خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
12 بهمن» تمجيد مهناز افشار از کيارستمی در هلند23 دی» انتقاد صريح ابوالحسن داوودی از سخنان حسن روحانی
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! پاسخ جعفر پناهی به پيام حسن روحانی: اجازه دهيد هنرمندان خود انتخاب کنند چه بسازدفرهنگ > سينما - کارگردان فيلم «بادکنک سفيد» معتقد است بخشی از پيام رئيس جمهور در مراسم افتتاح جشنواره فيلم فجر بدون در نظر گرفتن حقايق جاری در سينمای ايران مطرح شده است. به گزارش خبرگزاری خبرآنلاين، جعفر پناهی متنی را در نقد پيام حسن روحانی رئيس جمهور منتخب در اختيار خبرآنلاين قرار داده است. در اين نوشته آمده:«وقتی گزيده پيام رياست جمهور اسلامی به مناسبت آغاز جشنواره فيلم فجر را خواندم، با اميدواری راغب شدم که متن کامل را هم بخوانم، چرا که در اين خلاصه آمده بود: «بازگرداندن تماشاگر قهرکرده از سينما، ضروریترين مسئوليت امروز مديران و سينماگران ماست. سينما بدون تماشاگر معنا ندارد و جشن و جشنواره آن روز معنا میيابد که بدانيم مردم از سينمای بومی خود راضیاند و به آن دل بستهاند.» فکر کردم، يا بهتر است بگويم اميدوار شدم بالاخره يک مقام مسئول برای اولين بار به دليل اصلی قهر مردم با سينما پی برده، يا باز بهتر است بگويم اعتراف کرده و سعی در برداشتن سانسور از پيش پای سينماگران را دارد.يعنی تنها راه حل مشخصی که سينماگران و مردم سال هاست از آن آگاه و مسئولين منکر آنند.
اما با کمال تاسف بعد از خواندن متن کامل، اين کلام صادق زيبا کلام در ذهنم طنينانداز شد؛ «رگههايی از پوپوليسم احمدینژاد در روحانی نيز وجود دارد.» و اين باور که خطر دومی بيشتر است. چرا که اولی در اثر سطحینگری به شعار رسيده بود، اما دومی با شعور و آگاهی سعی در پیريزی سانسور جديد دارد. روحانی میگويد: «فيلمساز سرزمينم به من میگويد به من آزادی بده و بگذار واقعيتهای تلخ و تيرهای را که تا ديروز نمیتوانستم، امروز در فيلمهايم نشان دهم! من به او میگويم آن واقعيتها را که همگان بيش و کم میدانند، بيا تا در کنارِ تيرگیهای واقعيت، نقطههايی روشن از حقيقت را هم نشان دهيم.» آقای روحانی خوب میداند که سالانه بيش از صد فيلم در ايران ساخته میشود که ۹۵ درصد فيلمهايی است که تماما اختصاص به همان نقطههای روشنی که ايشان میگويند دارد و فقط پنج درصد و يا کمتر است که تلاش میکنند به مردم دروع نگويد و نقاط را آنگونه که هستند به تصوير کشند، که ۹۰ درصد از اين پنج درصد هم هرگز اجازه نمايش نمیيابند. چرا اين دستورالعملها فقط برای آن پنج درصد است و هرگز به آن ۹۵ درصد گفته نمیشود که کنار نقاط فرمايشی از حقيقت واقعيت هم سخن بگويند. اصلا چرا بايد هنرمند مجبور باشد نقاط فرمايشی و سفارشی ايشان يا هر سفارش دهنده ديگر را به تصوير کشد، اگر واقعا آقای روحانی میخواهند مردم با سينما آشتی کنند؛ اجازه بدهند، هنرمند خود انتخاب کند چه بسازد يا چه نسازد. فقط در اين صورت میتوان اطمينان داشت که مرجعی قابل قبول برای درستی يا نادرستی آثارش پيدا خواهد کرد که همان استقبال يا عدم استقبال مخاطب است، قهر مردم با سينما دقيقا از همين جا آغاز شد که حاکمانشان به آنها امر فرمودند که چه ببيند يا نبينند. اين تحقير وتوهين به شعور مخاطبان، آنها را نسبت به سينما بیاعتماد و گريزان کرد. روحانی از سينما گران میخواهد،... قول بدهند جايزه اولشان را از مردم سرزمين خودشان بگيرند ! .... در بيان اين سخن گهربار، بيشتر احساس میشود که تمايل به مزاح داشتهاند. چرا که میدانند بزرگترين جايزه برای يک فيلمساز نمايش فيلم در کشور خودش است، وقتی اجازه نمیدهند يک فيلم حتی در يک سينما در ايران به نمايش در آيد، چگونه درباره آن میتوان از مردم، منتقدان و دستاندرکاران سينما درخواست قضاوت کرد. در اين حال فيلمساز چگونه میتواند چنين قولی را بدهد. شايد آقای روحانی نمیدانند اگر فيلمسازی بخواهد فيلمش را حتی به همکاران خود در خانه سينما نشان دهد بايد مجوزش را وزارت ارشاد صادر کند که در اکثر موارد برای همان پنج درصد چنين مجوزی صادر نمیشود. نمیدانم آقای روحانی اطلاع دارند يا نه، در همين جشنواره که به آن پيام دادهاند، فيلمی وجود دارد که ديير جشنواره اجازه نداده هئيت انتخاب آن را ببيند. فيلم «آشغالهای دوست داشتنی» فيلمی است کاملا ايرانی و بومی که مسلما بيشتر از هر جای ديگر دنيا فقط در کشور خودمان قابل درک است، چرا که اشارات تاريخی و نمادهای فيلم امير يوسفی را فقط تماشاگر ايرانی میفهمد، اما وزير ايشان جلوی نمايش آن را گرفته است. با اين يک نمونه از نمونههای بیشمار، براستی آقای روحانی توقع چه قول و قراری از سوی سينما گران را دارند!!؟ بارها و بارها از اين نو پيامهای تکراری برای دستاندرکاران سينما از سوی مسئولان داده شده که نه تنها راهگشا نبوده بلکه در گريز و قهر مخاطب با سينما تأثير بسيار داشته است. پس بهتر است ايشان به مردم قول بدهد که يک درصد به قولهای زمان انتخابات وفادار بوده و با تدبير دور از اميد، نمیخواهد سانسوری تازه بنا کند!!» Copyright: gooya.com 2016
|