نویسنده: استفان والت
منبع: فارین پالیسی
ترجمه سایت دیپلماسی ایرانی، پس از 100 روز حضور دونالد ترامپ در کاخ ریاست جمهوری بزرگترین اشتباه سیاسی خارجی او چه می تواند باشد؟ می دانم که همه شما دغدغه های ویژه خودتان را دارید، من دریافته ام که چنان اشتباهات زیاد بوده که ردیابی تمام آن ها قدری دشوار است. بگذارید برخی از گزینه ها را مورد تامل قرار دهیم.
آیا بزرگترین خطای ترامپ انتصاب مایکل فلین به سمت مشاور امنیت ملی کاخ سفید بود؟ شاید شما اشتیاق بیش از حد ترامپ برای گرم گرفتن با دولت های استبدادی همچون ترکیه، مصر و عربستان سعودی و بی تفاوتی او نسبت به ادامه سیاست آپارتاید از سوی اسرائیل را کاندیدای مهمترین اشتباهات او بدانید. یا تماس های ستیزه جویانه وی با رهبران استرالیا و مکزیک.
همه این ها ارزش این را دارند که به عنوان مهمترین اشتباه وی تا اینجا معرفی شوند، اما در درازمدت مهمترین خطای ترامپ رویکرد کورکورانه وی در قبال آسیا است. اروپا اهمیت دارد اما معضلات کنونی اش اغلب داخلی است و ایالات متحده نمی تواند کار چندانی در قبالش انجام دهد. خاورمیانه بی شک آشفته است اما ایالات متحده لازم نیست درستش کند، نمی داند چطور باید درستش کند، و نباید وقت، پول و جان سربازان را تلف کند تا اوضاع آنجا را درست کند.
درست بر عکس، آسیا جایی است که فعالیت آنجاست. منطقه ای که اقتصاد رشد فزاینده و باثباتی داشته است، روندی که به احتمال قریب به یقین ادامه خواهد یافت. مهم است که بدانیم چین در بلندمدت تنها رقیب احتمالی ایالات متحده و تنها "هژمون منطقه ای" بالقوه در دنیا است. اگر چین به رشد خود ادامه دهد عاقبت ایالات متحده را از آسیا خارج می کند، و آزاد خواهد بود تا قدرت خود را به تمام دنیا نشان دهد، آنچنان که امروز ایالات متحده نشان می دهد.
با جمعیتی بسیار بیشتر از جمعیت ما و اقتصادی به بزرگی اقتصاد ما یا حتی بزرگتر از آن، چین با قدرت بی حد و مرز حتی ممکن است با متحدان ما در نیمه غربی اتحاد برقرار کند و بدین ترتیب به امنیت شگرفی که ایالات متحده برای بیش از یک قرن از آن برخوردار بوده پایان بخشد.
جلوگیری از استیلای چین بر آسیا اصلی ترین دلیل برای آن است که ایالات متحده کماکان به دنبال حضور فعالانه در آنجا باشد. هر چند در این راستا ایالات متحده نیازمند حمایت فعالانه و پرشور متحدان متعدد آسیایی اش است. این فهم، در عصر اوباما و ابتکار عمل هایش که با استقبال فعالانه شرکای آسیایی آمریکا مواجه شد به توازن دوباره با آسیا منجر شد. توازن دوباره، تلاشی چند وجهی شامل استقرار مجدد کمک های نظامی ایالات متحده در منطقه، دادن اطمینان خاطر شفاهی به شرکای آسیایی، و نمایش عزم ایالات متحده در مناطق مورد مناقشه همچون دریای جنوبی چین بود. این تلاش ها همچنین شامل مذاکرات برای شراکت ترانس- پاسیفیک (تی پی پی) بود، معاهده ای چندجانبه که اقتصاد ایالات متحده را منتفع و روابط سیاسی این کشور با شماری از شرکای آسیایی را تقویت می کرد.
اما همچنان که قبلا گفته ام، هر چند که دولت های آسیایی و جنوب شرق آسیا نگران قدرت چین و جاه طلبی فزاینده آن و در نتیجه مشتاق حمایت های ایالات متحده هستند، اما مدیریت این رشته اتحادهای پیچیده هرگز آسان نخواهد بود. هدایت این دست ائتلاف ها به دلیل فاصله های بزرگ درون آن دشوار است، امری که باعث می شود احتمال اینکه قدرت های مختلف آسیایی به کمک یکدیگر بیایند کاهش یابد. متحدان ایالات متحده در آسیا روابط اقتصادی چشمگیری با چین دارند که باعث مبادلات بسیار آن با چین می شود و به این کشور اهرم قدرت می دهد. برای نمونه وقتی که کره جنوبی با استقرار سیستم ضد موشکی تاد متعلق به ایالات متحده موافقت کرد، چین در پاسخ محدودیت هایی برای چند شرکت کره ای فعال در چین ایجاد و تهدید کرد ابزارهای اقتصادی دیگری نیز به کار خواهد گرفت. برخی متحدان ایالات متحده - به ویژه ژاپن و چین - کاملا (با ایالات متحده) راه نمی آیند و همین معضل مدیریت این اتحاد را پیچیده تر می کند.
از همین رو، ایالات متحده نیازمند افرادی هوشمند، خبره، با معلومات و بیش از همه منظم است تا روی استحکام و پرورش روابط با متحدان آسیایی کار کنند. اما در عوض ترامپ چه کار کرده است؟ کارش را با لغو توافق تی پی پی آغاز کرد، اشتباهی بزرگ که عواقبی طولانی خواهد داشت. وی سیاست " چین واحد" را زیر سوال برد، و به تلفن تسای اینگ - ون، رئیس جمهور تایوان، پاسخ داد و بعد مجبور شد عقب نشینی کند و به پکن اطمینان خاطر دهد که منظور خاصی نداشته است.