زیتون ـ مهسا محمدی: نامهنگاری و بیان پیشنهادات در قالب نامههای فردی و جمعی در غیاب سازوکارهای دمکراتیک برای مشارکت سیاسی به یکی از اکتهای سیاسی دغدغهمندان سیاست این روزهای ایران بدل شده است.
نامه صد نفر از فعالان سیاسی و مدنی برای پیشنهاد مذاکره مستقیم با آمریکا، نامه صد نفره اصلاحطلبان برای اصلاح ِاصلاحات، نامه هایی سرگشاده جمعی و گروهی که خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نگاشته میشود را میتوان در زمره همین تلاشها دسته بندی کرد.
نامه صد نفره برای از سرگیری مذاکره با آمریکا و آن هم به صورت مستقیم و بی واسطه یکی از نامههایی بود که در طی روزهای اخیر با بیشترین واکنشها مواجه شد.این نامه ۲۶ خرداد در زیتون منتشر شد.
حساسیت موضوع طرح شده، تنوع و تعدد امضاءکنندگان و واقعبینی و به نوعی گریزناپذیری راه حل ارائه شده برای برونرفت از بنبستی سیاسی و اقتصادی که کشور بعد از خروج امریکا از برجام با آن مواجه شده را شاید بتوان از دلایل توجهات گسترده به این نامه دانست.
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
این نامه که فعالان سیاسی و مدنی در داخل و خارج کشور بر سر مفاد آن با یکدیگر توافق داشتند بعد از دیدار رهبران آمریکا و کره شمالی نوشته شد و امکان برقراری گفتگویی مستقیم از این دست را برای ایران هم ممکن و لازم دانست.
نویسندگان «با توجه به وضعیت ناامن و پر خطر منطقه» از حکومت و دولت ایران خواستند که «شجاعانه اعلام کند که حاضر به انجام مذاکرات بدون قید و شرط با آمریکاست تا قدمی در راه حل مشکلات و اختلافات برداشته شود».
نویسندگان نامه برخلاف مخالفانشان که طیف وسیعی از دولتمردان جمهوری اسلامی تا روحانیون صاحب نفوذ را شامل میشوند معتقدند که «هر اختلافی روزی به پایان خواهد رسید.»
آنان این اصل را نقطه عزیمت مناسبی برای تنشزدایی با آمریکا که منشا اصلی بسیاری از مشکلات ایران است، میدانند. در حالی که تاکید دارند که هر زمان «زیاده خواهی و یا عدم ارائه تضمین برای پابرجاماندن تعهدات» باشد، راه برای بازگشت هست.
از «خائنین دیوانه» تا «بی عقلان سیاسی»
«منافق»، «شیطان»، «وطنفروش»، «مزدور آمریکا»، «خائن» و «دیوانه» از صفاتی بود که نویسندگان نامه با آن نواخته شدند.
در مواضع با شدت کمتر مانند موضع سخنگوی دولت هم این پیشنهاد نشانه آن ارزیابی شد که «عقل سیاسی [این افراد] کامل نیست» با این وجود نوبخت اساس اینکه امکان نوشتن چنین نامه ای وجود دارد را « نماد آزادی سیاسی» موجود در کشور دانست.
یکی از حملههای اصلی به نامه از سوی امامان جمعه شهرهای مختلف و روحانیون و مراجع شیعه صاحب نفوذ در حاکمیت جمهوری اسلامی بود.
ناصر مکارم شیرازی، در واکنش به نامه با اشاره به شروط دوازدهگانه مایک پمپئو برای از سرگیری مذاکرات با ایران پرسید که با شرطهای جدید آمریکا چگونه مذاکره با این کشور ممکن است؟.
توقف فعالیت موشکی ایران، بازدید از مناطق نظامی و به رسمیت شناختن اسرائیل از مواردی بود که به عقیده این مرجع تقلید از شرط های آمریما برای این مذاکرات است.
محمدتقی مصباح یزدی، رهبر معنوی جبهه پایداری هم با طرح این پرسش که «اگر زمان امام کسانی پیشنهاد مذاکره با آمریکا را میدادند، امام چگونه برخورد میکرد؟» راهی برای مقابله با نویسندگان این نامه نشان داد و گفت:
«برخی (نویسندگان نامه) مانند شیطاناند؛ هیچ راهی جز مبارزه با آنان نیست واگر در جایی نفوذ کرده اند باید بیرون شوند.»
از سوی دیگر احمد خاتمی, عضو مجلس خبرگان رهبری هم چنانچه انتظار میرفت از مخالفان سرسخت نامه بود و گفت که امضاکنندگان این نامه باید« از مردم ایران عذرخواهی کنند اما اگر مغرض و معاند هستند که باید دعا کرد با ترامپ محشور شوند.»
محمد علی موحدی کرمانی، امام جمعه تهران هم با آرزوی نابودی امریکای «قلدر» به «دست علی زمان» گفت: «با تمام وجود باید از آمریکا متنفر و منزجر بود» و مذاکره با آمریکا «مشکلی را حل نخواهد کرد.»
امامان جمعه گرگان، بیرجند، ایلام هم به این بیانیه حمله کرده و آن را«مصداق وطنفروشی و مزدوری» نویسندگان آن برای آمریکا دانستند.
در کنار بازوی مذهبی حکومت یکی دیگر از نهادهای کلیدی که واکنش منفی و شدیدی به این بیانیه نشان داد بازوی نظامی آن بود.
محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه درباره نامه مذاکره با ترامپ با تاکید بر اینکه «ما دستور سازش نداریم» گفت: «نمیدانیم به اینها دیوانه بگوییم یا چیز دیگر.»
او تعداد « قابل توجه»ای از نویسندگان این نامه را «مامور» خواند و گفت که آنان «مامور فضاسازی برای مذاکره با ترامپ» بودند.
مرزبندی اصلاحطلبان با مذاکره خواهان
این نامه که با توجه به امضاکنندگان آن در ابتدا به نظر میرسید به نقطهای برای اتصال فعالان سیاسی اصلاحطلب خارج و داخل کشور بدل شده، با اعلام مواضع بزرگان اصلاحطلب این امید را بر باد داد.
محمد خاتمی در موضعی نزدیک به اصولگرایان تندرو از نامه درخواست مذاکره مستقیم با آمریکا انتقاد کرد و گفت:«پیشنهاد کنار گذاشتن آداب دیپلماتیک و مذاکرات بیقید و شرط با آمریکا، نقض کرامت ایران است و اینگونه رفتارها نتیجهای به سود منافع ملی در برنخواهد داشت. »
او این کار را علیه کشور ارزیابی کرد و گفت: «کسانی که مدعی دوست داشتن ایران هستند، نباید علیه کشورعمل کنند».
پیش از آن هم محمدرضا تابش، نایب رییس فراکسیون امید، اعلام کرده بود که پیشنهاد مذاکره با امریکا موضع اصلاحطلبان نیست و طی یادداشتی که در روزنامه ایران منتشر شد ضمن درخواست رعایت حق آزادی بیان نویسندگان نامه، اضافه کرد که امضا کنندگان نامه، جز چندتن، اصلاح طلب نیستند.
احتمالا همین تلاش اصلاحطلبان برای فاصلهگذاری با نویسندگان این نامه و حملههای شدید تندروها بود که غلامحسین کرباسچی را به عنوان یکی از شاخصترین اصلاحطلبان امضاکننده نامه به دردسر انداخت .
کرباسچی در روزهای ابتدایی انتشار نامه طی مصاحبه ای با روزنامه اعتماد، ضمن تایید امضای نامه گفته بود که این نامه به معنای «تصمیمگیری برای مذاکره مجدد با امریکا نیست» بلکه یک نظر و تحلیل سیاسی است که توسط یک جمع ارائه شده است و در مجموع از این تحلیل دفاع کرد.
اما سه روز بعد از این مصاحبه، خبرگزاری فارس نوشت که کرباسچی در گفتگو با این خبرگزاری امضای خود را پای این نامه تکذیب کرده و گفته است: «من چنین نامهای را ننوشتهام چه کسی امضای من را پای این نامه گذاشته است؟.»
در نهایت دبیرکل حزب کارگزاران در واکنش به انتقادها از امضای نامه و اخبار ضد و نقیض در یادداشتی که در سایت اقتصاد نیوز منتشر شد نوشت: «مقابله با هجمه دشمن علیه کشورمان خیانت نیست و طرح موضوع مذاکره با آمریکا لزوما به معنی مذاکره با دولت آمریکا نخواهد بود.»
وی همچنین تاکید کرد که با این شرط که «امریکا بتواند یک تضمین دهد و ما بتوانیم تضمینی از این کشور بگیریم که این بدعهدی تکرار نشود» نامه را امضا کرده است.
به گفته کرباسچی متولی این نامه «جمعی از دوستان اصلاحطلب داخل کشور» بودند.
عباس عبدی، تحلیل گر سیاسی اصلاحطلب اما از موضع دیگری این نامه را نادرست خواند چرا که او عقیده دارد که بواسطه این نامه «جناح تندروی اصولگرایان که به نسبت منزوی شده جان می گیرد و عقلای آنان را به حاشیه می برد.»
احمد زید آبادی، روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی هم بر این عقیده است که این نامه «کمکی به تسهیل آغاز مذاکره نمیکند و از جهاتی آن را سخت تر و پیچیدهتر میسازد.»
وی در عین حال از حملات به امضا کنندگان نامه انتقاد کرد و نوشت «می گویید صلاح کشور در مذاکره نیست! خب نیست! این که نیاز به این همه گرد و خاک ندارد.» اما «اگر احیاناً روزی روزگاری - البته هفت دریا به دور- مذاکره را به صلاح دیدید؛ آن وقت یکی - دو تا از این اتهامهایی که متوجه امضا کنندگان بیانیه کردهاید؛ بالاغیرتاً از یادتان نرود.!»
اینکه منتقدان این نامه که برخلاف نگارندگان و مدافعانش صاحب قدرت و حکومتاند برای برونرفت از بنبست موجود چه راهحلی دارند هنوز مشخص نیست.
«مقاومت» و کوتاه نیامدن در برابر امریکا راه حل سلبی ارائه شده توسط تندروها در تمام تنشهای چهل سال اخیر میان ایران و امریکا بود. راه حلی که هر بار به گفته زیدآبادی از نحوۀ پایان دادن به ماجرای گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی، تا توافق هسته ایران با گروه پنج بعلاوه یک بر خلاف ادعاها و تبلیغات با مذاکره پایان یافت.
از همین رو رضا علیجانی، از امضاکنندگان این بیانیه، در مصاحبه با وبسایت زیتون گفتهاست که با وجود این مواضع مقامات جمهوری اسلامی، «دیپلماتهای ایرانی تمایل به مذاکره با طرف غربی دارند ولی این امکان از سوی طرف آمریکایی رد میشود و آنها خواهان به تأخیر انداختن مذاکرات و شدیدتر شدن اثر تحریمها برای پایین آوردن موضع ایران هستند».
مهدی نوربخش، تحلیلگر سیاسی مخالف این نامه، اما در گفتگو با وب سایت زیتون «وجه ایدئولوژیک شخصیت ترامپ» در برابر ایران را از «وجه تاجرماب» وی عمدهتر ارزیابی کرده و گفت که او «وابسته به راست افراطی و اسرائیل است» از این رو معتقد است که راه برونرفت از بحرانهای حال حاضر ایران «مذاکره با دولت فعلی امریکا نیست» و شرایط ایران را از این جهت با کره شمالی قابل مقایسه نیست.