جهانگیر کوثری؛ تهیهکننده، همسر رخشانبنیاعتماد، پدر باران کوثری و مفسر ورزشی سابق صدا و سیما، با اشاره به فردوسیپور و رشیدپور: «اینکه یکی در تلویزیون فعالیت دارد و ادای اپوزیسیون درمیآورد، یک عوامفریبی خاص و نوعی پوپولیسم است»/ «اینکه شما ۱۵ سال در تلویزیون باشی و بهترین موقعیت و پول را به تو بدهند و آن وقت بخواهی آنجا ادای اپوزیسیون را هم دربیاوری، این یک دروغ و عوامفریبی است»/ «فردوسیپور به آدمهای درجه دو حمله میکند و بحث ورود زنان به ورزشگاه را حتی مطرح هم نمیکند»/ «اما چون میخواهد محبوبیت مردم را به دست بیاورد و چون عوام نمیتوانند بفهمند نوع رفتار خاص او را، بنابراین آنها را به سمت دیگر میبرد. به اصغر فرهادی بابت دریافت کن تبریک میگوید»/ کوثری درباره خودش در صدا و سیما هم گفته: «همیشه در خدمت بودهام»
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
به گزارش سینما ژورنال جهانگیر کوثری [تهیهکننده، همسر رخشانبنیاعتماد، پدر باران کوثری و مجری و مفسر ورزشی سابق صدا و سیما] درباره اوضاع و احوال تلویزیون در سالهای اخیر گفت: مطمئن باشید تا کسی صددرصد تابع خواستهها و برنامهریزیهای مدیران کلان تلویزیون نباشد، محال است بتواند دوام بیاورد. اینکه یکی در تلویزیون فعالیت دارد و ادای اپوزیسیون درمیآورد، یک عوامفریبی خاص و نوعی پوپولیسم است که اینها انجام میدهد. طرف، مجری برنامه هر روز صبح تلویزیون است، اما میخواهد ادای اپوزیسیون را دربیاورد. این یک بازی دروغ است. شما وقتی در تلویزیون ایران فعالیت میکنی، باید تابع تمام برنامهریزی آنان باشی، خودشان هم این را میگویند. آنها طبیعتا بعد از ۴۰ سال، اینقدر تجربه پیدا کردهاند که بتوانند این موضوع را مدیریت کنند. کسانیکه با تلویزیون کار میکنند، صددرصد با اینها هستند و البته هیچاشکالی هم ندارد. هر کسی دوست دارد هر چه را که میخواهد انتخاب کند.
کوثری با اشاره به روند فعالیت عادل فردوسی پور در «نود» بیان داشت: این یک نوع خاص است که شما آدمهای درجه دو نظام را بزنی مثلا رئیس هیات فوتبال فلان استان را بیاوری روی خط و بگویی مثلا تو یک ماشین از پول اینجا خریدهای و بهاینترتیب نابودش کنی، اما به خط قرمزهای نظام که نمیتوانی نزدیک شوی. این انتخاب است و چیز بدی نیست. اینکه شما ۱۵ سال در تلویزیون باشی و بهترین موقعیت و پول را به تو بدهند و آن وقت بخواهی آنجا ادای اپوزیسیون را هم دربیاوری، این یک دروغ و عوامفریبی است که اگر نکند بهتر است. مثلا وقتی نماینده مجلسی را روی خط میآورد که نمیداند فوتبال چیست و حالا آمده مدیرعامل فلان باشگاه شده و او را میکوبد یا علی کریمی را به جان یکی دیگر میاندازد، این درست نیست. او به آدمهای درجه دو حمله میکند چون نمیتواند به اصلیها نزدیک شود. حتی ببینید به بحث ورود دختران به ورزشگاه که باز آن هم یک بحث ثانویه و فرعی است هم ورود نمیکند. ما خیلی بحثها و مشکلاتی در فوتبال داریم که نمیتواند و محال است به آن نزدیک شود مانند دخالت عوامل بزرگ دولتی و نظامی در فوتبال. آیا میتواند راجع به این موضوع حرف بزند؟ اما چون میخواهد محبوبیت مردم را به دست بیاورد و چون عوام نمیتوانند بفهمند نوع رفتار خاص او را، بنابراین آنها را به سمت دیگر میبرد. به اصغر فرهادی بابت دریافت کن تبریک میگوید. این عوامفریبی است مثل احمدینژاد که میرفت در روستاها و پول نقد به مردم میداد که یک پوپولیسم آشکار بود. البته من عادل را خیلی دوست دارم و بچه خوبی است. نمیخواستم اسم بیاورم اما چون شما گفتید، من هم ورود کردم. در شرایط امروزی، وجود عادل غنیمتی است.
جهانگیری کوثری درباره سالهای فعالیت خودش در صداوسیما گفت: من هیچوقت استخدام تلویزیون نبودم اما تنها کسی بودم که آن زمان میتوانستم راجع فوتبال صحبت کنم. کمتر کسی این پدیده را میشناخت اما من، هم بازی کرده بودم، هم تحصیلاتش را داشتم و هم روزنامهنگار بودم؛ همه این مراحل را گذرانده بودم و طبیعتا نمیتوانستند بهتر از من انتخاب کنند. من ممنوعالتصویر بودم اما فینال جامجهانی را با صدای من پخش کردند. آنموقع شرایط به این ترتیب نبود اما با آن وضع، من همچنان حرف داشتم مثلا اجازه پخش مستقیم را نمیدادند و با سیاستهایشان نمیخواند اما با همان محدودیتها، طی آن سالهایی که من در تلویزیون بودم، یک کلمه انحراف و حتی اشتباه نداشتم. کارم را به شکل صادقانه انجام دادم و همیشه هم در خدمت بودم و هر وقت هم که به من کار دادند، با تمام وجودم آن کار را انجام دادهام. با وجود کمبودها، گمان میکنم حتی یک اشتباه هم نداشتم. زمانی که من برنامه زنده جامجهانی را داشتم، آقای منتظری که نائب امام بودند، نمیتوانستند برنامه مستقیم بروند اما من مستقیم میرفتم چون تاایناندازه به من اطمینان داشتند و من هم امتحان خودم را پس داده بودم و هیچسوءاستفاده از موقعیتی که داشتم، به عمل نیاوردم تا آن روزی که در تلویزیون بودم و فینال ۹۴ بین برزیل و ایتالیا را گزارش کردم و بعد هم سربلند بیرونم کردند.