بابک داد - ویژه خبرنامه گویا
«سازنده فیلم انتخاباتی حسن روحانی» در چهار سال قبل، حالا خودش هم نامزد انتخابات شوراها از تهران شده و لابد به حمایت سیاسی اصولگرایان چشم دوخته است! زیرا با تنها «داشته» خود، یعنی اعتباری که با ساختن فیلم انتخاباتی حسن روحانی به دست آورد، وارد کارزار تخریب او شده است.
او به ناگاه یادش افتاده در این جنجال انتخابات، از نقش «پیامبرگونه» خود در انتخاب شدن آقای روحانی در سال ۹۲ حرف بزند. او لابلای حرفهایش، روحانی را تا اندازه «یک عروسک فرمانبردار» که تابع محض خودش به عنوان «کارگردان» بوده، پایین میکشد تا به شکل غیرمستقیم تخریبش کند! در مقابل، او خودش را تا حد یک مشاور اعظم، یک «برژینسکی!» بالا میکشد و به اصطلاح پرزنته و تبلیغ میکند!
🔹 در یک گفتگوی ویدئویی، این فرد با بیان سخنانی که وقاحتاش توی ذوق مخاطب میزند، به شکلی مبالغهآمیز خودش را تا حد یک «کارگردان و طراح شخصیت روحانی!»، بزرگ و مهم جلوه میدهد و نقش خود را از سازنده فیلم روحانی تا «سازنده خود روحانی» ارتقاء میدهد!
🔹 اینکه بوی کدام کباب به مشام این فرد خورده و چرا «حالا» لب به گفتن این خاطرات فضایی و سخنان مضحک باز کرده، قضاوتش با مخاطبان!
مخاطب خوب میتواند تشخیص بدهد که واقعاً یک سازنده فیلم انتخاباتی، یا حتی یک «رئیس ستاد انتخاباتی»، آیا میتوانند ادعا کنند که «رفتار و نگاه و سخن و برخورد» شخصیت پرسابقهای مثل روحانی را که سالهاست در عرصه سیاست استخوان خرد کرده، «تعیین و طراحی» کردهاند؟
سهل است «ادعا کردن»! در کشوری که یکی داعیه خدایی میکند و یکی هاله نور... ساده است گفتن اینکه «فلان جمله مشهور را من به روحانی یاد دادهام!»، اما قبول یا رد این ادعای کودکانه، به شعور و درک مخاطبان بستگی دارد که مردم ایران، از قضا بسیار باهوشاند.
🔹 در مورد مصاحبه این فرد، حتی یک کودک با اندکی فهم هم میتواند به پوچ بودن ادعاهای او پی ببرد. او میگوید:
«من روحانی را در چند ثانیه برای گرفتن فیلم داخل خودرو راضی کردم!... من به او گفتم درباره مردم این را بگوید... من حدود بیست و چند شعار و تکیه کلام مشهورش را یادش دادهام!... روحانی فقط یک نامزد ساده بود... اگر حالا در آن زمان بودیم، فیلمش را نمیساختم!»
مخاطب، قاضی خوبی است. ممکن است اول تسلیم جوّ شود و قضاوتی از سر احساس کند، اما هر مخاطبی «خلوتی» دارد. و در قضاوتگاه خویش، این ادعاها را بار دیگر با شعور (و نه با احساسات) خود عیارسنجی و داوری میکند.
🔹 پرسیدهاند نظرتان چیست؟ خلاصه کنم که این فرد «نیازمند توجه» و مطرح شدن در آستانه انتخابات شوراهاست تا رأی جمع کند. اما بر فرض که ادعاهایش درست میبود (که نیست) باز هم باعث نمیشود او عضو موفقی در شورای شهر باشد! حرفهایش نهایتاً او را به عنوان یک فیلمساز انتخاباتی سال ۹۲ (نه همیشه!) اثبات میکند. و این برای رفتن به شورا کافی نیست.
به نظرم او به هدفش یعنی جلبتوجه رسیده، چون همین که مرا بخاطر پاسخ به سئوالات و پیامهای رسیده درباره این ویدئو، ناگزیر به نوشتن همین چند خط کرده، معلوم میکند او توانسته در مرکز توجه(!) قرار بگیرد.
اما صرف «جلب توجه» و دیدهشدن با هر شیوهای، آیا برای «کسب رأی و جلب اعتماد و کسب محبوبیت مردمی» هم «کافی» است؟ من فکر نمیکنم!
[بابکداد]
سیزدهم اردیبهشت ۹۶
تلگرام: http://t.me/BabakDad
مطلب قبلی...
مطلب بعدی...