چهارشنبه 13 شهریور 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

فيلم های ايرانی و سی وهفتمين جشنواره‌ فيلم مونترال، مهدی مرعشی

بی بی سی ـ سی وهفتمين جشنواره‌ جهانی فيلم مونترال، عصر پنجشنبه بيست و دوم اوت با حضور فيلمسازانی از سرتاسر دنيا در مونترال کانادا با شعار «جهان از آن شماست» کار خود را آغاز کرد و شامگاه دوشنبه، دوم سپتامبر پس از نمايش ۴۳۲ فيلم از سرتاسر جهان و تقسيم جوايز، در تئاتر مزونوف پلاس دزآر با نمايش فيلم «مهرورزی» به کارگردانی ان فونتن و محصول فرانسه و استراليا به کار خود خاتمه داد.

در اين دوره از جشنواره تمام فيلمسازانی که برای حضور در کانادا نياز به ويزا داشتند موفق به ورود به خاک کانادا نشدند. سرژ لوزيک، مدير جشنواره دليل اين امر را اعتصاب کارکنان سفارت‌خانه‌های کانادا اعلام کرده بود.

در سی و هفتمين جشنواره جهانی فيلم مونترال، که قديمی‌ترين جشنواره فيلم در آمريکای شمالی است، سينمای ايران حضوری قابل توجه داشت. فيلم «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» ساخته روح الله حجازی در بخش مسابقه اصلی فيلم‌های بين‌المللی حضور داشت و فيلم «تاج محل» ساخته دانش اقبال شاوی در بخش مسابقه «فيلم‌های اول» از ايران فيلم ميان بيست فيلم شرکت‌کننده در اين مرحله بود و فيلم‌های بلند، کوتاه و مستند ديگری هم در بخش‌های مختلف جشنواره حضور داشتند.

در اين دوره ژيری منزل، کارگردان چک، رئيس هیأت داوران بود و به اتفاق کارولين داورناس هنرپيشه‌ی سينمای کبک، مايکل کوتزا کارگردان آمريکايی، پدرو الئا کارگردان، فيلمنامه‌نويس و تهيه‌کننده‌ اسپانيايی و دای سيجی، فيلمساز و رمان‌‌نويس چينی هیأت فيلم‌های بخش مسابقه‌ بين‌المللی را داوری کردند و جايزه‌ بزرگ آمريکای شمالی را به فيلم «زندگی زيباست» به کارگردانی ماچيی پيپزيسا از کشور لهستان اهدا کردند.

فيلم با نگاهی انسانی به زندگی جوانی به نام ماتيوز می‌پردازد که دچار مشکل مغزی است، اما روانشناسان می خواهند بدانند آيا احساسات انسانی در او وجود دارد يا نه. جايزه ويژه هیأت داوران هم به فيلم «‌هزار بار شب به خير» ساخته‌ اريک پاپ از نروژ تعلق گرفت که به زندگی يک زن روزنامه‌نگار می‌پردازد که بايد بين زندگی شخصی و حرفه‌ای خود يکی را انتخاب کند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


کارگردان اين فيلم هنگام دريافت جايزه از روزنامه‌نگارانی ياد کرد که می‌کوشند چالش‌های مردم کشورهايی مثل سوريه را برای آزادی به تصوير بکشند.

در بخش فيلم‌های اول پير-هانری دلو، ويلاند اسپک و ريموند زو داوری را بر عهده داشتند.

نگاهی به فيلم‌های ايرانی ارائه‌شده در جشنواره

فيلم «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» ساخته روح الله حجازی، که در بخش اصلی بيست و هفتمين جشنواره فيلم مونترال به نمايش درآمد، با استقبال تماشاگران ايرانی و غيرايرانی روبه‌رو شد و خواندن نامه‌ کارگردان به تماشاگران پيش از نمايش فيلم، تأسف تماشاگران را از عدم حضور عوامل فيلم به همراه داشت. فيلم روايتی است از يک زندگی زناشويی که با حضور يک ميهمان (ترانه‌ی علی‌دوستی) به عنوان خواهرزاده‌ همسر آقای محمودی چالش‌های متعددی را پيش می‌آورد.

ساناز (ترانه‌ علی‌دوستی) با رفتاری هنجارگريز باعث نگرانی آقای محمودی (حميد فرخ‌نژاد) و همسرش (هنگامه قاضيانی) می‌شود و از سوی ديگر گرفتاری‌های ساناز در زندگی شخصی با نامزدش باعث می‌شود آقای محمودی و همسرش هم گريزی به روابط خود بزنند.

روان بودن فيلم و زبان ساده‌ی آن مهم‌ترين عامل ارتباط با تماشاگران غيرايرانی است که شايد بعد از فيلم «جدايی نادر از سيمين» دوست دارند بيشتر به درون روابط زندگی ايرانی بکشند و از آنچه پشت اين ديوارها می‌گذرد باخبر شوند.

فيلم «تاج محل» که در بخش مسابقه‌ فيلم‌های اول حضور داشت به سرگذشت مردی می‌پردازد که پس از اجرای طرح تعديل نيرو در يک کارخانه‌ی کشتی‌سازی او نيز همپای کارگران اخراجی استعفا می‌دهد. فرزندانش برای قدردانی از زحمات او طی سی سال کار، برای او و مادرشان دو بليط به مقصد هند تهيه می‌کنند که دزدان شبانه به خانه‌ آنها حمله می‌کنند و بليت‌ها و دلارها را می‌ربايند.

فيلم سعی کرده بود آبادان امروز را به تصوير بکشد و بخشی از زندگی مردم اين شهر را نشان بدهد. بومی‌گرايی فيلم و استفاده از بازيگران محلی نقطه‌ی مثبت فيلم به شمار می‌آمد و بيننده با زندگی مردمی آشنا می‌شد که با وجود گذشت بيش از دو دهه از پايان جنگ همچنان با ابتدايی‌ترين مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند.

در بخش «نگاه به سينمای جهان» چهار فيلم: «برگ‌ريزان» از علی جابر انصاری (محصول ايران و بريتانيا)، «اينجا همه چيز خوب است»، ساخته پوريا آذربايجانی، «از تهران تا بهشت» به کارگردانی ابولفضل صفاری (محصول مشترک ايران و آلمان) و «بيشتر از دو ساعت» (فيلم کوتاه) ساخته علی عسگری حضور داشتند.

فيلم «برگ‌ريزان» به کارگردانی علی جابرانصاری، فيلمساز ايرانی مقيم لندن، داستان پدری است که اصرار دارد پسرش از خارج از کشور به ايران و نزد او برگردد و در کارهای مديريت شرکت کمک و يار او باشد. نگاه انسانی کارگردان به مقوله‌ خانواده و گسست نسل‌ها به همراه شناخت درست او از تصوير و اجزای هر قاب از نقاط مثبت فيلم بود.

شناخت کارگردان از عناصر فيلم و تلاش برای نزديک شدن به زبان تصوير هم در فيلم مشخص بود. گذشته از آن تصوير آرام و گاه مرفه زندگی ايرانی در اين فيلم که در حاشيه‌ی برخی واقعيت‌های برجسته‌ی زندگی اجتماعی می‌گذرد، باعث می‌شود تماشاگران ايرانی خارج از کشور راضی از در سينما خارج شوند.

«اينجا همه چيز خوب است» به کارگردانی پوريا آذربايجانی به يکی از مشکلات جامعه‌ ايران پرداخته بود که در گذر سال‌ها با وجود تغيير شکل و ظاهر زندگی، همچنان حل‌ناشدنی باقی مانده است.

دختری در آستانه‌ ازدواج مورد حمله‌ی اوباش قرار می‌گيرد و بکارت خود را از دست می‌دهد. نگاه واقع‌گرايانه‌ی کارگردان به سرنوشت ارغوان، شخصيت اصلی فيلم و برخورد جامعه و حتی نامزدش با او گويای واقعيتی است که کتمان‌شدنی نيست و در هر طبقه از جامعه ايرانی حضور دارد. از سوی ديگر پرداختن به مقوله سقوط ارزش‌ها با زبانی صريح فيلم را به منزله‌ شهادتی بر آنچه می‌گذرد مطرح می‌سازد.

همه می‌کوشند از آنچه بر سر دختر جوان رفته چيزی برای خود به غنيمت بردارند، چه روانشناس، چه آشنا و فاميل و چه همسايه. پايان تلخ فيلم هم مهر تأييدی است بر لاعلاج بودن دردهايی که انگار کسی درمانی برای آنها سراغ ندارد.

«از تهران تا بهشت» کاری است از ابوالفضل صفاری که بدون حضور کارگردان و با حضور تهيه‌کننده‌ آن عليرضا سعادت در جشنواره نمايش داده شد. در اين فيلم غزال، شخصيت اصلی فيلم از بارداری خود باخبر شده و هم‌زمان شوهرش فرهاد ناپديد شده.

در طول حوادث بيننده باخبر می‌شود که فرهاد اسرار حياتی شرکتی را که در آن کار می‌کرده دزديده چراکه پروژه‌ شرکت به محيط زيست لطمه می‌زده. کارگردان در اين فيلم ما را از شلوغی تهران به بيکرانگی کوير می‌برد و در آنجا غزال هم‌زمان با جست‌وجوی فرهاد به جست‌وجو در خود می‌پردازد. تنها سرانجامی که پيش روی بيننده قرار می‌گيرد بازگشت غزال به جهان واقعی و رها کردن فرهاد در کويری است که انگار هرگز از آن بازنمی‌گردد؛ سرانجامی که شايد برای مخاطبان فيلم کمی مبهم و حتی غيرقابل قبول به نظر برسد، با اين همه فيلم در نشان دادن فضای امروز جامعه‌ ايران موفق است.

مستند «عباس کيارستمی، يک گزارش» ساخته‌ بهمن مقصودلو با حضور فيلمساز در بخش «مستندهای جهان» به نمايش درآمد.

اين فيلم که به گفته‌ مقصودلو اولين از يک سری ده‌گانه‌ تاريخ سينمای ايران ساخته اوست، با چينشی مناسب از تمام فيلم‌های کيارستمی از ابتدا تا کنون، در يک روايت سينمايی به بررسی ديدگاه‌های سينمايی اين فيلمساز مطرح می‌پردازد.

کارگردان در اين فيلم علاوه بر صحبت‌های عباس کيارستمی در مورد سينما و آثار خود، نظر منتقدان داخلی و خارجی در مورد سينمای کيارستمی را گنجانده و درنهايت تمام شخصيت‌های فيلم‌های کيارستمی و همه‌ی کسانی که در اين مستند شرکت کرده‌اند، به تماشای اين مرور می‌نشينند.

مقصودلو در اين مستند هم مانند ساير فيلم‌های مستند خود نشان می‌دهد که می‌تواند به خوبی جنبه‌های پنهان و آشکار شخصيت‌های فرهنگ‌ساز ايران را به خوبی کشف کند و نشان دهد. گذشته از اين، او فقط در مورد کسانی فيلم می‌سازد که آنها را «می‌شناسد» و اين‌جا و در اين مستند هم همين شناخت باعث شده تا مروری درست بر سينمای کيارستمی صورت بگيرد.

فيلم کوتاه «برای پرندگان» از تارا آتشگاه در‌ جشنواره به نمايش درآمد و کارگردان فيلم از آمريکا در نمايش فيلم حضور داشت. اين فيلم به مراسم اعدام دختری شانزده ساله می‌پردازد که به زنا متهم شده است و کامران ملک‌مطيعی هم در نقش روحانی در اين فيلم حضور دارد؛ نگاهی ديگر به واقعيت‌هايی که کتمان آنها ساده نيست.

فيلم کوتاه ديگری که از کارگردان ايرانی بهروز کرمی‌زاده در بخش «تمرکز بر سينمای جهان»، به نمايش درآمد «بهار در سرزمين عجايب» نام دارد.

فيلم با نگاهی شاعرانه به يک پدر و دختر کرد می‌پردازد که به آلمان پناهنده شده‌اند و زمانی که پدر به دختر می‌گويد بايد از چشم پليس پنهان شوند، دختر می‌گويد برای پنهان شدن از چشم ديگران کافی است که چشم‌هايت را ببندی. پدر اگرچه با اين حرف کودکانه به مخالفت برمی‌خيزد اما پس از طی حوادثی او هم به حرف دخترک ايمان می‌آورد. انگار غرق شدن در دنيای کودکی تنها راه فرار از واقعيت‌هاست.

جوايز

جايزه بزرگ آمريکای شمالی: زندگی زيباست، به کارگردانی ماچيی پيپزيسا از لهستان
جايزه ويژه هیأت داوران: ‌هزار بار شب به خير، ساخته‌ی اريک پاپ از نروژ
جايزه بهترين کارگردانی: يان ورهاين، برای فيلم حکم از بلژيک
جايزه بهترين بازيگر زن: ژورديس تريبل، برای فيلم غرب از آلمان
جايزه بهترين بازيگر مرد: مارسل سابورن، برای فيلم خانه‌ای ديگر از کانادا
جايزه بهترين فيلم‌نامه: ماکسيم پانفيلوف، برای فيلم ايوان پسر امير، از روسيه
جايزه بهترين مشارکت هنری: برای فيلم از ريکيو بخواه، به کارگردانی ميتسوتوشی تاناکا از ژاپن
جايزه بهترين نوآوری هنری: برای فيلم به من غذا بده اثر مشترک يازو يانگ و بو يانگ از چين
جايزه بهترين فيلم کوتاه: کمک، ساخته‌ی ژان ماربوف از فرانسه
جايزه ويژه هیأت داوران فيلم کوتاه: شيرِ گرگ، ساخته هانس ورکوتر از بلژيک
زنيت طلای بهترين فيلم اول: راه طولانی خانه، ساخته‌ی آلفان ازلی از کشور ترکيه
زنيت نقره بهترين فيلم اول: پورتو پادره به کارگردانی گوستاو فالاس از مکزيک
زنيت برنز بهترين فيلم اول: فينسترورلد، ساخته‌ی فروک فينشتروالدر از آلمان

***

جوايز مردمی

جايزه تماشاگران به بهترين فيلم کوتاه کانادايی:‌ سی-عشق، اثر ريچارد استارک از کانادا
جايزه گلوبر روخا به بهترين فيلم آمريکای لاتين: طولانی‌ترين فاصله، ساخته‌ی کلوديا پينتو امپرادور، ساخته مشترک ونزوئلا و اسپانيا
جايزه‌ی تماشاگران به بهترين فيلم بلند: خانه‌ای ديگر، ساخته‌ی ماتيو روآ از کانادا
جايزه تماشاگران به بهترين فيلم مستند: جنون واگنر اثر رالف پلژر، آلمان
جايزه‌ بهترين فيلم مردمی:‌ زندگی زيباست، از لهستان به کارگردانی ماچيی پيپزيسا


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016