شنبه 15 مهر 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

حمیدرضا نوربخش: مصیبت موسیقی امروز پولی‌شدن هنرمندان است

حمیدرضا نوربخش معتقد است: هنرمند محصول شرایط زمانه است. زمانی که تصمیم گرفتم شیوه کارم را به نوعی پایه‌گذاری کنم که موسیقی راه معیشت من محسوب نشود، فکر تمام مسائل را کردم و به نوعی ناگزیر از گزیده‌کاری شدم.

به گزارش خبرنگار مهر، حمیدرضا نوربخش خواننده موسیقی ایرانی که به‌عنوان مدیرعامل خانه موسیقی نیز مدیریت امور این نهاد صنفی را برعهده دارد، با حضور در خبرگزاری مهر به سوالات ما پیرامون مسائل روز موسیقی ایران و مشکلاتی که این نوع موسیقی را به خطر انداخته پاسخ گفت. نوربخش که خود استاد و خواننده‌ای بنام است، در آستانه جشن خانه موسیقی در این گفتگو که پریسا ساسانی انجام داده به مطالب بسیاری چون وضعیت این موسیقی در شرایط فعلی، کم و کیف حضور خود در این عرصه و تاثیرگذارترین آثار موسیقایی که اجرا کرده‌است اشاره کرد.

پریسا ساسانی: بسیار گفته و شنیده می‌شود شما به‌عنوان خواننده موسیقی ایرانی بیش از اینکه به حرفه آواز مشغول باشید درگیر انجام امور صنفی خانه موسیقی هستید و به نوعی این مشغولیت به کم کاری شما تعبیر می‌شود.

حمیدرضا نوربخش: آنچه که به‌عنوان کم کاری تعبیر می‌شود را به هیچ عنوان قبول ندارم و نمی‌پذیرم. چراکه من یک نگاه ویژه در حوزه موسیقی هم در نوجوانی زمانی که کارم را تازه آغاز کرده بودم و هم اکنون که عمری از فعالیت حرفه‌ای من در عرصه موسیقی گذشته است و به آن پایبند هستم. به این معنا که معتقدم در کشور ما همیشه به هنر موسیقی به عنوان زنگ تفریح نگریسته شده‌است. بنابراین با توجه به پیشینه تاریخی که از این هنر در ایران سراغ داشتم؛ همواره بر این باور بودم که یک هنرمند اگر بخواهد راه موفقیت را بپیماید و در این مسیر بدرخشد باید حرفه و پیشه خود را به عنوان درآمد از بحث هنر جدا کند.

در همین راستا هر اندازه در عمق کار بیشتر پیش رفتم بر باور خودم بیش از پیش مطمئن شدم. به این معنا که یک فرد که به عنوان خواننده و یا نوازنده سال‌ها زحمت کشیده و از محضر اساتید مختلف بهره برده است زمانی که می‌خواهد در قالب کار هنری مجموع زحماتی را که متحمل شده را به عرصه نمایش بگذارد با چالش‌های جدی در این راه مواجه می‌شود که یا باید از خیلی از باورهای خود دوری کند و یا اینکه اگر می‌خواهد در چارچوب درست موسیقایی و طرحی که برای خود در نظردارد حرکت کند باید گزیده کاری را انتخاب کند. من جزو کسانی هستم که گزیده کاری را انتخاب کردم چون معتقد بودم اگر بخواهم معیشت و روزمرگی را از راه موسیقی تامین کنم آنگونه که باید نمی‌توانم در راه قدم بردارم.

* پس آنچه به‌عنوان کم کاری از فعالیت شما یاد می‌شود خودخواسته نیست؟

نوربخش: هنرمند محصول شرایط زمانه است که در آثار خود به انحای مختلف نمایان می‌شود. زمانی که تصمیم گرفتم شیوه کارم را به نوعی پایه‌گذاری کنم که موسیقی راه معیشت من محسوب نشود فکر تمام مسائل را کردم و معتقدم با این شیوه کار اثرگذاری بیش از پیش نمایان می‌شود بنابراین همانگونه که اشاره کردید کم کاری من خودخواسته نیست بلکه محصول شرایط هنر، به ویژه هنر موسیقی در کشور است. حال اینکه اگر شرایط برای کار فراخ‌تر بود قطعا موقعیت فعالیت من هم متفاوت تر می‌شد. بنابراین به نوعی ناگزیر به چنین انتخاب و گزیده کاری شدم.

* اما حضور در صحنه و داشتن اجراهای متعدد به نوعی راز ماندگاری هنرمند است...

نوربخش: نه به هر قیتی. به اعتقاد من مجموع مسائلی که برای ارائه یک اثر موسیقایی در کشور ما حاکم است مانع از انجام یک کار خوب و باورمند می‌شود و درست به همین دلیل بوده که برای من همیشه مهم بوده در چه شرایطی کار می‌کنم و در کنار چه کسانی می‌نشینم و کار ارائه می‌شود. یک زمان است که فقط می‌خواهم آواز بخوانم و یکسازی هم در کنار من جواب آواز بدهد که خوب این نوع کار کردن ویژگی‌های خاص خودش را دارد. اما یک زمان مجموعه عواملی کنار هم قرار می‌گیرند و یک مجموعه شرایط دست به دست می دهد تا یک کار جمعی خوب ارائه دهند بنابراین اینکه با چه کسانی کار می کنم همیشه برایم مهم بوده است. از همین رو کاری که برای خودم واقعا قابل دفاع نباشد را هرگز انجام نمیدهم.

* در درجه نخست به عنوان یک هنرمند و در مرحله بعد به عنوان مدیرعامل خانه موسیقی نگاه معیشتی به موسیقی را نادرست می‌دانید؟

نوربخش: اینکه من به‌عنوان هنرمند چگونه این موضوع را تحلیل می‌کنم تنها از این جهت که خودم چگونه در این مسیر حرکت می‌کنم اهمیت دارد و باید بپذیریم که امروزه هنر موسیقی گرفتار روزمرگی شده‌است و در عین حال من به عنوان یک موزیسین و یا مدیرعامل خانه موسیقی نگاه معیشتی به هنر موسیقی را ملامت نمی‌کنم اما خودم هیچگاه اینگونه در عرصه موسیقی فعالیت نکردم.

این در حالی است که امروزه شاهد هستیم که عده‌ای موزیسین دورهم می‌نشینند و برای یک سال فعالیت در عرصه موسیقی برنامه‌ریزی می‌کنند و با برگزاری کنسرت اموراتشان می‌گذرد و خوب در این بین نام افرادی که بتوانند جذب مخاطب کنند نیز مهم می‌شود. متاسفانه عناوین بسیاری را در این بین می‌شنویم که برای پول بیشتر هر کاری و هر نوع فعالیتی را انجام داده‌اند و این مصیبتی است که امروزه هنر موسیقی ایران را دربرگرفته است و در نتیجه این نوع کار هست که می‌بینیم که کار امسال یک هنرمند با کار سال گذشته و یا حتی سال‌های آینده تفاوت چندانی با یکدیگر ندارد و باید بگوییم این رمز ماندگار نشدن هنر در نگاه کلی و موسیقی ایرانی به شکل خاص است.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 




* رمز ماندگار نشدن هنر موسیقی که از آن یاد کردید مشخصا چیست؟

نوربخش: دلایل بسیاری وجود دارد اما چون در کشور ما متاسفانه سازوکارهای هنری تعریف شده نیست این مسئله همیشه وجود داشته‌است. این در حالی است که اگر همه ساز و کارهای ارائه یک اثر هنری درست تعریف می‌شد قطعا در مسیر دیگری حرکت می‌کردیم؛ کما اینکه در یک دوره‌ای از سال‌های اخیر ساز و کار فعالیت‌های هنری به گونه‌ای پیش رفت که اتفاق‌های خوبی در عرصه موسیقی افتاد و ما شاهد شکل گرفتن آثار ماندگاری بودیم.

نکته تاسف‌بار دیگر اینکه متاسفانه شاهد هستیم که برخی از اساتید موسیقی هم دچار روزمرگی شده‌اند و فعالیت‌هایی را داشتند که هم درآمدزا باشد و هم صرفا در عرصه حضور داشته باشند و هیچ ارزش هنری بر پیکره موسیقی افزون نکردند.

* اگر مایل باشید بیشتر به فعالیت‌های هنری شما بپردازیم. هنر موسیقی به شکل حرفه‌ای دقیقاً از چه زمانی در زندگی شما آغاز شد؟

نوربخش: موسیقی را از سنین پایین به دلیل حضور زنده یاد پدرم آغاز کردم در واقع موسیقی در خانواده ما جریان داشت و پدرم با موسیقیدان‌های بزرگی چون جلال تاج اصفهانی همنشین بود و من هم خیلی زود و در مقطع دبیرستان از کلاس درس استادان بسیاری مشق آموختم. در دوران دانشجویی کنسرت‌های متعدد دانشگاهی را برگزار کردم و در سال‌های 68 و 69 کنسرت‌های مختلفی را در دانشکده ادبیات، فنی و دانشگاه پزشکی برگزار کردیم و تقریبا فضای دانشگاهی مرا می شناخت. در آن دوران ارژنگ کامکار، جمشید عندلیبی، داریوش پیرنیاکان و بسیاری دیگر از اهالی موسیقی در فضاهای دانشگاهی فعالیت می کردند.

* "پرده عشاق" چه زمانی متولد شد؟

نوربخش: بیست و پنج سالم بود که آقای پایور مرا صدا کرد و پیشنهاد داد یک کار در آواز دشتی برای صدای من ساخته است و به این ترتیب بود که "پرده عشاق" متولد شد.

* این آلبوم اجرای صحنه‌ای هم داشت؟

نوربخش: بله، کنسرت‌های متعددی از این اثر موسیقایی در داخل و خارج از کشور برگزار کردیم. بعد هم با پرویز مشکاتیان کار دوم را در دستگاه همایون اجرا کردم که همان کنسرت سال 86 بود و با عنوان کنسرت گروه عارف منتشر شد. پس از آن کاردیگری با گروه استاد پایور دست گرفتم که به دلیل بیماری استاد پایور کار از نیمه رها شد و بعد این بزرگوار از میان ما رفت و کار به سرانجام نرسید.

البته در این میان گروه ترکیبی به نام همنوازان نیز وجود داشت که این گروه شامل داریوش پیرنیاکان، جمشید عندلیبی، همایون شجریان که تنبک می نواخت، بهداد بابایی، اردشیر کامکارو نوید افقه بود. تا سال 81 که گروه شهنازی تشکیل شد و بعد کارهایی به شکل ارکسترال داشتم و بعد هم با گروه شمس همکاری کردم که یک اجرای ویژه با ارکستر فیلارمونیک اوکراین داشتم و بعد هم ترکیبی با حسین علیزاده و کلهر داشتیم که کنسرت‌هایی را اجرا کردیم.

* یکی از ویژگی‌های آثار شما به خصوص در تصنیف "مرا مگذار و مگذر" کاری از گروه شهنازی و "یا پنهان چو دل"، حال و هوای خاصی وجود دارد و به قولی "آن" موسیقایی که در آثار شنیده می‌شود در این دو اثر به خصوص وجود دارد، به عنوان یک هنرمند وجود این لحظه خاص موسیقایی را چگونه ارزیابی می‌کیند؟

نوربخش: هنر محصول "آن" هنرمند است که در یک لحظه خاصی رخ می‌دهد و تکرارپذیر نیست. حال اینکه این "آن" در بداهه نوازی، بداهه خوانی و یا یک جمله موسیقایی شنیده می‌شود.آنچه در آثار ماندگار بزرگان موسیقی می‌شنویم محصول همین یک لحظه ناب موسیقایی است. اگر یک اثر موسیقایی را با صحبت‌ها و تعاریف خود هنرمند بررسی کنیم متوجه می‌شویم که اثر مورد نظر در یک حال خاص شکل گرفته‌است و این همان پدیده‌ای است که در آثار موسیقایی امروز به خصوص در بین جوانان بسیار کم رنگ شده‌است و اغلب یک شعر از حافظ، سعدی و یا مولانا انتخاب می‌کنند یک ملودی می‌سازند و روی اشعار پیاده می‌کنند و این بلایی است که بر سر اشعار شاعران کلاسیک به خصوص مولانا آمده است.

* چرا مولانا را به طور خاص مثال زدید؟

نوربخش: اشعار مولانا از این جهت که ریتمیک هستند و می‌توانند به‌راحتی در قالب موسیقی ارائه شود از ناحیه سبک شمردن موسیقی ضربه بسیاری دیده‌است. اما در مقابل آهنگسازانی چون مشکاتیان را داریم که نگاه ویژه‌ای به مولانا دارد و بسیاری از آثاری که روی اشعار مولانا کار کرده از همان لحظه‌های ناب موسیقایی برخوردار است.

* قطعا این حال خاص و لحظه ناب موسیقایی در آثار خود شما هم اتفاق افتاده‌است.

نوربخش: به مراتب این اتفاق برای من افتاده است. به‌عنوان مثال در طول چهارشب کنسرتی که دارم ممکن است تنها در یک شب و در لحظه‌های خاصی از اجرا این حس در من ایجاد شود و اصلا هم ارادی نیست. خیلی عوامل دست به دست هم می‌دهد که این اتفاق سرصحنه بیافتد و در عین حالی که هنرمند هم روی صحنه انرژی از مخاطب می‌گیرد و تمام این حس‌های خوب مستلزم این است که یک اثر موسیقایی برای یک آواز و یا ساز مشخص که متعلق به یک آهنگساز و خواننده است نوشته شود.

به عنوان مثال استاد پایور "پرده عشاق" را براساس وسعت و زنگ صدای من نوشتند و اساسا این استاد موسیقی زمانی که می‌خواست این اثر را بسازد اول ملودی را باصدای من شنیده وبعد تکمیل کرده است.

* حالا که بحث به اینجا رسید این سئوال پیش می‌آید که کدامیک از تصنیف‌ها را بیشتر دوست دارید؟

نوربخش: چون نگاه من به موسیقی نگاه گزیده کاری است، بنابراین هر اثری که کار کردم را دوست داشتم و با عشق و انگیزه خاص آغاز کرده و به انجام رساندم. بنابراین هیچگاه هیچ کاری را به ضرورت و از سر تعارف کار نکرده‌ام به همین دلیل است که همه آثارم را قابل دفاع می‌دانم. جالب این است که بگویم زمانی که با پایور کار می‌کردم دو تصنیف از ساخته‌های ایشان باب میل من نبود و نتوانستم با آنها ارتباط برقرار کنم و از ایشان خواستم که تصنیف‌های دیگری جایگزین کنند و ایشان هم با بزرگواری تمام پذیرفتند.

* تجربه همکاری با پرویز مشکاتیان چطور بود؟

نوربخش: زنده‌یاد مشکاتیان هم ویژگی‌های خاص خودش را هنگام کار داشت و خیلی خوب با خواننده مشورت می‌کرد خوب یادم هست من شعری از سایه "بگذر شبی به خلوت این همنشین درد" که در همایون ساخت را خیلی دوست دارم و یا کاری که در کنسرت آخر با مشکاتیان روی صحنه بردیم که آن هم شعری از سایه "امروز نه آغاز و نه انجام جهان است/ ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است" را نیز بسیار دوست دارم.

* از کار با مشکاتیان خاطره هم دارید؟

نوربخش: کار با مشکاتیان کم خاطره نبود یک تصنیف بر شعری از مولانا با عنوان "پنهان چو دل" ساخته بود که خاطره زیبایی پشت این تصنیف وجود دارد. یک شب من، مشکاتیان و بهداد بابایی در منزل این نوازنده سنتور نشسته بودیم. خوب یادم هست کمتر از سه هفته به اجرای کنسرت مانده بود و من اتفاقا این شعر را زمزمه می‌کردم مشکاتیان متوجه شعر شد و بعد پرسید که این شعر مولانا را خواندید و بعد گفتم که من این شعر را بسیار دوست دارم. مشکاتیان خواست که این شعر را بنویسم. من هم نوشتم و به او دادم بعد از دو هفته برای تمرین دور هم جمع شده بودیم که دیدم یک ملودی روی این شعر نوشته و برای تمرین آورده است و آنقدر زیبا حس من به عنوان خواننده را گرفته بود که باجان ودل پذیرفتم و اعضای گروه هم با لذت نواختند و هنوز هم گاهی اوقات زمزمه می‌کنم: "ای با من و پنهان چون دل از دل سلامت می‌کنم/ چون کعبه‌ای هرجا روم قصد مقامت می‌کنم".

* تصنیف "مرا مگذار و مگذر" چطور ماندگار شد؟

نوربخش: کلام این اثر متعلق به یدالله عاطفی کرمانشاهی است که با گروه شمس مدت‌ها روی این تصنیف کار کرده بودیم برخلاف آنچه گفته می‌شود که این قطعه تمرینی است نه اینگونه نبوده است. این تصنیف را مدت ها با گروه شمس کار می‌کردیم و گروه مشغول ضبط اثر در استودیو بل بودند و اصلا قرار نبود من آن روز به استودیو بروم اما تصادفی به آنجا رفتم و دیدم گروه مشغول ضبط هستند. بعد موسیقی ضبط شده این تصنیف را برای من گذاشتند تا بشنوم. در آن زمان آنقدر این کار بر روی من تاثیر گذاشت که همان جا اعلام آمادگی کردم که می‌خواهم بخوانم و رفتم تو استودیو و ضبط نهایی انجام شد. پس از ان باردیگر این تصنیف را برای بار دوم اجرا کردم اما آن کاری که دفعه اول خوانده بودم نشد.

*حرف آخر.....

نوربخش: متاسفانه موسیقی ایران در شرایط فعلی به نوعی به بن بست رسیده است و باید به این موسیقی غنا ببخشیم. در واقع هنرمند باید بتواند در عمق موسیقی ایرانی غواصی کند تا از ژرفای این موسیقی گوهر ناب را بیرون بکشد. چرا که هزاران و میلیون‌ها گوش، آماده و منتظر هستند که موسیقی درست ایرانی را بشنوند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016