در همين زمينه
4 آذر» رابطه، فرهنگ و میل جنسی، مژگان کاهن4 آبان» خودارضایی: از باورهای فرهنگی تا نگرشهای علمی، مژگان کاهن، راديو زمانه 26 بهمن» بررسی هويت فرهنگی نوجوانان مهاجر ايرانی، مژگان کاهن 10 مرداد» تلفيق دانش جنسی مدرن با سنت يا شتر سواری دولا دولا، در نقد مطلب حميدرضا شيرمحمدی، مژگان کاهن 2 خرداد» گزینش های ما در عشق از دیدگاه روانشناسی، مژگان کاهن
بخوانید!
4 اسفند » دولت و پلیس بر سر طرح امنیت اجتماعی اختلاف ندارند، مهر
4 اسفند » شیطان به روایت امیر تاجیک، خبر آنلاین 2 اسفند » قفل شدگی در گذشته، جمعه گردی های اسماعيل نوری علا 2 اسفند » ديدگاه هنرمندان براي رفع كمبود تالارها، جام جم 2 اسفند » آذر نفیسی نویسنده و استاد دانشگاه جانز هاپکینز در مورد تازه ترین اثر خود صحبت می کند (ویدئو)، صدای آمریکا
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! از هراس "میل جنسی"... تا "لذت بودن"، مژگان کاهنمی توان گفت هسته ی اصلی "میل جنسی"، غریزه ی جنسی است که خود را به صورت رانش نشان می دهد. ممکن است شخص خاصی نیز هدف این میل نباشد و تنها بصورت یک خواهش، یک احتیاج بروز می کند. خواهشی که ریشه اش به عمل کرد بیولوژیکی مغز ارتباط دارد. گاهی مثل احساس گرسنگی و بدون اینکه نظر ما را بخواهد خودش را به ما تحمیل می کند. در بیشتر موارد عاملی محرک بیدار کننده امیال ماست. این محرک می تواند یک خواب، یک فانتزی و یا یک پدیده ی خارجی باشد. این محرک، به مغز ما نشانه هایی تصویری، صوتی و یا بویایی و .. می فرستد. گیرنده های اعضای حسی ما (چشم ها گوش ها ، پوست..) این نشانه ها را به مغز ما منتقل می کند و میل در ما بیدار می شود. میل و کمبود در حقیقت طبق چیزی که روانشناسان معتقدند، شدت میل ارتباط مستقیم به میزان "احساس کمبود" دارد. اگر فردی که به او گرایش داریم، در پیش ما باشد، به دلیل اینکه احساس کمبود راحت تر می تواند ارضا شود، میزان میل نیز کمتر است. بر عکس وقتی فرد دست نیافتنی، دور یا ممنوع باشد، کمبود شدیدتر و در نتیجه میل عمیق تر است. "لاکان" روانکاو فرانسوی، تا آنجا پیش می رود که انسان را اینگونه تعریف می کند: "انسان چیزی نیست غیر از خواهش و فقدان." به عقیده او، بشر را در تمام طول زندگی اش، یک احساس فقدان، دنبال می کند. این احساس فقدان ما را وادار می کند که دائم در جستجو باشیم. در جستجوی چیزی و یا کسی که این احساس خلا را پر کند و بر این جستجوی بی پایان، خاتمه دهد. به عقیده ی او، زندگی کردن یعنی از فقدانی به فقدان دیگر گذر کردن و نباید فراموش کرد که این احساس فقدان بیش از اینکه منفی باشد، موتوری است که انرژی های ما را بسیج می کند و اگر در راه درست کانالیزه شود، خلاقیت های بیشماری را در زمینه های گوناگون در ما بیدار می کند. "لذت" بازتابی از ارضای میل وقتی امیال ما ارضا می شوند، احساس بسیار مثبتی ما را فرا می گیرد. این احساس را لذت می نامیم. در بسیاری از تمدن ها، پدیده ی لذت به شدت سرکوب شده است و نتیجه آن که هنوز نیز در فرهنگ های گوناگون دید درستی نسبت به پدیده ی لذت وجود ندارد. در صورتی که طبق چیزی که دانشمندان و روانشناسان به ما می گویند، "ظرفیت لذت بردن " نه تنها پدیده ای روانی است، بلکه به نوعی در بیولوژِی ما ثبت شده است. بخش بیولوژیک لذت، به سیستمی در مغز ما بر می گردد(هیپوتالاموس و مراکز لمبیک) و حتی مولکول های مخصوص به خودش را دارد (آندومرفین) که از نرون های این مراکز ترشح می شود.هر فعالیت لذت بخش، این سیستم را به کار می اندازد و میزان آندومرفین را در خون بالا می برد. آب خوردن، غذا خوردن، ادرار کردن، ورزش کردن و خصوصا عشق بازی کردن، می توانند عامل این بالا رفتن باشند و احساس لذت را در ما ایجاد کنند.ترشح آندومرفین در خون هم زمان باعث کاهش اضطراب و استرس و درد ، و افزایش احساس رضایت و خوشحالی، و نیز حتی ظرفیت های ذهنی و هوشی می شود. عدم ارضای امیال جنسی، بر جسم و روان فشاری زیادی وارد می کند.اگر محرومیت ها موقت باشد تاثیرات نیز موقت هستند. ولی اگر بطور مدام حضور داشته باشند، می توانند تاثیرات عمیق تری بر ابعاد مختلف بدنی و روحی فرد وارد کنند.عدم تجربه ی لذت جنسی برای زن و مرد، با کاهش بیش از حد هورمون آندو مورفین همراه است و همانطور که گفتیم، این هورمون عامل مهمی در ایجاد احساس آرامش و شادی دارد. میل جنسی زن، معضلی به درازای تاریخ میل جنسی زن در بیشتر دوران های تاریخی، به گونه ای منفور نگریسته شده است . به خاطر همین است که بیشتر قوانین مذهبی و اجتماعی، سعی در کنترل و سرکوب این امیال زن داشته اند.میل جنسی زن چنان ایجاد وحشت می کرده است، که بطرق مختلف سعی در مهار کردن آن کرده اند. خلق داستان ها و اسطوره هایی که در آن ها، زن و میل جنسی او، به صورتی شیطانی و مخرب به نمایش گذاشته شده است، نمودی از این وحشت است. در یونان باستان، افسانه های زیادی ابداع کرده بودند که در آن ها، پرسوناژهای اصلی ارواح خون آشام زنانی بودند که حتی پس از مرگ نیز در جستجوی ارضا امیال کثیفشان بودند. " شهوت جنسی زن خوشبختانه مخفی است. یعنی زن برای کشف این شهوت احتیاج به کمک مردان دارد. تا مردی آن را بیدار نکند، این خواهش ها خفته می مانند.در نتیجه مردها باید کاملا مواظب باشند که تا می توانند از بیدار شدن این امیا ل جلوگیری کنند و مراقب باشند که در هنگام انجام عمل جنسی، کاری انجام ندهند که این لذت های شدید در زن بیدار شود.نباید فراموش کرد که همه ی زن های نجیب هم بطور بالقوه این شهوات بی حد را در خود نهفته دارند و این وظیفه ی همسر است که مواظب باشد با " نوازش های خطرناک" این لذایذ را بیدار نکند." "در حال حاضر با صراحت تمام می توانم اعلام کنم که سکسوآلیته زن خاموش شده است.عشق به کانون خانواده و فرزندان و کارهای خانه، تنها علائقی است که زن ها احساس می کنند. بندرت پیش می آید که یک زن عمل جنسی را برای ارضا خودش طلب کند." در فرهنگ ما نیز اگر به ادبیات ایران رجوع کنیم، انعکاس چنین تصویری را از زن مشاهده می کنیم: "زن گر نه یکی هزار باشد / در عهد کم استوار باشد میل جنسی و ترس یکی از موانع لذت جنسی ترس است. ترس به نوعی می تواند "میل" را در انسان به اعماق وجودش سوق دهد - ترس از گناه همان طور که گفتیم در بسیاری از فرهنگ ها، عشق جنسی رابه عنوان گناه تلقی می کنند.این مسئله باعث شده است که بسیاری از افراد، "میل جنسی" و "لذت جنسی "را با گناهکار بودن برابر قرار می دهند."سکوتی" که در بسیاری از خانواده ها در قبال مسائل جنسی وجود دارد، کافی است که ذهن فرزندان از آن تابویی بزرگ بسازد.در این خانواده ها، بچه ها خیلی زود در می یابند که نه تنها سوال کردن در این زمینه ها ممنوع است، بلکه کوچکترین حرکتی که به نوعی با سکسوآلیته در ارتباط باشد نیز شدیدا وقیح است. حتی اگر در حوزه ی ذهنی باشد: خواب دیدن ، میل داشتن، نگاه کردن، بدن خود را نوازش کردن ...اگر هم کلامی در این ارتباط بیان شود با ارزش گذاری های منفی همراه است.:"زشت است"، "منفور است"...تمام اینها در این جهت که تصویر شنیعی از امیال جنسی داده شود.( به عنوان نمونه مشاهده می کنیم تا زمانی نه چندان دور دراروپا، احساس گناه شدیدی در قبال امیال جنسی به افراد اعمال می شد و از متدهای گوناگونی برای سرکوب میل جنسی در نوجوانان استفاده می کردند(خصوصا در قرن 18 و 19) . مثلا برای اینکه نوجوان در رختخواب و حتی در خواب دست به خودارضایی نزند، از روشهایی مثل: حبس کردن دست ها در کیسه، بستن دست ها در هنگام خواب و ازهمه وحشتناک تر، نسب حلقه ای فلزی به آلت تناسلی پسرها در هنگام خواب، استفاده می کردند.این حلقه ها از داخل دارای تیغه های سوزن مانندی بودند که چنانچه در خواب نیزبه نوجوان حالت تحریک جنسی دست می داد، تماس پوست آلت با تیغه های حلقه، باعث ایجاد دردی شدید و پایان دادن به این "میل منفور" بود.) - ترس زاییده از تجربیات منفی از عوامل دیگری که می تواند در فرد ترس های عمیق در رابطه با کشش های جنسی ایجاد کند، تجربه های وحشتبار جنسی دردوران کودکی است. تجاوز های جنسی به فرد در سنین پایین، می تواند در او احساس تنفر عمیقی نسبت به امیال جنسی ایجاد کنند . زیرا برای فرد میل جنسی، تداعی گر حس شرم و تحقیر و وحشت می شود. - ترس از لذت هر چند این تیتر ممکن است در نظر اول به نظرمان غریب بیاید، زیرا به نظر می رسد که جذابیت لذت برای ما بحدی است که قاعدتا ترس را در همان اول باید متلاشی کند. ولی متاسفانه این ترس، جزو ترس هایی است که می تواند میل جنسی را در چنگال خود اسیر کند.در حقیقت، تجربه ی لذت جنسی، تجربه ایست که وقتی نهایت فرد رادر بر می گیرد، می تواند برای افرادی که دوست دارند همه چیزشان در کنترل فکر و منطق باشد، وحشت غریبی ایجاد کند.زیرا برای این افراد، غرق شدن در لذت برابر است با "بچه گانه "عمل کردن. یکی از بیم های این افراد این است که با رها شدن در لذت، تصویر مضحکی از خود به فرد مقابل ارائه دهند. زیرا غرق شدن در لذت می تواند عکس العمل های فرد را از کادری که خودش و دیگری از او در ذهن دارند خارج کند و جنبه ی دیگری از او را به نمایش بگذارد.مثلا اگر فردی باشد که عادت نداشته باشد احساساتش را در حرکات بدنش ، در صدایش و نگاهش بروز دهد، تجربه ی لذت را به عنوان خطری برای تصویری که از خود دارد و نیز تصویری که سعی دارد از خود به هم بسترش دهد، تلقی کند و نهایتا ترس از اینکه بروز این تجربه در ارتباطی که با فرد مقابل دارد تاثیر بگذارد.شاید بگویید خوب چه از این بهتر! اما مشکل این است که در خیلی روابط، نگه داشتن فاصله با دیگری، عملکرد های خاص خودش را دارد و از دست رفتن این فاصله برای بعضی آدم ها گران تمام می شود.فرد حتی می تواند با وجود لذتی که از رها شدن در نوازش های دیگری حاصلش می شود، در مقابل این میل مقاومت کند و آن به این علت که در زوجشان همیشه اوست که همه چیز را در دست می گیرد و کنترل می کند. - ترس از صمیمیت گفتیم "نگه داشتن فاصله ی عاطفی"، جزو مکانیسم های دفاعی بعضی از اشخاص است. صمیمیت عاطفی بین یک زوج، تنها به در آغوش هم خفتن و یا گفتن جمله های احساسی و جنسی خلاصه نمی شود.صمیمیت، دیگری را به عمق درون خود راه دادن را نیز شامل می شود. با اینکه احساس خوبی می تواند باشد ولی ریسک" بدفهمی"، "احساس کوچک شدن کردن" از جانب طرف مقابل را نیز به دنبال داشته باشد. به این دلیل و دلایل دیگر که در بحث ما نمی گنجد، در بعضی افراد رابطه ی صمیمی به منزله ی تجاوز به حریم شخصی شان است و چون رابطه ی جنسی به نوعی می تواند در خود شخص و یا در شخص مقابل، انتظار صمیمیت بوجود آورد، پس برای فرد به گونه ای به عنوان تهاجم نیروهای بیگانه به سرزمین درون تلقی می شود. میل جنسی و رابطه یکی از تفاوت های عمده ی انسان با حیوانات در زمینه ی جنسی این است که امیال جنسی انسان از بعد غریزی شان بسیار فراتر می روند. از عواملی که برامیال جنسی انسان تاثیر فراوان دارد، رابطه های انسانی با تمام پیچ و خم هایش است.کیفیت و چگونگی رابطه عاطفی و روحی دو نفر، عامل تعیین کننده ای در ارتباط جنسی آن ها می باشد. مژگان کاهن - روانشناس Copyright: gooya.com 2016
|