متن سخنرانی در کنفرانس "مدیریت گذار از جمهوری اسلامی"
لندن ۱۴ و ۱۵ آوریل
من با برشمردن برخی ویژگیها و شاخصهای موقعیت کنونی در ایران، تلاش میکنم بیشتر به راهجویی برای آینده بپردازم. این ویژگیها و شاخصها عبارتند از: وضعیت بحرانی و بی سابقه اقتصاد، چشم انداز تشدید فشارها و تحریمهای جهانی، تشدید تقابلهای منطقهای، درماندگی نظام و نداشتن برنامه و راهبرد برای حل بحرانهای همه جانبه موجود، از ویژگیهای دیگر: افزایش بی سابقه جنبشهای اعتراضی واعتصابات و سیاسی تر شدن روزافزون این حرکتها، بن بست ساختاری نظام و ژرفش درگیریهای درونی و جناحی.
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
خیزش فرودستان و تهی دستان جامعه در دیماه وشعارهای طرح شده، نشانههای بارزی بودند از رشد این آگاهی در اعماق جامعه که در چارچوب این نظام و قانون اساسی آن، هیچ یک ازمشکلات اساسی مردم، حل نخواهد شد. سترون بودن راهبرد اصلاح طلبی و نقش بخش بزرگی از اصلاح طلبان به عنوان پاسداران و چهره آرایان نظام، آشکارتر شده و به سطح آگاهی جمعی لایههای قابل توجهی از جامعه فراروئیده است. ضرورت گذر از این نظام و پایان دادن به این بختک و نکبت چهل ساله، اکنون دیگر به عنوان یک نیاز و وظیفه مشخص مطرح است. همه شواهد نیز نشان میدهند که وقوع دگرگونیهای جدی سیاسی در کشور ما چندان دور نیست.
حال چه باید کرد؟
هیچ جنبش جدی سیاسی بدون داشتن یک رهبری توانمند و مورد اعتماد بخش هایی از مردم به فرجام و پیروزی نرسیده است.
در خیزش اعتراضی دیماه، ماشاهد برآمد رهبریهای محلی - منطقهای بودیم. تجربه در کشورهای دیگر نیز نشان داده است که در مسیر تداوم جنبش، رهبران شایستهای از درون بخشهای مختلف جنبشهای مدنی سربرخواهند آورد. اما فراروئیدن رهبری خرده جنبشها به یک رهبری سیاسی سراسری، جهش سختی است که در شرایط سرکوب و خفقان پیمودنش ناممکن و یا بسیار دشوار است. در اینجا وظیفه و مسئولیت مهمی بردوش کنشگران سیاسی در خارج از کشور قرار میگیرد که در هماهنگی با فعالین داخل در راستای شکل دهی رهبری سیاسی و مدیریت گذار حرکت کنند. شکل گیری رهبری سیاسی که لازم است یک رهبری چند کانونه اما هماهنگ باشد فرایند پیچیده ایست که تنها با شناخت ویژگیها و الزامات آن میتواند موفقیت آمیز باشد. تا کنون تلاشهای فراوانی در خارج از کشور انجام یافته که هیچ کدام به نتیجه نرسیده است. چه به شکل گرد آمدن حول منشورها و چه تشکیل جمع هایی که خود خوانده و غیر واقعی، خود را در جایگاه آلترناتیو نشاندهاند. شکل گیری یک مدیریت واقعی گذار از مسیر ایجاد اعتماد، اعتماد به توانمندی و نیز اعتماد به پایبندی به دموکراتیسم و یگانگی حرف و عمل میگذرد. ایجاد اعتماد نسبی بین کانونهای مختلف الیت سیاسی و همچنین بین این کانونها و بخشهای مختلف جنبشهای مدنی و اعتراضی.
مدیریت گذارباید فراگیر باشد. کشور هشتاد ملیونی ایران با آن همه گسلهای فعال اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و وجود منافع، رویکردها و اولویتهای گوناگون درمیان اقشار، طبقات و بخشهای مختلف جامعه تنها میتواند با الگویی پلورالیستی و کثرت گرایانه از همه نیروهای دموکراسی خواه و خواهان گذر از جمهوری اسلامی و از همه لایههای اجتماعی، جنسیتی، نسلی، اتنیکی نمایندگی شود، بدون آنکه هیچ کدام از بخشهای برشمرده کنار بمانند.
چالشها و اختلافاتی همچون نوع ساختار سیاسی و نوع نظام آتی دهه هاست سپهر سیاسی ایران را چند پاره کرده است. این جدلها میتوانند سالها نیز بی نتیجه ادامه یابند. پذیرش اینکه تعیین تکلیف پیرامون برخی از کلی ترین موارد چالش را باید به صندوق رای ومجلس موسسان پس از جمهوری اسلامی به عنوان تجسم اراده واقعی و آزاد مردم واگذار کرد، دارای اهمیت است. محل نزاع برسر اینکه نظام سیاسی آینده یک جمهوری نمایندگی باشد یا یک نظام پادشاهی پارلمانی با نقش تشریفاتی شاه، اینکه ساختار سیاسی کشورمتمرکز باشد یا غیر متمرکز و یا فدرالیستی و موارد دیگری از این دست، مجلس موسسان است که در آن نمایندگان منتخب مردم قانون اساسی جدید را تدوین میکنند و ساختار سیاسی و پایههای حقوقی قوانین ونحوه تنظیم مناسبات اجتماعی در نظام جدید را پایه میریزند. دامن گرفتن چالش پیرامون این گونه مسائل در شرایط کنونی نابهنگام است ومبارزه همبسته علیه جمهوری اسلامی را تضعیف میکند. دهه هاست عوامل نظام و همسویان با آن نیز آتش این چالشها را دامن میزنند.
مدیریت گذار ضروری است با نگرشی کلان و ملی و برفراز و ورای منافع گروها و گرایشها برآمد و عمل کند.
لازمه توافق بر سر واگذاری چالشهای برشمرده به صندوق رای به عنوان داور نهایی، ایجاد اعتماد و اعلام تعهد است در پایبندی به یک سری مبانی مشترک، به یک میثاق ملی، مشروط است به توافق برسر مواردی ملی و بنیانهای ارزشی مشترک. به عنوان نمونه: پذیرش منشور جهانی حقوق بشر، برابر حقوقی کامل زن و مرد، انتخابی بودن مقامهای اصلی نهادهای قدرت، پذیرش حقوق اتنیکی، مخالفت با حمله نظامی، عدم اتکا به کشورهای خارجی، دفاع از یکپارچگی کشور.
در این راستا تفاوت قائل شدن بین عرصهها و چالش هایی که در حوزه برنامههای حزبی و گروهی میگنجند با موارد و مبانی که ویژگی ملی وسراسری دارند و میتوانند پایه توافق همگانی بخشهای مختلف سپهر سیاسی قرار گیرند، از اهمیت بالایی برخوردار است.
امر دیگری که در شکل دهی موفقیت آمیز مدیریت گذار نقش ایفا میکند، این است که سرآمدان هرکدام از شاخهها و خانوادههای سیاسی خود نمونه رواداری و منش دموکراتیک بوده و در مقام هدایت کنندهی همفکران خود و نه هدایت شونده و درمقام تعدیل کننده افراطیون صفوف خود برآمد کنند. افراطیون و پرخاشگرانی که در همه نحلهها و گرایشهای سیاسی: طرفداران نظام پادشاهی، جمهوری خواهان، فدرالیستها، تمرکزگرایان، راست گرایان و چپها فراوان یافت میشوند.
شکل گیری موفقیت آمیز مدیریت گذار مهمترین ابزاری است که میتواند کمک کند ترس و تردیدهای بخش هایی از طبقه متوسط فروریزد، آینده برایش نا روشن نباشد و به راهبرد گذر از جمهوری اسلامی بپیوندد.. بدون حضور موثر طبقه متوسط و همپیوندی آن با جنبشها و خواستههای فرودستان، پیروزیای ببار نخواهد نشست و آزادی و دموکراسی و عدالت اجتماعی دور از دسترس خواهد ماند. آنچنان که جنبش سال ۸۸ به دلیل عدم پیوند آن با خواستههای عدالت طلبانه ناکام ماند.
مدیریت گذار از جمهوری اسلامی با ترسیم و هدایت برنامه و نقشه راه تا برقراری دموکراسی در ایران، با نشان دادن الگوی امکان توافق و گردآمدن نیروهای مخالف جمهوری اسلامی خواهان دموکراسی، میتواند برای بخشهای مختلف مردم امید بیافریند که خلاء قدرتی پس از جمهوری اسلامی نخواهد بود. میتواند برای تهی دستان و اقشار مختلف طبقه متوسط این اطمینان را ایجاد کند که فردایشان بسیار، بسیار بهتر از اکنون خواهد بود.
براین باورم که این کنفرانس تشکیل نشده است که فقط نطقهای خوب و یا احتمالا خوب در آن ایراد شده و مسائل در هوا رها شوند، هیئت و کمیتهای لازم است تا ایدهها و اهداف کنفرانس را پیگیری کند و گام هایی اجرایی درجهت شکل گیری مدیریت گذار به پیش بردارد. فرصت بسیار تنگ است. به قول آلمانیها خوب است این کار دیروز انجام بشود. باید در این راستا گامهای اجرایی برداشت. شاید بتوان در یک بازه زمانی به یک "میثاقی ملی" و "مدیریت گذار"ی دست یافت که مورد اعتماد و اتکای بخشهای بزرگی از مردم و جامعه سیاسی قرار گیرد و شانسها برای نیل مردم ایران به آمال تاریخیشان را افزایش دهد.