جمعه 25 آذر 1384   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

عشق و تجربیات جنسی، بررسی تطبيقی - فرهنگی مسائل جنسی (بخش پايانی)، مژگان کاهن

مژگان کاهن
در این بخش که آخرین قسمت مطلب ما می باشد، به اظهارات افراد در مورد زندگی جنسی خودشان، رابطه ای که بین عشق و مسائل جنسی می بینند و نیز تصویری که از مسائل جنسی در بین غربی ها و ایرانی ها دارند، می پردازیم. در انتها نیز به تحلیلی کلی از این کار تحقیقی خواهیم پرداخت

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




mojgankahen44@yahoo.fr

تجربیات جنسی افراد

در پرسشنامه ما یك سری از سوالات، مربوط به تجربه جنسی خود فرد می شد. هدف ما از مطرح كردن این بخش سوالات بررسی تاثیر تفاوت فرهنگی و همینطور تاثیر مهاجرت بر روی تجربیات جنسی افراد می باشد.

در پاسخ به سوال "آیا قبل از ازدواج رابطه جنسی داشته‏اید؟" در می یابیم كه 100% مردها و 86% زنان بلژیكی قبل از ازدواج رابطه جنسی داشته‏اند. در مورد “ایرانیان ایران” باید گفت اکثریت قریب به اتفاق زنان ایرانی (80% ) پاسخشان به این سوال منفی است در صورتی كه 55% مردان ایرانی طبق گفته خودشان پیش از ازدواج تجربه جنسی داشته‏اند .(نمودار1)


نمودار 1 - آیا قبل از ازدواج رابطه جنسی داشته‏اید؟

این رقم در مورد مردهای ایرانی بلژیك افزایش می یابد (90% ). در حالی كه بیش از 60% زنان ایرانی بلژیك پیش از ازدواج تجربه جنسی نداشته‏اند. (البته لازم به تذكر است كه بیشتر این ازدواج ها در ایران صورت گرفته‏ اند.) (نمودار2)


نمودار 2 - آیا قبل از ازدواج رابطه جنسی داشته‏اید؟

نكته‏ای كه در سه گروه مشاهده می كنیم این است كه در مجموع، مردان تجربه های جنسی شان بیش از زنان بوده‏ است. در گروه‏ ایرانیان ایران، اکثریت زنان یا تجربه جنسی نداشته‏اند (40%) یا رابطه جنسی شان به یك نفر(40%) خلاصه شده است. در حالی كه بیشترین پاسخ مردان ایران حاكی از رابطه جنسی شان با بیش از دو نفر می باشد (45%). و نیز درصد مردان ایران كه به هیچ وجه رابطه جنسی نداشته‏اند، (15%) در مقایسه با زنان بسیار كمتر است. (نمودار 3)


نمودار 3 - در طول زندگی تان با چند نفر رابطه ی جنسی داشته اید؟

در گروه “ایرانیان بلژیك” هم همین تفاوت را مشاهده می كنیم: اگر 70% زنان ایرانی بلژیك تنها با یك نفر رابطه داشته‏اند، اکثریت قریب به اتفاق مردان ایرانی بلژیك با بیش از سه نفر در طول زندگی شان ارتباط برقرار كرده‏اند (95% ).

در پاسخ به سوال : "به هنگام اولین رابطه جنسی، احساستان به طرف مقابل چگونه بود؟ "نیز باز تفاوت های عمده‏ای بین سه گروه به چشم می خورد. در گروه ایرانیان ایران، حدود 40% از زنان و مردان در هنگام اولین رابطه جنسی هیچ احساسی به طرف مقابل نداشته‏اند. (مسئله ای كه احتمالا ریشه‏اش در ازدواج های بدون شناخت و نیز رابطه با زنان روسپی به عنوان اولین تجربه جنسی - برای مردان - می باشد). این در حالی است كه اکثریت قریب به اتفاق بلژیكی ها (95%) اعلام می كنند كه طرف مقابلشان را دوست داشته‏اند. (نمودار 4 و 5)


نمودار 4 - به هنگام اولین رابطه جنسی، احساستان به طرف مقابل چگونه بود؟



نمودار 5 - به هنگام اولین رابطه جنسی، احساستان به طرف مقابل چگونه بود؟


پاسخ مردهای ایرانی بلژیك به مردان ایران شبیه است. بیش از نیمی از آن ها اظهار می دارند كه در هنگام اولین رابطه جنسی احساسی به هم بسترشان نداشته‏اند. در صورتی كه اکثریت زنان ایرانی بلژیك اعلام می كنند كه به طرف مقابلشان علاقه داشته‏اند (90%).

در جواب به سوال: "كدام یك از شما دو نفر بیشتر مشتاق رابطه جنسی بود؟" باز هم مشاهده می كنیم اکثر بلژیكی ها پاسخ "هر دو" را برمی گزینند. (70% زنان و 80% مردان) در صورتی كه در گروه ایرانیان ایران مشاهده می كنیم بیشترین افراد، مرد را به عنوان فرد مشتاق تر به رابطه جنسی اعلام می كنند. (به عبارتی مردها پاسخ "من" و زن ها پاسخ "او" را برگزیده‏اند.) باز هم در این جا ”ایرانیان بلژیك” بین در گروه قرار می گیرند. (حدود 50% پاسخ "هر دو" را برگزیده‏اند ولی حدود 40% هم معتقدند اشتیاق بیشتر از جانب مرد بوده است.) (نمودار 6 و 7)



نمودار 6 - كدام یك از شما دو نفربیشتر مشتاق رابطه جنسی بود؟



نمودار 7 - كدام یك از شما دو نفربیشتر مشتاق رابطه جنسی بود؟

در رابطه با مسئله "لذت در رابطه جنسی "ملاحظه می كنیم كه میزان لذتی كه مردها اعلام می كنند از زن ها در هر سه گروه بیشتر است. اما این تفاوت در بین بلژیكی ها خیلی چشمگیر نیست. در حالی كه در دو گروه دیگر (ایرانی ها) تفاوت میان زنان و مردان از لحاظ آماری معنی دار است. نكته دیگر این كه تعداد زن های مقیم ایران كه تجربه "غمگین و افسرده بودن" را بعد از رابطه جنسی حس كرده‏اند (48%)، از گروه های دیگر بیشتر است.


رابطه بین عشق و مسائل جنسی

هر سه گروه بر این باورند كه هنگامی كه دو نفر یکدیگر را دوست دارند رابطه جنسی ارضا كننده تر می شود. نكته‏ای كه سه گروه را از هم متمایز می كند، این است كه برای بلژیكی ها و نیز مردان ایرانی بلژیك، "می توان بدون این كه دیگری را دوست داشت با او رابطه جنسی برقرار كرد." این در حالیست كه 65% “ایرانیان ایران” و نیز زنان ایرانی بلژیك با رقمی مشابه، با این جمله مخالفند.

اکثریت افراد سه گروه، معتقدند که "در یک زوج عشق بدون احساس جنسی نمی تواند وجود داشته باشد". اما مشاهده می کنیم که 52% زن های بلژیکی بر این باورند که عشق می تواند احساس جنسی به همراه نداشته باشد. در صورتی که این رقم در بین سایر گروه ها 30% است.

نكته‏ای كه در مورد زنان ایرانی بلژیك مشاهده می كنیم این است كه اکثریت قریب به اتفاق آن ها (90%) "عشقبازی را یكی شدن با دیگری" تلقی می كنند كه تفاوت آن ها را با بقیه گروه ها از لحاظ آماری معنی دار می كند. (در سایر گروه ها این رقم بین 50 تا 60% است.) ما فرضیه هامان در این رابطه رادر بخش تحلیل نتایج بیان خواهیم كرد.(نمودار 8)



نمودار 8 - عشقبازی کردن یکی شدن با دیگری است.

در ارتباط با "عشق" باید گفت تعداد دفعاتی كه ایرانیان - طبق اظهارات خودشان - عاشق شده‏اند از بلژیكی ها خیلی كمتر است: حدود 75% مردان و 50% زنان ایران، اظهار می دارند كه تنها یك بار عاشق شده‏اند و 25% زنان ایران، هرگز عاشق نبوده‏اند. در حالی كه اغلب بلژیكی ها (75%)، بیش از دو بار این تجربه را داشته‏اند. “ایرانیان بلژیك” بین دو گروه قرار دارند.

نکته ای که سه گروه در آن با هم تفاهم دارند، این است که عشق را پدیده ای می دانند که به تدریج و با گذشت زمان شکل می گیرد و تعداد کسانی که به "عشق در یک نگاه" معتقدند، زیاد نمی باشد.


نظر اشخاص در مورد مسائل جنسی در غرب و ایران

هدف جانبی دیگر ما در این پرسشنامه این بود كه می خواستیم بدانیم خود اشخاص چه تصویری از تفاوت لذت جنسی بین زنان و مردان اروپایی و ایرانی دارند. برای این منظور دو سوال مطرح كردیم:
1- به نظر شما در بین ایرانیان زن ها از رابطه جنسی بیشتر لذت می برند یا مردان یا این كه تفاوتی نمی بینید؟ (این سوال را تنها برای دو گروه ایرانی مطرح کردیم.)
2- به نظر شما در بین اروپاییان زن ها از رابطه جنسی بیشتر لذت می برند یا مردان یا این كه تفاوتی نمی بینید؟

بررسی پاسخ ها به ما نشان می دهد كه 70% زنان ایران و نیز زنان ایرانی بلژیك معتقدند كه میزان لذت در مردان ایرانی بیشتر است. در صورتی که اغلب پاسخ می دهند كه تفاوتی بین زن و مرد اروپایی، وجود ندارد.

در اینجا نکته ای که در مورد ایرانیان ایران توجه ما را جلب می کند تفاوت عمده ای است که در پاسخ زنان و مردان وجود دارد:
در حالی که اکثریت قریب به اتفاق زنان ایران(80%)، معتقدند که این مردهای ایرانی هستند که از رابطه جنسی بیشتر لذت می برند، گروه مردهای ایران (60%)اظهار می دارند که لذت جنسی زنان و مردان ایرانی به یک اندازه است. (نمودار 9)




نمودار 9 - به نظر شما در بین ایرانیان زن ها از رابطه جنسی بیشتر لذت می برند یا مردان یا این كه تفاوتی نمی بینید؟

وقتی در مورد اروپایی ها سوال می کنیم نیز این مردان با درصدی مشابه پاسخ "تفاوتی ندارد" را برمی گزینند.

نكته جالبی كه پاسخشان را به دو سوال متفاوت می كند این است كه حدود 40% مردان ایران بر این باورند كه زن های اروپایی بیش از مردانشان از همآغوشی لذت می برند. و این در حالیست که در بین بلژیکی ها (نه مردها، نه زن ها) حتی یک نفر هم پاسخ "زن ها بیشتر لذت می برند" را برنگزیده است. (نمودار 10)



نمودار 10 - به نظر شما در بین اروپایی ها زن ها از رابطه جنسی بیشتر لذت می برند یا مردان یا این كه تفاوتی نمی بینید؟



نمودار 11 - به نظر شما در بین اروپایی ها زن ها از رابطه جنسی بیشتر لذت می برند یا مردان یا این كه تفاوتی نمی بینید؟

ملاحظه می كنیم این تصویری که بخشی از مردان گروه ایران دارند در بین ایرانیانی كه در بلژیك زندگی می كنند بسیار كم رنگ تر شده است. از بلژیكی ها تنها سوال دوم پرسیده شد كه اکثریت جواب ها حاكی از اعتقاد به عدم تفاوت بین میزان لذت جنسی زن و مرد اروپایی است. بد نیست اضافه کنیم 40% از مردها و 30% از زن های بلژیکی پاسخ "مردها بیشتر لذت می برند" را انتخاب کرده اند.

پاسخ های اشخاص به این سوال ها، نشان می دهد بین تصویری که یک گروه از زندگی جنسی گروه دیگر دارد، با تصویری که خود آن گروه از خود می دهد، همیشه انطباق کامل وجود ندارد. در مورد مردهای ایران دو نمونه مشاهده کردیم:
1- تصویری که از زن های ایرانی دارند: معتقدند زن ها به اندازه مردهای ایرانی از تجربیات جنسی لذت می برند. دیدیم این نظر درست در مقابل تصویری است که زنان ایرانی از خودشان دارند.

2- تصویری که بخشی از مردان ایران از زن اروپایی دارند: خواهش های جنسی بیشتری نسبت به مرد اروپایی برای او قائل می شوند. این تصویر هیچ انطباقی با پاسخ گروه بلژیکی ها ندارد.

مسئله دیگری که ما می خواستیم بررسی کنیم این بود که می خواستیم بدانیم اشخاص تا چه حد با جملات زیر موافقند:
1- در جوامع غرب غرایز جنسی را بیش از حد تحریک می کنند.
2- در ایران غرایز جنسی بیش از حد سرکوب می شوند.

بیش از نیمی از افراد سه گروه با در صدی مشابه، معتقدند که در جوامع غربی خواهش های جنسی را بیش از حد تحریک می کنند.

در ارتباط با جامعه ایران باید گفت که 75% ایرانیان گروه بلژیک و 67%ایرانیان ایران معتقدند که در ایران نیازهای جنسی افراد، زیاد از حد سرکوب می شوند.

تا این مرحله سعی نمودیم بطور اجمالی، بعضی از نتایج آماری پژوهش خود را به آگاهی شما برسانیم. اكنون قصد داریم به تحلیل نتایج به دست آمده بپردازیم.

***


تـــحــلیــــل نتـایــج پرســـشنـــامه ها

بررسی نتایج به دست آمده نشان می دهد كه برای “ایرانیان ایران” سكسوآلیته و لذت جنسی، بااین كه تابو است، در عین حال ارزشی مثبت هم محسوب می شود. این موضوع را از نوع جواب هایشان به یك سری سوالات می توانیم دریابیم:

این مسئله كه در پاسخ هایشان به سوال ها، سكسوالیته برای ایرانیان یك موضوع جالب برای بحث تلقی شده به ما نشان می دهد كه ایرانیان به این مسئله علاقمند هستند. از طرفی مثلاّ می بینیم در جواب هایشان به سوالات دیگر نیز "عشق بازی كردن" تصویری مثبت می یابد. مثلا این كه بیش از نیمی از ایرانیان با این موافقند كه "عشق بازی كردن یكی شدن با دیگری است"، در جهت ارزش دادن به رابطه جنسی به حساب می آید.

از سوی دیگر متوجه می شویم كه برای بسیاری از ایرانیان عشق بدون احساس جنسی نمی تواند وجود داشته باشد، اگر بپذیریم كه عشق یكی از ارزش های مثبت جامعه ماست، این كه تمایل جنسی را برای عشق اجتناب ناپذیر قلمداد كرده‏اند نیز در جهت ارزش دادن به مسائل جنسی است. همچنین این كه 63 نفر پرسشنامه های ما را بدون آن که مجبور باشند، برای ما با پست باز پس فرستاده‏اند، نیز حكایت از علاقه آن ها به این موضوع، یا لااقل اهمیتی كه از نظر ایشان دارد، می كند.

اما از سوی دیگر، یك سری جواب ها به ما نشان می دهد كه مسائل جنسی برای ایرانیان جزو تابوهای اساسی است. این كه در جواب ها اظهار می كنند با اغلب اطرافیانشان در مورد مسائل جنسی صحبت نمی كنند و این كه در بچگی شان با آن ها در مورد این مسئله صحبت نكرده‏اند، همین طور این كه كلاّ از حرف زدن در مورد مسائل جنسی احساس معذب بودن می كنند، همه نشانگر همین مسئله است. تحقیقاتمان همچنین نشان می دهد كه از نظر ایشان با كودكان نیز نباید در این ارتباط صحبت كرد.

در این جا می توانیم خانواده را به عنوان عامل و كارگزار روانی اجتماعی تلقی كنیم كه نه تنها منش اجتماعی را در كودكان شكل می دهد، بلكه تابوهای اجتماعی را نیز در آن ها به وجود می آورد . آن هم نه فقط به وسیله باید و نبایدها، بلكه نتیجه این بخش از پرسشنامه به ما نشان می دهد چگونه خانواده با سكوت در قبال چیزهایی كه نباید در موردشان حرف زد، در كودكان تابوهای اجتماعی را شكل می دهد.

نكته دیگری كه از جواب ها می توانیم نتیجه بگیریم این است كه اگر چه سكسوآلیته در كل یك ارزش مثبت به حساب می آید ولی متوجه می شویم كه برای هر سه گروه نكته ی مهم این است كه در یك كــــادر قرار بگیرد و این كه همه چیز مجاز نیست، این كادر برای “ایرانیان ایران” مذهب، اخلاق و بهداشت است. برای حفظ همین كادرهاست كه ایرانیان با روابط جنسی خارج از ازدواج مخالفند. زیرا در این جا ازدواج به منزله یكی از نهادهای اصلی است كه به غرایز جنسی كادر می دهد. ولی باید اضافه كرد اگر چه این كادرها مهم هستند ولی در بعضی موارد برای زن ها و مردها شكل های متفاوتی پیدا می كنند و همان طور كه از جواب ها دیدیم در مواردی چون روابط جنسی قبل از ازدواج، كادر زن ها بسیار نفوذ ناپذیرتر از مردها می باشد. در ایران فرهنگ ما كه ریشه در مذهب و رسوم اسلامی دارد یكی از عوامل اصلی این تفاوت است. در فرهنگ ایرانی - اسلامی سكسوآلیته مردان محدودیتش بسیار كمتر از زنان است. زیرا كه بر اساس این فرهنگ، زن تنها به یك مرد تعلق دارد و حتی قبل از ازدواج نیز خود را برای آن مرد باید حفظ كند.

تفاوت هایی كه بین ایرانی ها و بلژیكی ها مشاهده كردیم، حاصل این است كه فرهنگ در حوزه وسیعی از زندگی انسان عمل می كند. فرهنگ رابط بین انسان و واقعیت است. هیچ محركی به طور مستقیم روی انسان عمل نمی كنند. بلكه از فراسوی معانی كه عوامل اجتماعی و فرهنگی بر آن می نهند ادراك می شود. طوری كه ما دائم در دنیای نمادین بسر می بریم. باید گفت این معانی رفتارها را به میزان زیادی تعیین می كنند. این معانی جمعی و گروهی هستند و باعث می شوند افراد یك گروه به طور همسان عمل كنند. طوری كه می توان با آن ها گروه ها را از هم متمایز كرد.

تعیین كننده این معانی ارزش های فرهنگی می باشند. طبق گفته روانشناسان اجتماعی هر اندازه فرهنگ سنتی تر باشد، این معناها همه گیرتر و قوی ترند و همه ابعاد و پدیده های زندگی را در برمی گیرند. به طوری كه به افرادش كمتر اجازه می دهد معنایی آزاد و خارج از كادر موجود از پدیده ها بگیرند. این است كه در فرهنگ های سنتی نوعی یكدستی عقاید و رفتارها را مشاهده می كنیم و این معناها به صورت یك فلسفه زندگی عمومی بروز می كند.

تغییر ساختار اجتماعی جوامع غربی كه محصول صنعتی شدن این جوامع است، تغییراتی وسیع در ساختار فرهنگ آن ایجاد كرده است. با ازدیاد تخصص ها و شاخه های دانش و پیچیدگی روز افزون نظام اجتماعی، گروه های كوچك به تعدادشان اضافه می شود گروه هایی كه در زمینه های متعدد با یكدیگر متفاوتند. در حالی كه در جوامع سنتی همه به یك گروه متعلق هستند. این مسئله افزایش و فراوانی گروه های انسانی، نگرش های جدید و متعددی را با خود به دنبال داشته است و بر خلاف جوامع سنتی، فرد را در مقابل انتخاب های مختلف قرار می دهد. كدها،ارزش ها و رفتارها، مبهم و نسبی می شوند چرا كه واقعیت نه به عنوان پدیده‏ای واحد و مطلق، بلكه به صورت پدیده‏ای چند جانبه و قابل تغییر و نسبی نگاه می شود.

اضافه بر آن تغییر سریع جامعه و پیشرفت علم و تكنولوژی، مانع جامد شدن ارزش ها و دیدگاه ها می شوند. در حالی كه در جوامع سنتی ارزش ها به صورت اموری ماورایی و غیر قابل تغییر تصور می شوند كه در زمان باید ثابت بمانند.

جامعه ایران خصوصیات یك جامعه سنتی را داراست و این باعث می شود ارزش هایی كه در این جامعه حاكم است خصوصاّ در ارتباط با مسئله سكسوآلیته، هنوز به عنوان ارزش های مطلق نگریسته شود. از طرفی این ارزش ها به ميزان بسیار زیادی خصوصیات یك جامعه پدرسالار را به كشور ما می دهد.

برخی از جواب هایی كه از این پرسشنامه به دست آمد بیانگر این ارزش هاست: اهمیت مسئله بكارت كه روابط جنسی زن را در كادر ازدواج محدود می كند، در صورتی كه این محدودیت برای مردها به این شدت نیست، یكی از نمونه های این ارزش هاست. مثال دیگر مسئله تعدد تجربیات جنسی مردان است و این در حالیست كه اغلب زنان ایرانی یا اصلا تجربه جنسی نداشته یا تجربه آن ها به رابطه با یك نفر ختم می شود.

ولی در عین حال در كنار این قضیه مشاهده می كنیم مردان ایران؛ اگر بتوانیم به گفته هاشان استناد كنیم، در رفتارشان بسیار محدودتر از مردهای ایرانی بلژیك و مردهای بلژیكی هستند كه در جامعه‏ای باز زندگی می كنند.

نكته دیگری كه مشاهده كردیم این بود كه در گروه ایران، برای اغلب سوال ها فاكتور مذهبی بودن، نقشی بازی نمی كرد یعنی جواب اغلب افراد، چه مذهبی و چه غیر مذهبی، در یك جهت بود. این ما را به این نتیجه می رساند كه این ارزش ها تنها اعتقادات ایدئولوژیكی نیستند و به صورت ارزش های فرهنگی در آمده‏اند.

نكته دیگری كه قابل ذكر است این است كه درمقایسه بین ایرانی ها و بلژیكی ها هر چند كه دو گروه در نقاط زیادی با هم متفاوتند ولی نقطه های مشتركی هم بین آن ها پیدا می كنیم. وجه اشتراك اصلی این كه در نهایت Sexualite در هر دو گروه به عنوان ارزشی مثبت تلقی می شوند، نكته دوم این كه هر دو گروه Sexualite و عشق را با هم پیوند می دهند و عشق در روابط جنسی اهمیت نسبتا زیادی برایشان دارد.


در ارتبـــاط بــا “ایرانیان بلژیك”

ملاحظه می كنیم به چه میزان تغییر محیط فرهنگی می تواند در طرز تلقی افراد در قبال مسائل جنسی تاثیر داشته باشد. البته به نسبت گروه های دیگر مهاجر باید گفت این تغییر در “ایرانیان بلژیك” نسبتا سریع بوده است. كه به عقیده ما به علت طبقه و گروه مهاجران ایرانی كشور بلژیك است. اکثریت این گروه را ایرانیانی تشكیل می دهند كه زیر ده سال است كه در بلژیك زندگی می كنند (در زمان پر کردن پرسشنامه). اغلب پناهنده هستند و تجربیاتی كه در سال های قبل از خروجشان از ایران زندگی كرده‏اند، جو انقلاب و به زیر سوال بردن لااقل بخشی از ارزش ها، آن ها را برای تغییر و پذیرفتن ارزش های جدید مستعد كرده‏ است.

نكته‏ای دیگری كه از بررسی نتایج “ایرانیان بلژیك” نمایان می شود، تفاوتی است كه در بعضی جهات در تغییرات زنان و مردان مشاهده می كنیم. هر چند در یك سری موارد هر دو به یك نسبت تغییر كرده‏اند (مثل موافق بودن با روابط جنسی قبل از ازدواج)، اما در بعضی موارد مردها بیش از زنان تغییر عقیده داده‏اند، به عنوان مثال در زمینه "احتیاجات جنسی یك مرد" دیدیم كه مردها از مردهای ایران فاصله گرفته‏اند و به مردهای بلژیكی نزدیك تر شده‏اند یا در مورد خودارضایی تعداد زنانی كه اظهار داشته‏اند نمی دانند خودارضایی مضر است یا نه، بیشتر از مردان است.

مردهای ایرانی بلژیك از لحاظ "تعداد تجربیات جنسی با افراد مختلف" نیز، بیشتر شبیه مردهای بلژیكی هستند. در صورتی كه زنان ایرانی بلژیك بیشتر شبیه زنان ایران باقی مانده‏اند. فرضی كه در ارتباط با این تفاوت ها می شود اظهار داشت این است كه برخی تابوها برای زنان ایرانی به نسبت مردان ایرانی شدیدتر عمل می كنند و آن به علت محدودیت های شدیدتری بوده كه زن ها نسبت به مردها داشته‏اند. البته احتمالا این مسئله كه اغلب زنان متاهل گروه ما در ایران ازدواج كرده‏اند هم، در برخی پاسخ ها بی تاثیر نبوده است.

در مقابل دیدیم كه در بعضی موارد زن ها بیش از مردان تغییر كرده‏اند، از جمله در این عقیده مصرند كه وقتی شخصی در خود لذت جنسی حس نمی كند در آن لحظه نباید صرفا به خاطر ارضای طرف مقابل به این كار تن دردهد. در حالی كه مردهای ایرانی بلژیك در این ارتباط بیشتر جوابشان شبیه مردهای ایران است. همان طور كه كاتز(Katz) روانشناس اجتماعی می گوید انسان ها وقتی در شرایطی جدید قرار می گیرند، - مثلاّ در محیطی جدید كه اطلاعات و ارزش هایی جدید در اختیار آن ها می گذارد - همه این اطلاعات را به یك نسبت كسب نمی كنند. یعنی یك "مشاهده انتخابی" وجود دارد. به عبارتی، ما انسان ها گرایش داریم توجه مان را به اطلاعاتی جلب كنیم كه با منش خودمان سازگاری دارد و آن هایی را كه پذیرششان برایمان مشكل است را نادیده می گیریم. این كه زنان ایرانی بیش از مردان این ارزش جدید را از محیط دریافت كرده‏اند، نمایانگر آمادگی ای است كه در پذیرایی آن داشته‏اند چرا كه ارزش های قبلی به آن ها در این ارتباط، بیشتر از مردان سرخوردگی جنسی می داده است.

یك مورد دیگر كه زنان ایرانی بلژیك بیش از مردان تغییر كرده‏اند مسئله اهمیت فوق العاده زیادی است كه فاكتور عشق در روابط جنسی برایشان پیدا كرده است. به طوری كه همان طور كه دیدیم حتی از زنان بلژیكی هم بسیار فراتر می روند. چگونه می توان این مسئله تفسیر كرد؟

به نظر من اهمیت فوق العاده دادن به عشق این عملكرد را دارد كه روابط جنسی را در ذهنشان راحت تر به عنوان چیزی مجاز در می آورد. این مسئله نشانگر نیاز آن ها به عاملی است كه با یاری آن بتوانند بر احساس گناهی كه تابوهای اجتماعی بر آن ها القا كرده، فائق آیند. یعنی عاملی كه رابطه جنسی را از حالت ناپاكش به حالتی پاك و آسمانی تبدیل كند. این كه ازدواج را برای برقراری رابطه جنسی ضروری نمی دانند، باعث می شود در جستجوی جایگزینی برای آن باشند و از عشق به عنوان كادر جدیدی كه آن ها را در مقابل احساس گناه حفاظت می كند، یاری جویند. به عبارتی در حقیقت عشق همان كاركرد ازدواج را دارد، یعنی رابطه جنسی را مجاز می كند.

مشاهده می كنیم كه پروسه تغییر، پروسه‏ای پیچیده است و همیشه در جهت انطباق كامل انسان ها با ارزش های جامعه جدید نمی باشد. بلكه ذهن انسان ناخودآگاه برخی از ارزش ها را انتخاب می كنند. این در حالیست كه بعضی ارزش ها از فیلترها ی ذهنی افراد گذر نمی كنند. تفاوتی كه در تغییر زنان و مردان ایرانی وجود دارد می تواند دلیلی بر اثبات این فرضیه باشد.

نکته ای که در پایان باید عنوان کنم این نکته ی مهم است که گروه ما به علت محدود بودنش، از لحاظ آماری به ما اجازه ی تعمیم نتایج را به کل جامعه ایران یا بلژیک نمی دهد. به این معنی که ما می توانیم از نتایج این تحقیق آماری، تنها به این دست یابیم که بین سه گروه تفاوت وجود داشته است. ولی نمی توانیم با صراحت عنوان کنیم که این گروه ها نماینده ی ایرانی ها (و حتی تهرانی ها) بلژیکی ها (و حتی بروکسلی ها) و ایرانی های بلژیک می باشند. هدف این کار تنها کوششی بود در جهت این که نسبت به اهمیتی که تفاوت فرهنگ در نگرش انسان ها در تلقی آن ها به مسائل جنسی می تواند داشته باشد، توجه بیشتری معطوف کنیم و این که در آینده بتوانیم امکانات و دانش خود را در جهت تحقیقات وسیع تر و فراگیرتر در این زمینه بسیج کنیم.
در همین راستا از دوستانی که در ایران امکان پخش پرسشنامه در این زمینه و در زمینه های دیگر اجتماعی را دارند دعوت به همکاری می کنم.

با تشکر
مژگان کاهن - روانشناس
mojgankahen44@yahoo.fr

--------------------------------------------

Bibliographie

A (Références en langue française
ANTOINE Pierre et col., Sexualité humain, Vienne, Ed.s Aubier-Montaigne, 1970.
BERNOS Marcel et col., Le fruit défendu, Les chrétiens et la sexualité de l’antiquité à nos jours, Paris, Ed. du Centurion, 1985,
- Sexualité et religions, Paris, Les éditions du cerf,1988.
Blachère R., Le Coran, traduction et note, Paris, G.-P. Maisinneuve-Max Besson, 1957.
BOUSQUET G.-H., Etique sexuel en Islam, Paris, Ed. Maisonneuve et Larose, 1966.
Bouhdiba Abdelwahab, La sexualité en Islam, PUF, 1975.
CAMILLERI Carmel et col, Chocs de cultures, Paris, Ed. L’Harmattan, 1989.
Chebel Malek, La féminisation du monde,.
- L’imaginaire arabo-musulman, PUF, 1993,
- Ensyclopédie de l’amour en Islam, Paris, Ed. Payot, 1995,
- L’esprit de sérail, Petite Bibliothèque de Payot, 1995.
COCHARD Françoise, Le fantasme de séduction dans la culture musulmane, Paris, Ed. PUF, 1994.
DURANDEAU André et col., Sexualité mythes et culture, Paris, L’Harmattan, 1990.
GHAZALI Ahmed, Le livre des bons usages en matière de mariage, Paris, Maisonneuve, 1953.
Les Mille et une nuits, Traduction René R. KHAWAM, Paris, Phébus, 1984, 4 vol..
MARTIN Louise et BAILLARGEON Gérald, Statistique appliquée à la psychologie, Les Editions SMG, 1989.
MERNISSI, Fatima, Sexe, Idéologie, Islam, Ed. tierce, 1983.
MYERS David G. et LAMARCHE Luc, Psychologie sociale, Québec, Ed. Mc Graw-Hill, 1992.
NATHAN Tobie, Sexualité idéologique et névrose, France, Ed. la pensée sauvage, 1977.
pyrane Guive, Le Code pénal de la République islamique d’Iran ou une résurgence du Moyen-Age, France, Ed. Fedaïan du Peuple d’Iran (Majoritaire), 1988.
RASHEDI Khorram, Les femmes en Iran avant et après la révolution, Paris, Nouvelles éditions rupture, ?.
SAADAOUI (N. el-), La face cachée d’Eve, Paris, Ed. des femmes, 1982.
SALEHI S., La coservation du Tabou de la virginité en Iran, Thèse Paris VII, 1978.
SPIRA Alfred et col., Les comportements sexuels en France, Le groupe ACSF, Paris, Ed. La documentation Française, 1993.
TANNAHILL Reay, Le sexe, Paris, Ed. Robert Laffont, 1982.
TAPIA Claude, Introduction à la psychologie sociale, Les éditions d’organisation, Paris, 1996.
TREBUTIEN G. S., Contes inédits des Mille et une Nuits, Paris, 1828, tome I-II.
VALLERAND Robert J., Les fondements de la psychologie sociale, Québec, Ed. G. Morin, 1994.
“COMMUNICATION” (Ecole des hautes études en sciences sociales - centre d’études transdiciplinaires), Sexualités occidentales, n° 35, Paris, Ed. Seuil, 1982.
“POPULATION” (Institut national d’études démographiques), n° 5, Paris, septembre-octobre 1993.
B (Références en langue persane کتابهای به زبان فارسی
ASEF M., Rostam ol tavarikh, Téhéran, Ed. Sepehr, 1973 .
BAHAR Mehrdad, Pajouhechi dar asatir Iran, Téhéran, ?.
BARAHANI Reza, tarikhé mozakar, .
- Jonouné nevechtan, Téhéran, Ed. Resam, ?.
Béyhagi Abolfazl, Târix-é béyhaqi, imprimé en Egypte, ?.
IRAJMIRZA, Divan,.
KHAJE NASIREDIN TOUSSI, Akhlagh nasseri, Téhéran, 1976.
MAJLESI M., Heliat-ol motaghin, Téhéran, 1983.
MOTAHARI Morteza, nezam hoghough zan dar eslam, Téhéran, 1993.
Nafisi Madjid, Dar djostédjou-yé châdi, Bârân, 1992.
‘Onsor-ol ma’âli, Qâbous nâmé, Ed. ?, 1956.
Nafisi Sa’id, Divân Faxrrodin ‘Arâqi (préface), Ed.Djâvidân, ?.
- Dar pirâmoun-é Târixé Béyhaqi, 2 vol., Djâvidân, 1967.
râvandi Mortézâ, Târix-é édjtémâi-yé Irân, Téhéran, édité par l’auteur, 1989.
Sa’di, boustân Sa’di, Téhéran, Ed. Amir Kabir, 1983.
- Goléstân Sa’di, Téhéran, Ed. Amir Kabir, 1986.
sâni Nadér, Bâr digar ‘échgi mamnou’, Nyköping, Ed. Béhrang, 1993.
SATARI Jallal, simaye zan dar farhange Iran, Téhéran, ?, 1994.
ZAMANZADEH J., ravankavi sovar echgh dar adabiate farsi, Montréal, 1990.





















Copyright: gooya.com 2016