یکشنبه 25 فروردین 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا


خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
8 شهریور» محمد بهارلو در آلمان داستان می‌خواند
بخوانید!
پرخواننده ترین ها

گزارش ديدار سال نو اهل فرهنگ (با عکس)‎

شادم که من و تو هم‌وطن هستيم.../ آرزوی سال صلح در ديدار نوروزی اهالی فرهنگ

دومين ديدار سال نو اهالی فرهنگ عصر جمعه در حالی برگزار شد که علاوه بر سخنرانی محمود دولت‌آبادی، شاعرانی چون شمس لنگرودی، جواد مجابی، مفتون امينی، فرهاد عابدينی، عليرضا طبايی، هادی خورشاهيان، رسول يونان، حامد ابراهيم‌پور و بکتاش آبتين شعر خواندند، احمد پوری و اسدالله امرايی شعر ترجمه ارايه کردند و نويسندگانی چون يوسف عليخانی و بهنام ناصح، برگ‌هايی از آثارشان را برای حاضران خواندند. رضا ساکی نيز دو اثر طنز اجتماعی ارايه کرد.

در اين نشست که در قالب سی‌وسومين نشست عصر روشن در سرای کاووسيه با اجرای عليرضا بهرامی برگزار شد، با ياد درگذشتگان زلزله استان بوشهر و کودکان و زنانی که بر اثر آن آسيب روحی ديده‌اند آغاز و آرزو شد که کشور، ديگر شاهد رخدادهای اين‌چنينی نباشد. در ادامه، از اهالی فرهنگ و هنری ياد شد که نوروز ۹۲ را نديدند.

قمر آريان، حسن احمدی گيوی، اصغر الهی، بهروز ثروتيان، احسان نراقی، خليل عمرانی، جاهد جهانشاهی، مرتضی ثاقب‌فر، پرويز اسلامپور، جمشيد صداقت‌کيش، عزيزالله جوينی و حسن لاهوتی ازجمله اهل قلمی بودند که از آن‌ها ياد شد. از جمع هنرمندان درگذشته حوزه موسيقی، هنرهای تجسمی و سينما و تئاتر نيز از جلال ذوالفنون، فريدون پوررضا، حسن کسايی، عبدالله سروراحمدی، منصوره حسينی، کامران شاهين‌فر، محمود جوادی‌پور، همايون خرم، قاسم جبلی، فريده لاشايی، پروين‌دخت يزدانيان، فاطمه طاهری، ايرج قادری، علی کسمايی، حميد سمندريان، ناديا دلدار گلچين، فهيمه راستکار، اميد بهکار و مسعود بهنام، ازجمله درگذشتگانی بودند که از آنان ياد شد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


پايان‌بخش آغاز ديدار نوروزی اهل فرهنگ و هنر، يادکرد هوشنگ کاووسی، محمود عباديان، وجيه‌الله فرد مقدم و عسل بديعی بود که در نوروز ۹۲ از دنيا رفتند.

احمد پوری – مترجم و نويسنده – که اين مراسم همزمان با سالروز تولد او برگزار می‌شد، نخستين اهل فرهنگی بود که پشت تريبون قرار گرفت و سه شعر ترجمه از آنا آخماتوا خواند. پس از او جواد مجابی – شاعر – در سخنانی با بيان اينکه اميدوارم امسال جهانی پر از صلح قسمت همه ما شود، گفت: شخصا در اوج مؤلفه‌های نااميدی هميشه اميدوار هستم. اخيرا از خسرو ناقد مطلبی خواندم که در آن گفته بود ما در تاريخمان کمتر صلح‌طلبی را شاهد بوده‌ايم. اما انسان با صلح است که با جهان در سازش قرار می گيرد. اميدوارم که امسال برای همه سال صلح باشد؛ آن‌چه که در درون ما و ملت ماست.

او در ادامه با اشاره به اين‌که ۲۴ مجموعه شعر منتشرنشده دارد، از سری شعرهای تلخند، چند نمونه برای حاضران خواند.

اما عليرضا طبايی شاعر بعدی بود که پيش از خواندن چند شعر نيمايی و غزل، گفت: شايد ما تنها ملت يا از معدود ملت‌ها بر روی کره‌ی زمين باشيم که بهار برايمان سرآغاز زندگی است. آفرينش در فرهنگ ما با بهار آغاز می‌شود و شروع حيات انسان‌ را هم با طبيعت يکی می‌دانيم. اميدوارم که بهار بتواند مطلع همه خوبی ها و آرزوهای نيک، آزادی‌ها و زيبايی‌ها باشد برای ما.

در ادامه، پس از شعرخوانی فرهاد عابدينی، شمس لنگرودی پيش از خوانش چند اثر خود، با اشاره به دوستی چهل‌ساله‌اش با احمد پوری، شعری را تقديم به او خواند که در زمان سفر و اقامتش در اروپا سروده بود. مفتون امينی نيز با ابراز همدردی با زلزله‌زدگان بوشهر، منظومه "نظامی و من" را برای حاضران خواند که در بخش‌هايی از آن آمده بود:

شادم که من و تو هموطن هستيم

در يک دژ محکم کهن هستيم

تاريخ به ‌نام او رقم خورده است

دنيا به مقام او قسم خورده است...

هرجا بروم خيال من اينجاست

چون ريشه‌ی جان و مال من اينجاست...

در ادامه پس از شعرخوانی هادی خورشاهيان، يوسف عليخانی بخشی از اثر داستانی منتشرنشده‌ی خود را با نام «بيوه‌کشی» و پس از او نيز حامد ابراهيم‌پور غزلی از مجموعه‌ی «دروغ‌های مقدس» برای حاضران خواند. شعرخوانی بکتاش آبتين – برگزيده هفتمين دوره‌ی کتاب سال شعر، خبرنگاران -، رسول يونان و ساره دستاران، به‌همراه خوانش شعر ترجمه‌ی شاعر برزيلی توسط اسدالله امرايی و دو اثر طنز رضا ساکی، بخش‌های بعدی اين برنامه را تشکيل‌ می‌داد.

در ادامه پس از شعرخوانی محمدرضا شالبافان، مجيد سعدآبادی، اميد بيگدلی، سيف‌الله خادم، مهتاب فدايی، امير سربی، صدف درخشان، مهدی صفا و فرنگيس کردی و داستانک‌خوانی احمد طبايی، عليرضا بهرامی شعری در پيشواز محمود دولت‌آبادی با نام «برف در بلوچستان» خواند. اين نويسنده نيز در سخنان پايانی ديدار سال نو اهل قلم، با اشاره به حضورش در مراسم همزمان نکوداشت محمود عباديان که از او به‌عنوان يک متفکر ياد کرد، گفت: شعری که الان خوانده شد به دلم نشست. اساسا دوست داشتم بيايم در جمع شما حضور يابم تا اين‌گونه شعرها را بشنوم و دريابم و بدانم که جوان‌های کشورم امروز چگونه فکر می‌کنند. زيرا همان‌گونه که گذشته‌ی ما اهميت دارد، اکنون و آينده هم مهم است.

دولت‌آبادی با اشاره به مجموعه‌ی شعری به زبان محلی که می‌گفت در زمان حضورش در اين مراسم به او اهدا شده بود، ادامه داد: يکی از نکاتی که همه تجربه و از آن عبور می‌کنند، مقوله‌ی اقليم‌گرايی است. زمان‌که به لهجه‌ی تهرانی نوشتن باب شده بود، من‌هم به لهجه‌ی ولايتی نوشتم و البته کمتر ارايه می کردم. مدتی که گذشت، گفتم اين‌ها يعنی چه؟! يک کشور زبان مادری دارد که زبان همه است. من از آن مرحله گذشتم؛ اما احتمالا دوست جوانی که اين مجموعه را به زبان کرمانی به من داده، هنوز نتوانسته است از اين مرحله بگذرد. البته عبور کردن از اين مرحله کار آسانی نيست اما اين توان در جوانان ما هست و اميدوارم اين پيمايش را به‌درستی ادامه دهند و به آن فکر کنند.

فرهاد حسن‌زاده، قباد آذرآيين، سيروس نفيسی، پوريا سوری و محمد ولی‌زاده، از ديگر حاضران در اين مراسم بودند.

عکس‌های اين مراسم در دو لينک زير قابل دسترسی است:

http://asrerowshan.blogfa.com/post-96.aspx

http://asrerowshan.blogfa.com/post-97.aspx


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016