندازه هشتاد سال به طول مي انجامد. در ضمن مسلمان در تحريك مدام جنسي بسر مي برد. بايد يادآور شد كه تمام اين مواهب به مردان مسلمــان تـعلق دارد و زنان مسلمان در بهشــت به شوهرانشان خواهند پيوست. در اينجا مشاهده مي كنيم فرق زيادي بين بهشتي كه اسلام وعده مي دهد و بهشتي كه مسيحيت وعده مي دهد وجوددارد، در بهشت، مسيحي فاقد احساس جنسي است در حالي كه مسلمان به ارگاسمي جاودانه مي رسد. تفاوت دیگري كه بين مسيحيت و اسلام مي بينيم مسئـله " شان نزول آيات " است كه جنبه پراگماتيك اسلام را در بعضي موارد نشان مي دهد، اين ها به شكل حديث هايي است كه سعي در توضيح يك سري آيات دارد بررسي بعضي از اين حديث ها كه در زمينه مسائـل جنسي است به روشن شدن يك سري مسائل براي ما كمك مي كند. حديث زير يك نمونه از اين حديث هاست: اين آيه ها خصوصا در موقعيت هايي كه قوانين قبلي اسلام و قرآن با وضعيت واقعي كه در آن قرار مي گرفتند در تناقض قرار مي گرفته، در بسياري مواقع سعي در تصحيح اين تناقض داشته اند. به عنوان مثال: "مسئـله صــيغـــه" يا متـــا، هدف اصلي اين گونه پيوند رسيدن به لذت جنسي است. اجازه اين نوع ازدواج را محمد زماني صادر كرد كه در وضعيت جنگی خودش و ساير همراهانش به زنانشان دسترسي نداشتند، در اين جا يك عده از همراهانش به نزد او آمدند و اين مسئله را مطرح كردند كه با نيازهاي جنسي شان چه بايد بكنند. و محمد در آن جا اجازه ازدواج موقت را داد. در آن زمان مردان در هنگام مسافرت نیز از اين نوع ازدواج براي ارضاي جنسي خود استفاده مي كردند (در مقابل پرداخت پول به زن) كه امروز در بين شيعيان هنوز مرسوم است. نكته مهمي كه در ارتباط با اسلام بايد يادآور شد اين است كه درست است كه اسلام با لـذت جنسي مخالفتي ندارد ولي اين ارضاي غرايز جنسي بايد در كــادر قوانين قــرآن و فقه انجام شود. بايد گفت اين كادر تفاوت زيادي بين زن و مرد قائـل مي شود. نبايد فراموش كرد كه اگر اين قوانين دست و پاي مردان را تا حد زيادي باز مي گذارد براي زنان بسيار سخت گیر و محدود كننده است بدين ترتيب زن تنها يك شوهر بيشتر نمي تواند داشته باشد در حالي كه همان طور كه مي دانيم مردها مي توانند تا چهار زن و بي نهايت صيغــه داشته باشند و رابطه جنسي با كنيزان هم مجاز است. براي اين كه اين تفاوت را بهتر درک كنيم در اينجا به بررسي تصويريی که در اسلام از زن و Sexualite او وجود دارد مي پردازيم: زن و Sexualite او در اســلام اين مسئله باعث شده كه در بعضي از منابع اسلامي، زن را با شيطان مقايسه كنند در اين راستا حديثي از محمد است كه نقل مي كند: "محال است يك زن و مرد نامحرم با هم تنها باشند و شيطان در آن جا حضور به هم نرساند." غير از ميلي كه زن در مرد ايجاد مي كند، دومين عامل كه او را تبديل به موجودي خطرناك مي كند مسـئـله ميل جنسي خود زن است، در بيشتر روايات اسلامي انرژي جنسي زيادي به زن نسبت داده مي شود انرژی كه از مرد به مراتب بالاتر است. حديثي از علي است كه مي گويد: در فرهنگ اسلامي داستان هاي زيادي است كه به اين انرژي زن اشاره مي كند. قرآن به مردان اين گونه توصيه مي كند: Saadaoui (ساعادويي) نویسنده معاصر مصری سه دليل براي حبس كردن زن در خانه عنوان مي كند: 2ـ بدين گونه زن خود را تمام و كمال در اختيار شوهر و فرزندانش قرار مي دهد. 3ـ مرد از خطر وجود زن در اجتماع و عشوه گري هايش در امان مي ماند. زن و ترس از قدرتي كه جذبه جنسي او به او مي دهد يكي از عواملي است كه به ما كمك مي كند قوانين و چهارچوبي كه اسلام براي روابط خانوادگي و اجتماعي زن و مرد مطرح كرده بهتر درك كنيم. اين قوانين در جهت خنثی كردن اين قدرت كه مي تواند مخرب جامعه اسلامي باشد، مي باشد. قدرتي كه مي تواند اراده مرد را از او سلب كند و او را تبديل به موجودي منفعل و مطيع كند. حديثي از محمد است كه می گويد: "بعد از وفاتم دو خطر جامعه اسلامي را تهديد مي كند، كفار از بيرون و زنان از درون" حديث ديگری از محمد كه باز ترس از اين قدرت را به ما نشان مي دهد: خطرناك ترين زن در اين جا زني است كه تجربه جنسي داشته است. اوست كه بيش از همه در مقابل محروميت هاي جنسي بي طاقت است به عنوان مثال زني كه شوهرش براي مدتي غايب است، به عنوان خطري براي مردان به حساب مي آيد. "هيچ گاه به ملاقات زناني كه شوهرانشان را نمي بينند نرويد زيرا شيطان به شما غلبه مي كند و در رگ هاي شما مثل خون جاري مي شود." به عقيده فاطمــه مرنيــسي جامعه شناس مراكشـي در جوامـع اسلامــي به دو تـئـوري در ارتباط با Sexualite بر مي خوريم: 1ـ تـئوري آشكار Explicite: تئوري ای است كه طبق آن مرد داراي Sexualite فعال و خشن است در حالي كه زن داراي Sexualite منفعل و خود آزار مي باشد. اين تئوري پايه اش تضاد دو جنس زن و مرد است و اين كه به آن ها به عنوان دو موجود مكمل نگاه مي كند. شخصيت اصلي مرد به گونه ای است كه به او نقش شكارچي مي دهد و از او موجودي مي سازد كه دوست دارد جنس مخالف را به چنگ آورد و بر او برتري داشته باشد. زن درست نقطه مقابل است، موجودي است كه دوست دارد به دستش بياورند و مطيع و زير سلطه باشد. در نتيجه تنها كاري كه براي به دست آوردن جنس مخالف مي تواند بكند به معرض در آوردن خود و انتظار كشيدن لحظه اي است كه مردي كه خواهان اوست او را به تصرف در آورد. طبق اين ايده، زن تنها در اين منفعل بودن و زير سلطه بودن است كه احساس لذت مي كند. همان طور كه گفتيم اين تئـوري به مرد نقش شكارچي و به زن نقش طعمه را مي دهد. نمونه این طرز تلقی را در آثار مرتضی مطهری مشاهده می کنیم: "طبیعت مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا و زن را مظهر مطلوب بودن آفریده است. زن را گل و مرد را بلبل، زن را شمع و مرد را پروانه قرار داده است... مرد می خواهد شخص زن را تصاحب کند و در اختیار بگیرد و زن می خواهد دل مرد را مسخر کند... مرد می خواهد از بالای سر زن بر او مسلط شود، مرد می خواهد زن را بگیرد و زن می خواهد او را بگیرند." 2- تئـوري نهان (نهفته) كه بيشتر در ناخودآگاه اسلامي به ميزان زيادي سركوب شده Sexualite زن را فعال تلقي مي كند و اين طور عنوان مي كند كه يكي از اهداف اصلي تمدن كنترل كردن اين Sexualite فعال است كه به زن قدرتي مخرب مي دهد . اين تئوري در افكار و نوشته هاي غزالي به چشم مي خورد، اين نگرش به زن نقش شكارچي و به مرد نقش قرباني منفعل را مي دهد. اين دو تئـوري يك نقطه مشترك دارند و آن توافق هر دو روي قدرت زن در مغلوب كردن مرد است و آن نه از طريق زور بلكه از طريق نيرنگ. بر خلاف تئـوري آشكار كه زن و مرد را نقطه متضاد مي داند تئوري "نـــهــان" معتقد است كه زن و مرد شباهت ها ي جنسي زيادي با هم دارند، از نظر غزالي زن و مرد داراي يك نوع سلول جنسي واحد هستند كه آن را "مـــاء" مي نامند و بچه را محصول هر دو سلول جنسي مي داند. غزالي انزال را نه تنها براي مرد بلكه براي زن هم قائل مي شود . تفاوت زن و مرد از لحاظ جنسي براي او بيشتر در سطح ريتم و سرعت رسيدن به انزال است كه در زن بسيار آرام تر از مرد صورت مي گيرد. تفاوت فيزيكي بين دو جنس يكي از علت هايي است كه ممكن است باعث عدم هماهنگي آن ها در روابط جنسي شود، بدين گونه كه ممكن است مرد سريع تر از زن به انزال رسد. "در حقيقت خيلي اوقات انزال زن در روابط جنسي به تعويق مي افتد و به جاي تسكين جنسي باعث تشديد تحريك جنسي او مي شود، از طرفي اين مسئـله كه مرد خيلي زود به هم آغوشي خاتمه دهد مي تواند براي زن سرخوردگي به همراه آورد." به عقيده غزالي خواسته ها و اميال جنسي زن بسيار قابل ملاحظه است و لازم است كه مرد بتواند اين احتياجات را ارضاء كند، "زيرا وظيفه مرد است كه زن با تقوا باقي بماند در مجموع بهتر است كه مرد رابطه جنسي خود را با همسرش، بر اساس نيازهاي او كاهش و يا افزايش دهد و اين در جهت اين است كه زن با تقوا باقي بماند." تئوري غزالي ارتباط مستقيمي بين تقواي زن و نظم اجتماعي مي بيند و به خاطر همين است كه اين قدر به روي ضرورت ارضاي جنسي زن توسط شوهر تاكيد مي كند به نظر او اگر زن به شوهرش اكتفا كند و با جذب مردان ديگر فتنه بر پا نكند نظم اجتماعي بر قرار خواهد ماند. تمايلات جنسي زن و ترسي كه اين مسئله در غزالي ايجاد مي كند او را به اين نتيجه مي رساند كه اعتراف كند چقدر براي يك مرد ارضاي جنسي يک زن كار مشكلي است. "اگر علما هيچ وقت احتياجات زن را در زمينه همخوابگي مشخص نكرده اند به خاطر اين است كه اين كار بسيار مشكل است." يكي از چيزهايي كه غزالي بر آن تاكيد مي كند نوازش قبل از رابطه جنسي است، او به اهميتي كه اين مسـئله براي ارضا جنسي زن دارد اشاره مي كند و آن را يكي از وظايف مرد مسلمان به شمار مي آورد و حديث زير را در اين ارتباط نقل مي كند: "پیامبر گفت: هيچ كدام از شما مثل حيوانات خودش را روي همسرش نياندازد، بلكه پيش از آن پيامي بين آن ها رد و بدل شود، از او پرسيدند: اين پيام چيست؟ پاسخ داد: بوسه و كلام محبت آميز. حديث ديگری كه در حين ارتباط از محمد نقل مي كنند به شرح زير است: همان طور كه گفتيم تمام اين ها براي كاستن خطري است كه زن براي جامعه اسلامي دارد. حديث زير در اين ارتباط از محمد نقل مي كند: اگر بخواهيم مقايسه كوتاهي بين اسلام و مسيحيت در اين ارتباط كنيم نكته مهمي كه بايد عنوان كنيم اين است كه در مسيحيت غربي اين خود غريزه جنسي است كه مورد حمله قرار مي گيرد و غريزه جنسي به صورت غريزه ي حيواني تبديل مي شود، اسلام راهي كاملاّ متفاوت را انتخاب كرده، اين غريزه جنسي نيست كه مورد حمله قرار مي گيرد بلكه اين زن است كه عامل فتنه است و در نتيجه تجسمي از هرج و مرج است و قدرتي مخرب در خود دارد. مشاهده مي كنيم كه در تئـوري اسلامي غريزه به حالت خالصش انرژي است كه مي تواند در جهت سازنده، در جهت الهي و جامعه اسلامي، استفاده شود اگر كه مطابق با قانون باشد. خود غريزه جنسي نيست كه خطرناک است بر عكس اين غريزه سه كاربرد مثبت و حياتي دارد: 2ـ به عنوان وسيله اي است كه مسلمان مي تواند با آن از نعماتي كه در بهشت خدا وعده داده آشنا شود و اين باعث مي شود كه قوانين اسلام را اجرا كند. 3ـ سومين كاربرد اين كه طبق آن چه غزالي مي گويد ارضاي غريزه جنسي براي اين كه انرژي انسان به كارهاي دیگر منعكس شود لازم است. " روح و جان خيلي سريع از انجام وظيفه خسته مي شود، زيرا كه اين وظایـف ضد طبيعت او هستند ولي اگر گاه گداري بتواند با لذتي خستگي خود را بيرون آورد براي كار و انجام وظيفه نيرو پيدا مي كند. همراهي و مقاربت با زنان حالت آرامش و بيرون كردن خستگی و استراحت قلبي را به همراه دارد، مهم است كه جان انسان با روش هايي كه مذهب به او اجازه داده استراحت كند." ادامه دارد * مژگان کاهن، روانشناس از دانشگاه ULB بروکسل Copyright: gooya.com 2016
|