درد دل يك عضو هيات علمي کشور درباره انتصابات دانشگاهي

بنام خدا

با سلام

احتراماٌ آنچه در ذيل مي آيد درد دل يك عضو هيات علمي كشور مي باشد كه دل در گرو موفقيت و آينده اين مرز و بوم دارد و سخت ازاين كه كشور نه به دست اجنبي بلكه به دست خودمان دچار لطمه گردد، بيمناك است.
پيرو انتخابات اخير رياست جمهوري و به تبع آن انتصاب مديران بخشهاي مختلف كشور در دانشگاهها نيز انتصاباتي انجام كه شايد در كنار انتصابات مربوط به استانداران از بحث انگيزترين و پرانتقاد ترين انتصابات تاريخ مملكت مي باشد؛ اگر چه بنا به دلائلي از جمله درگير بودن بودن كشور در مساله هسته اي و موارد مشابه اين انتقادات و مسائل چندان جايي در مباحث روز جامعه نداشته است. در دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي رامين(خوزستان) شايد اوج انتصابات بي معنا و فاقد كوچكترين پشتوانه هاي منطقي حتي براي همفكران آنان بوقوع پيوسته است.
اين دانشگاه در سال 82 از دانشگاه شهيد چمران اهواز منفك و به عنوان دانشگاهي تخصصي و مستقل كار خود را آغاز نمود. در آن موقع مطابق روال معمول با حضور نماينده وزارت انتخابات مربوط جهت انتخاب رياست دانشگاه انجام و آقاي دكتر سيد نژاد با كسب بيش از 80 درصد آراء اعضاء هيات علمي به عنوان سرپرست دانشگاه انتخاب گرديدند. اما پس از ان روال تغيير كرد:
1) آذر ماه 1384 طي حكمي از سوي وزير جديد، آقاي دكتر محمد تقي بيگي نصيري به عنوان سرپرست دانشگاه منصوب شدند؛ در حاليكه ايشان در انتخابات سال 82 كانديدا و موفق به كسب پايينترين راي يعني 3 راي شدند؛ ضمن اينكه در همين زمان پرونده ايشان به علت تخلفات اداري و آموزشي به شوراي تخلفات اداري ارسال و پرونده هنوز مفتوح مي باشد.
2) سرپرست جديد دانشگاه در اولين اقدام خود پرونده تبديل وضعيت استخدامي همسر خود را از كارشناس به هيات علمي كه بارها و بارها در گروه تخصصي مربوطه به دليل عدم اعتبار مدرك و نيز عدم تناسب آن به گروه مربوطه رد شده بود؛ در دستور كار قرار داده و آنرا بر خلاف نظر اكثريت اعضاء گروه و با همكاري رياست دانشكده منصوبي توسط خود به تصويب رسانيدند.
3) در كمال تعجب ضعيفترين فرد دانشگاه از نظر علمي(به شهادت فرمهاي ارزشيابي؛ كسب پايه هاي سالانه؛ چاپ مقاله در مجلات معتبر حتي داخلي) به معاونت آموزشي و پژوهشي دانشگاه منصوب گرديد؛ اين درحاليست كه ايشان طي 9 ترم تدريس خود پس از مراجعت از دوره دكتري در خارج كشور _ كه شرح نحوه تحصيل ايشان در استراليا را ميتوان با كمك گل آقاي مرحوم به پرفروش ترين كتاب طنز ايران و بل جهان تبديل نمود_ به كرات با اعتراضات دانشجويي مبني بر بي كيفيت بودن تدريس مواجه و با خذف كلاسهاي نامبرده و يا واگذاري كلاس به ساير همكاران ختم به خير شده است. ضمن اينكه ايشان در سالهاي 83 و 84 موفق به كسب پايه ساليانه نشده و در سال 82 نيز با 4 امتياز منفي حايز پايه ساليانه كرديده است. از جمله افتخارات ايشان اينست كه در دوران كاري خود موفق به چاپ حتي يك مقاله در مجلات علمي معتبر كشور نگرديده است. با اين سوابق درخشان اكنون ايشان معاون آموزشي و پژوهشي!!!! دانشگاه مي باشند.

4) در كمتر از سه ماه انتصاب اين دوستان كه همگي از اعضاء بسيج اساتيد مي باشند، تمامي مديران و مسئولين قبلي كه اكثراٌ علاوه بر وجاهت علمي داراي محبوبيت بالايي در بين دانشجويان و كاركنان بوده همگي استعفاء يا بركنار شده و افرادي در حد خود دوستان در كنارشان قرار گرفته اند؛ تا عقده هاي چند ساله آقايان در زمينه كسب پايه هاي ساليانه بدون احراز امتياز، ارتقاء مرتبه هاي غير قانوني و پاك كردن سوابق اعتراضات دانشجويي و تخلفات اداري و آموزشي آقايان به همت دوستان مخلص هم كيش مرتفع و آينده سازان مملكت را به قول خود متعهد بار آورند.
غرض از نوشتن اين نامه صرفاٌ يادآوري اين نكته به مسئولين فعلي و در راس آنان شخص رييس جمهور مي باشد كه با اين انتصابات نه تنها به وعده هاي خود در رساندن كشور به عدالت و ارتقاء علمي كشور كمكي ننموده اند، بلكه بجاست با نظارت بيشتر بر مهمترين بخش آموزشي و پژوهشي كشور كه به قول امام فقيد كارخانه آدم سازي است، از بي اعتمادي بيشتر جامعه دانشگاهي كشور به دولت جمهوري اسلامي جلوگيري نمايند!
تمامي مستندات و مدارك مربوطه علاوه بر اسناد دانشگاه – اگر تا كنون معدوم نشده باشد- نزد بنده و برخي دوستان موجود و در صورت لزوم و در موعد مناسب قابل ارائه مي باشد.

يكي از اعضاء هيات علمي دانشگاه شهيد چمران اهواز و دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي رامين