محمدرضا یزدانپناه - دماوند
جمال حسینی، پناهنده سیاسی و فعال حقوق بشر بود که صبح ۱۴ مرداد ۱۳۹۴ پیکر بیجانش در پشت میز کارش در شهر نوشهیر ترکیه پیدا شد.
پلیس جنازه او را هنگامی یافت که قطرات خون بر بدن و نقاطی از خانهاش قابل مشاهده بود.
جمال حسینی از بنیانگذاران و فعالان پرکار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران و سایت هرانا بود. فعالیتهای شبانهروزی او برای دفاع از مدافعان و فعالان داخل کشور برای افرادی که مسائل این حوزه را دنبال میکنند، تحسینبرانگیز بود.
پلیس و دولت ترکیه تاکنون دلیل قطعی مرگ مشکوک او را بیان نکرده است.
این در حالیست که در روزهای گذشته، خبر ناپدید شدن جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد سعودی در رسانهها بازتاب گستردهای داشته است.
او آخرین بار چند روز پیش هنگام ورود به کنسولگری عربستان سعودی در استانبول ترکیه مشاهده شد اما پس از آن دیگر اثری از او دیده نمیشود.
بیم آن میرود که دولت سعودی جمال خاشقجی را به نحوی سر به نیست کرده باشد هرچند سعودیها قاطعانه این مسئله را تکذیب میکنند.
فارغ از صحت و سقم این ماجرا، نگاهی به پوشش خبری کاملا متفاوت خبرنگاران و رسانههای فارسی زبان در داخل و خارج از کشور به این دو واقعه که هر دو در ترکیه رخ دادند، نکات جالب توجه و در عین حال دردآوری پیش چشمان ما قرار میدهد.
رسانههای فارسی زبان، خبرنگاران آنها و فعالان مدنی ایرانی، علیالقاعده، باید اولویت خود را معطوف به مرگ مشکوک فعال حقوق بشر هممیهن خود کنند. آنها از رسانههای خود حقوق میگیرند و در این راه پا گذاشتهاند تا در وهله اول، صدای مردم بیپناه ایران در برابر حکومت سرکوبگر جمهوری اسلامی باشند.
اما نگاهی به خروجی این رسانهها از تهران تا لندن و پراگ و صفحات روزنامهنگاران آنها در شبکههای اجتماعی، در مواجهه با دو ماجرای مربوط به جمال حسینی و جمال خاشقجی، به روشنی نشان میدهد که پوشش خبری و دغدغه روزنامهنگاران و رسانههای ایرانی برای روزنامهنگار سعودی بارها و بارها از هممیهن فعال دردمند حقوق بشرشان بیشتر است؛ البته اگر بسیاری از آنها کوچکترین واکنش یا پیگیری درباره مرگ مشکوک جمال حسینی انجام داده باشند (که ندادند).
این دورویی دلیل مشخصی دارد: بسیاری از روزنامهنگاران ایرانی، دلبستگی درونی و فکری به جمهوری اسلامی دارند و از درد میهن و مردمش بیبهرهاند. این دلبستگی باعث میشود تا هر خبری علیه دشمنان منطقهای جمهوری اسلامی به ابزاری مناسب نزد آنها بدل شود تا این نکته را به مردم ایران القا کنند که اگر جمهوری اسلامی، این فرقه تبهکار، میکشد و در بند و شکنجه میکند، آسمان بقیه نقاط دنیا هم همین رنگ است. بنابراین راضی باشید و دم برنیاورید.
«تقلیل مرارت» به جای «تقریر حقیقت» به کارویژه بسیاری از روزنامهنگاران ایرانی تبدیل شده است.