در همين زمينه
10 تیر» همجنس گرا و هم جنس باز، محمدرضا اسکندری4 آذر» رابطه، فرهنگ و میل جنسی، مژگان کاهن 4 آبان» خودارضایی: از باورهای فرهنگی تا نگرشهای علمی، مژگان کاهن، راديو زمانه 22 شهریور» وظيفه قانون از نگاه دانش نوين جنسی، حميدرضا شيرمحمدی 26 بهمن» بررسی هويت فرهنگی نوجوانان مهاجر ايرانی، مژگان کاهن
بخوانید!
4 اسفند » دولت و پلیس بر سر طرح امنیت اجتماعی اختلاف ندارند، مهر
4 اسفند » شیطان به روایت امیر تاجیک، خبر آنلاین 2 اسفند » قفل شدگی در گذشته، جمعه گردی های اسماعيل نوری علا 2 اسفند » ديدگاه هنرمندان براي رفع كمبود تالارها، جام جم 2 اسفند » آذر نفیسی نویسنده و استاد دانشگاه جانز هاپکینز در مورد تازه ترین اثر خود صحبت می کند (ویدئو)، صدای آمریکا
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! عشق و تجربیات جنسی، بررسی تطبيقی - فرهنگی مسائل جنسی (بخش پايانی)، مژگان کاهن
mojgankahen44@yahoo.fr تجربیات جنسی افراد در پرسشنامه ما یك سری از سوالات، مربوط به تجربه جنسی خود فرد می شد. هدف ما از مطرح كردن این بخش سوالات بررسی تاثیر تفاوت فرهنگی و همینطور تاثیر مهاجرت بر روی تجربیات جنسی افراد می باشد. این رقم در مورد مردهای ایرانی بلژیك افزایش می یابد (90% ). در حالی كه بیش از 60% زنان ایرانی بلژیك پیش از ازدواج تجربه جنسی نداشتهاند. (البته لازم به تذكر است كه بیشتر این ازدواج ها در ایران صورت گرفته اند.) (نمودار2) نكتهای كه در سه گروه مشاهده می كنیم این است كه در مجموع، مردان تجربه های جنسی شان بیش از زنان بوده است. در گروه ایرانیان ایران، اکثریت زنان یا تجربه جنسی نداشتهاند (40%) یا رابطه جنسی شان به یك نفر(40%) خلاصه شده است. در حالی كه بیشترین پاسخ مردان ایران حاكی از رابطه جنسی شان با بیش از دو نفر می باشد (45%). و نیز درصد مردان ایران كه به هیچ وجه رابطه جنسی نداشتهاند، (15%) در مقایسه با زنان بسیار كمتر است. (نمودار 3) در گروه “ایرانیان بلژیك” هم همین تفاوت را مشاهده می كنیم: اگر 70% زنان ایرانی بلژیك تنها با یك نفر رابطه داشتهاند، اکثریت قریب به اتفاق مردان ایرانی بلژیك با بیش از سه نفر در طول زندگی شان ارتباط برقرار كردهاند (95% ). در پاسخ به سوال : "به هنگام اولین رابطه جنسی، احساستان به طرف مقابل چگونه بود؟ "نیز باز تفاوت های عمدهای بین سه گروه به چشم می خورد. در گروه ایرانیان ایران، حدود 40% از زنان و مردان در هنگام اولین رابطه جنسی هیچ احساسی به طرف مقابل نداشتهاند. (مسئله ای كه احتمالا ریشهاش در ازدواج های بدون شناخت و نیز رابطه با زنان روسپی به عنوان اولین تجربه جنسی - برای مردان - می باشد). این در حالی است كه اکثریت قریب به اتفاق بلژیكی ها (95%) اعلام می كنند كه طرف مقابلشان را دوست داشتهاند. (نمودار 4 و 5)
در جواب به سوال: "كدام یك از شما دو نفر بیشتر مشتاق رابطه جنسی بود؟" باز هم مشاهده می كنیم اکثر بلژیكی ها پاسخ "هر دو" را برمی گزینند. (70% زنان و 80% مردان) در صورتی كه در گروه ایرانیان ایران مشاهده می كنیم بیشترین افراد، مرد را به عنوان فرد مشتاق تر به رابطه جنسی اعلام می كنند. (به عبارتی مردها پاسخ "من" و زن ها پاسخ "او" را برگزیدهاند.) باز هم در این جا ”ایرانیان بلژیك” بین در گروه قرار می گیرند. (حدود 50% پاسخ "هر دو" را برگزیدهاند ولی حدود 40% هم معتقدند اشتیاق بیشتر از جانب مرد بوده است.) (نمودار 6 و 7)
در رابطه با مسئله "لذت در رابطه جنسی "ملاحظه می كنیم كه میزان لذتی كه مردها اعلام می كنند از زن ها در هر سه گروه بیشتر است. اما این تفاوت در بین بلژیكی ها خیلی چشمگیر نیست. در حالی كه در دو گروه دیگر (ایرانی ها) تفاوت میان زنان و مردان از لحاظ آماری معنی دار است. نكته دیگر این كه تعداد زن های مقیم ایران كه تجربه "غمگین و افسرده بودن" را بعد از رابطه جنسی حس كردهاند (48%)، از گروه های دیگر بیشتر است.
هر سه گروه بر این باورند كه هنگامی كه دو نفر یکدیگر را دوست دارند رابطه جنسی ارضا كننده تر می شود. نكتهای كه سه گروه را از هم متمایز می كند، این است كه برای بلژیكی ها و نیز مردان ایرانی بلژیك، "می توان بدون این كه دیگری را دوست داشت با او رابطه جنسی برقرار كرد." این در حالیست كه 65% “ایرانیان ایران” و نیز زنان ایرانی بلژیك با رقمی مشابه، با این جمله مخالفند. اکثریت افراد سه گروه، معتقدند که "در یک زوج عشق بدون احساس جنسی نمی تواند وجود داشته باشد". اما مشاهده می کنیم که 52% زن های بلژیکی بر این باورند که عشق می تواند احساس جنسی به همراه نداشته باشد. در صورتی که این رقم در بین سایر گروه ها 30% است. نكتهای كه در مورد زنان ایرانی بلژیك مشاهده می كنیم این است كه اکثریت قریب به اتفاق آن ها (90%) "عشقبازی را یكی شدن با دیگری" تلقی می كنند كه تفاوت آن ها را با بقیه گروه ها از لحاظ آماری معنی دار می كند. (در سایر گروه ها این رقم بین 50 تا 60% است.) ما فرضیه هامان در این رابطه رادر بخش تحلیل نتایج بیان خواهیم كرد.(نمودار 8)
در ارتباط با "عشق" باید گفت تعداد دفعاتی كه ایرانیان - طبق اظهارات خودشان - عاشق شدهاند از بلژیكی ها خیلی كمتر است: حدود 75% مردان و 50% زنان ایران، اظهار می دارند كه تنها یك بار عاشق شدهاند و 25% زنان ایران، هرگز عاشق نبودهاند. در حالی كه اغلب بلژیكی ها (75%)، بیش از دو بار این تجربه را داشتهاند. “ایرانیان بلژیك” بین دو گروه قرار دارند.
هدف جانبی دیگر ما در این پرسشنامه این بود كه می خواستیم بدانیم خود اشخاص چه تصویری از تفاوت لذت جنسی بین زنان و مردان اروپایی و ایرانی دارند. برای این منظور دو سوال مطرح كردیم: بررسی پاسخ ها به ما نشان می دهد كه 70% زنان ایران و نیز زنان ایرانی بلژیك معتقدند كه میزان لذت در مردان ایرانی بیشتر است. در صورتی که اغلب پاسخ می دهند كه تفاوتی بین زن و مرد اروپایی، وجود ندارد. در اینجا نکته ای که در مورد ایرانیان ایران توجه ما را جلب می کند تفاوت عمده ای است که در پاسخ زنان و مردان وجود دارد: وقتی در مورد اروپایی ها سوال می کنیم نیز این مردان با درصدی مشابه پاسخ "تفاوتی ندارد" را برمی گزینند. ملاحظه می كنیم این تصویری که بخشی از مردان گروه ایران دارند در بین ایرانیانی كه در بلژیك زندگی می كنند بسیار كم رنگ تر شده است. از بلژیكی ها تنها سوال دوم پرسیده شد كه اکثریت جواب ها حاكی از اعتقاد به عدم تفاوت بین میزان لذت جنسی زن و مرد اروپایی است. بد نیست اضافه کنیم 40% از مردها و 30% از زن های بلژیکی پاسخ "مردها بیشتر لذت می برند" را انتخاب کرده اند. پاسخ های اشخاص به این سوال ها، نشان می دهد بین تصویری که یک گروه از زندگی جنسی گروه دیگر دارد، با تصویری که خود آن گروه از خود می دهد، همیشه انطباق کامل وجود ندارد. در مورد مردهای ایران دو نمونه مشاهده کردیم: 2- تصویری که بخشی از مردان ایران از زن اروپایی دارند: خواهش های جنسی بیشتری نسبت به مرد اروپایی برای او قائل می شوند. این تصویر هیچ انطباقی با پاسخ گروه بلژیکی ها ندارد. مسئله دیگری که ما می خواستیم بررسی کنیم این بود که می خواستیم بدانیم اشخاص تا چه حد با جملات زیر موافقند: بیش از نیمی از افراد سه گروه با در صدی مشابه، معتقدند که در جوامع غربی خواهش های جنسی را بیش از حد تحریک می کنند. در ارتباط با جامعه ایران باید گفت که 75% ایرانیان گروه بلژیک و 67%ایرانیان ایران معتقدند که در ایران نیازهای جنسی افراد، زیاد از حد سرکوب می شوند. تا این مرحله سعی نمودیم بطور اجمالی، بعضی از نتایج آماری پژوهش خود را به آگاهی شما برسانیم. اكنون قصد داریم به تحلیل نتایج به دست آمده بپردازیم. ***
بررسی نتایج به دست آمده نشان می دهد كه برای “ایرانیان ایران” سكسوآلیته و لذت جنسی، بااین كه تابو است، در عین حال ارزشی مثبت هم محسوب می شود. این موضوع را از نوع جواب هایشان به یك سری سوالات می توانیم دریابیم: از سوی دیگر متوجه می شویم كه برای بسیاری از ایرانیان عشق بدون احساس جنسی نمی تواند وجود داشته باشد، اگر بپذیریم كه عشق یكی از ارزش های مثبت جامعه ماست، این كه تمایل جنسی را برای عشق اجتناب ناپذیر قلمداد كردهاند نیز در جهت ارزش دادن به مسائل جنسی است. همچنین این كه 63 نفر پرسشنامه های ما را بدون آن که مجبور باشند، برای ما با پست باز پس فرستادهاند، نیز حكایت از علاقه آن ها به این موضوع، یا لااقل اهمیتی كه از نظر ایشان دارد، می كند. تفاوت هایی كه بین ایرانی ها و بلژیكی ها مشاهده كردیم، حاصل این است كه فرهنگ در حوزه وسیعی از زندگی انسان عمل می كند. فرهنگ رابط بین انسان و واقعیت است. هیچ محركی به طور مستقیم روی انسان عمل نمی كنند. بلكه از فراسوی معانی كه عوامل اجتماعی و فرهنگی بر آن می نهند ادراك می شود. طوری كه ما دائم در دنیای نمادین بسر می بریم. باید گفت این معانی رفتارها را به میزان زیادی تعیین می كنند. این معانی جمعی و گروهی هستند و باعث می شوند افراد یك گروه به طور همسان عمل كنند. طوری كه می توان با آن ها گروه ها را از هم متمایز كرد. تعیین كننده این معانی ارزش های فرهنگی می باشند. طبق گفته روانشناسان اجتماعی هر اندازه فرهنگ سنتی تر باشد، این معناها همه گیرتر و قوی ترند و همه ابعاد و پدیده های زندگی را در برمی گیرند. به طوری كه به افرادش كمتر اجازه می دهد معنایی آزاد و خارج از كادر موجود از پدیده ها بگیرند. این است كه در فرهنگ های سنتی نوعی یكدستی عقاید و رفتارها را مشاهده می كنیم و این معناها به صورت یك فلسفه زندگی عمومی بروز می كند. تغییر ساختار اجتماعی جوامع غربی كه محصول صنعتی شدن این جوامع است، تغییراتی وسیع در ساختار فرهنگ آن ایجاد كرده است. با ازدیاد تخصص ها و شاخه های دانش و پیچیدگی روز افزون نظام اجتماعی، گروه های كوچك به تعدادشان اضافه می شود گروه هایی كه در زمینه های متعدد با یكدیگر متفاوتند. در حالی كه در جوامع سنتی همه به یك گروه متعلق هستند. این مسئله افزایش و فراوانی گروه های انسانی، نگرش های جدید و متعددی را با خود به دنبال داشته است و بر خلاف جوامع سنتی، فرد را در مقابل انتخاب های مختلف قرار می دهد. كدها،ارزش ها و رفتارها، مبهم و نسبی می شوند چرا كه واقعیت نه به عنوان پدیدهای واحد و مطلق، بلكه به صورت پدیدهای چند جانبه و قابل تغییر و نسبی نگاه می شود. ولی در عین حال در كنار این قضیه مشاهده می كنیم مردان ایران؛ اگر بتوانیم به گفته هاشان استناد كنیم، در رفتارشان بسیار محدودتر از مردهای ایرانی بلژیك و مردهای بلژیكی هستند كه در جامعهای باز زندگی می كنند. نكته دیگری كه مشاهده كردیم این بود كه در گروه ایران، برای اغلب سوال ها فاكتور مذهبی بودن، نقشی بازی نمی كرد یعنی جواب اغلب افراد، چه مذهبی و چه غیر مذهبی، در یك جهت بود. این ما را به این نتیجه می رساند كه این ارزش ها تنها اعتقادات ایدئولوژیكی نیستند و به صورت ارزش های فرهنگی در آمدهاند. نكته دیگری كه قابل ذكر است این است كه درمقایسه بین ایرانی ها و بلژیكی ها هر چند كه دو گروه در نقاط زیادی با هم متفاوتند ولی نقطه های مشتركی هم بین آن ها پیدا می كنیم. وجه اشتراك اصلی این كه در نهایت Sexualite در هر دو گروه به عنوان ارزشی مثبت تلقی می شوند، نكته دوم این كه هر دو گروه Sexualite و عشق را با هم پیوند می دهند و عشق در روابط جنسی اهمیت نسبتا زیادی برایشان دارد.
ملاحظه می كنیم به چه میزان تغییر محیط فرهنگی می تواند در طرز تلقی افراد در قبال مسائل جنسی تاثیر داشته باشد. البته به نسبت گروه های دیگر مهاجر باید گفت این تغییر در “ایرانیان بلژیك” نسبتا سریع بوده است. كه به عقیده ما به علت طبقه و گروه مهاجران ایرانی كشور بلژیك است. اکثریت این گروه را ایرانیانی تشكیل می دهند كه زیر ده سال است كه در بلژیك زندگی می كنند (در زمان پر کردن پرسشنامه). اغلب پناهنده هستند و تجربیاتی كه در سال های قبل از خروجشان از ایران زندگی كردهاند، جو انقلاب و به زیر سوال بردن لااقل بخشی از ارزش ها، آن ها را برای تغییر و پذیرفتن ارزش های جدید مستعد كرده است. در مقابل دیدیم كه در بعضی موارد زن ها بیش از مردان تغییر كردهاند، از جمله در این عقیده مصرند كه وقتی شخصی در خود لذت جنسی حس نمی كند در آن لحظه نباید صرفا به خاطر ارضای طرف مقابل به این كار تن دردهد. در حالی كه مردهای ایرانی بلژیك در این ارتباط بیشتر جوابشان شبیه مردهای ایران است. همان طور كه كاتز(Katz) روانشناس اجتماعی می گوید انسان ها وقتی در شرایطی جدید قرار می گیرند، - مثلاّ در محیطی جدید كه اطلاعات و ارزش هایی جدید در اختیار آن ها می گذارد - همه این اطلاعات را به یك نسبت كسب نمی كنند. یعنی یك "مشاهده انتخابی" وجود دارد. به عبارتی، ما انسان ها گرایش داریم توجه مان را به اطلاعاتی جلب كنیم كه با منش خودمان سازگاری دارد و آن هایی را كه پذیرششان برایمان مشكل است را نادیده می گیریم. این كه زنان ایرانی بیش از مردان این ارزش جدید را از محیط دریافت كردهاند، نمایانگر آمادگی ای است كه در پذیرایی آن داشتهاند چرا كه ارزش های قبلی به آن ها در این ارتباط، بیشتر از مردان سرخوردگی جنسی می داده است. نکته ای که در پایان باید عنوان کنم این نکته ی مهم است که گروه ما به علت محدود بودنش، از لحاظ آماری به ما اجازه ی تعمیم نتایج را به کل جامعه ایران یا بلژیک نمی دهد. به این معنی که ما می توانیم از نتایج این تحقیق آماری، تنها به این دست یابیم که بین سه گروه تفاوت وجود داشته است. ولی نمی توانیم با صراحت عنوان کنیم که این گروه ها نماینده ی ایرانی ها (و حتی تهرانی ها) بلژیکی ها (و حتی بروکسلی ها) و ایرانی های بلژیک می باشند. هدف این کار تنها کوششی بود در جهت این که نسبت به اهمیتی که تفاوت فرهنگ در نگرش انسان ها در تلقی آن ها به مسائل جنسی می تواند داشته باشد، توجه بیشتری معطوف کنیم و این که در آینده بتوانیم امکانات و دانش خود را در جهت تحقیقات وسیع تر و فراگیرتر در این زمینه بسیج کنیم. --------------------------------------------
Bibliographie
A (Références en langue française Copyright: gooya.com 2016
|