ایران اینترنشنال، وبسایت آمریکن کنسرواتیو در تحلیلی پیرامون شرایط کنونی جامعه ایران مینویسد حوادث سه روزی که در این کشور گذشته است، آن را برای همیشه تغییر خواهد داد.
در این مقاله آمده است: «ایران در سه روز گذشته با اعتراضات سراسری تکان خورده است. در زمان نوشتن این مطلب هنوز مشخص نیست که سرانجام این تظاهرات به کجا میکشد و آیا در پایان آن رژیم حاکم بر کشور سقوط خواهد کرد یا نه. اما باید دید که در صورت سقوط رژیم چه احتمالاتی پیش خواهد آمد و منافع و گزینههای پیش روی آمریکا چه خواهد بود:
در مورد ریشه بحران کنونی بحثهای گوناگونی عرضه میشود. اما نارضایتی از شرایط اقتصادی کشور یک انگیزه مهم بهنظر میرسد. قدرت خرید خانوادههای ایرانی در عرض ۱۰ سال گذشته نهتنها همراه با افزایش تورم بالا نرفته است، بلکه به گزارش منابع تحقیقاتی ۱۵ درصد هم پایین آمده است.
کُندی اصلاحات اجتماعی نیز بسیاری را از دولت روحانی پشیمان و ناامید کرده است. به اینها اضافه کنیم بیآبی، آلودگی هوا، بیکاری و ناامیدی نسبت به آینده، مجموعهای از عوامل تنشزا در جامعه را فراهم کرده است.
بنابراین انبوهی از نارضایتی و خواستههای مشروع مردم کشور آنها را به خیابانها کشانده است. آغاز این اعتراضات هم از مشهد شهر محل تولد علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی، و پایگاه محافظهکارترین و مهمترین عناصر مذهبی حکومت یعنی آیتالله علمالهدی و داماد او رئیسی که در قتلعامهای مخالفان دست داشته است بوده است. اگر آنطور که برخی میگویند این جناح حکومتی در راه انداختن تظاهرات اولیه دست داشتهاند، این حرکت آنها کاملاً احمقانه بوده است.»
مقاله میافزاید: «اما این بحران به سوی چه می رود؟ کاملاً مشخص نیست. تا امروز حکومت از سرکوب مستقیم خودداری کرده است. با این حال به این معنا نیست که رژیم به اندازه قبل از کتک زدن، شکنجه دادن، تجاوز و زندانی کردن و کشتن مخالفان و معترضان توانایی کمتری از زمان شورشهای سال ۲۰۰۹ دارد.
این یعنی در صورت ادامه اعتراضات، ما میتوانیم در مرز رسیدن به آغاز یک دوره خونریزی جدید در ایران باشیم و صحنه سیاسی کشور که در سالهای اخیر اندکی فضای بازتری به خود دیده بود بسته خواهد شد.
در آن صورت یک پرسش بزرگ در مورد ثبات درازمدت رژیم مطرح خواهد شد. زیرا اکنون بسیاری از جناحهای درون حکومت به بیرون آن پرتاب شدهاند. نهتنها لیبرالها و اصلاحطلبان و همه رؤسای جمهوری سابق، بلکه این بار فقط خود خامنهای باقی خواهد ماند.
شعارهای نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران نیز ماجراجوییهای رژیم در سوریه و فرای مرزهای کشور را هدف انتقاد خود قرار داده است و 'مرگ بر خامنهای' جای 'مرگ بر آمریکا' را گرفته است.
هرگونه سرکوب این اعتراضات دست دولت آمریکا برای اجرای استراتژی خود در مورد ایران را بازتر میکند و نخستین آن در ماه ژانویه در مورد آینده توافق هستهای خواهد بود.»