یورونیوز - محمد بن سلمان، ولیعهد قدرتمند سعودی برای بیش از دو سال در غرب بهعنوان یک سیاستمدار اصلاحطلب و پیشرو شناخته میشد. اعطای حق رانندگی به زنان و دعوت آنها به استادیوم و سالن سینما، ناظران اروپایی و آمریکایی را اغوا کرده بود.
این حد از اصلاحطلبی ولیعهد جوان، چشم بسیاری را دستکم در افکار عمومی و فضای رسانهای غرب بر نقش تعیین کننده وی بر جنگ یمن هم بسته بود. وقتی یک سال و نیم پیش یورونیوز گزارشی درباره بحران انسانی در یمن ساخت، از مخاصمه در این کشور با عنوان «جنگ فراموش شده» یاد کرد. حال اما با پرونده قتل جمال خاشقجی، اوضاع تغییر کرده است.
نبیل مولین، پژوهشگر مرکز ملی تحقیقات ملی فرانسه (ساناراس) به یورونیوز میگوید: «آنها فکر نمیکردند که این واقعه اینقدر سر و صدا به پا کند. وقتی این اتفاق افتاد، کاملا بهت زده شده بودند. باید از پوشش رسانهای سپاسگزار بود که پادشاهی سعودی را وادار به پاسخگویی کرد.»
آقای مولین معتقد است افرادی که پروژه قتل جمال خاشقجی را سازماندهی و اجرا کردند «به شدت در آماده سازی قضیه ناتوان بودند.» وقتی قضیه بر ملا شد و «زمان علیه عربستان سعودی به پیش رفت، آنها دیگر وقتی برای درست کردن پاسخ و اقناع جامعه جهانی نداشتند.»
پادشاهی سعودی در بیست روز پس از ناپدید شدن خاشقجی، سه مرتبه روایت خود را از این ماجرا تغییر داد: اول ابراز بیاطلاعی کامل از وی، سپس مرگ این روزنامه نگار منتقد در جریان یک درگیری در سفارت و دست آخر، قتل برنامه ریزی شده بدون مجوز. آقای مولین میگوید: «حاکمان عربستان با این روایتهای ضد و نقیض آنهم بدون ارائه هیچگونه سند و مدرکی، اعتبار خود را بیش از همیشه از دست دادند.»
قربانی کردن محمد بن سلمان، حفظ روابط غرب با پادشاهی سعودی
اما این ماجرا تا کجا پیش خواهد رفت؟ آیا اروپا و ایالات متحده آمریکا حاضرند برای قتل جمال خاشقجی روابط خود با عربستان سعودی را محدود کنند؟
پاسخ نبیل مولین به این پرسش منفی است. وی معتقد است اگر مدارک نقش مستقیم بن سلمان در این پرونده را اثبات کند، کشورهای اروپایی و ایالات متحده، احتمالا حاضر به قطع حمایت خود از محمد بن سلمان هستند؛ شخصی که در این ماجرا «بخش تاریک و زننده خود را در برابر تصویر یک اصلاحگر مدرن به نمایش گذاشت.» با این حال نقش عربستان به عنوان بزرگترین صادر کننده نفت از یک سو و متحد غرب برای مهار ایران از سوی دیگر، نه به واشنگنن و نه به لندن و پاریس و برلین امکان چشمپوشی از روابط با ریاض را نخواهد داد.
پرسشی که بیپاسخ میماند این است که در صورت کنار رفتن محمد بن سلمان و در حالی که پادشاهی سعودی یک دوره از تصفیه خانوادگی را پشت سر گذاشته است، این تغییر و تحول به ثبات این کشور آسیب نخواهد رساند؟ و اینکه بر فرض بایکوت این شاهزاده ۳۳ ساله، چه کسی در خاندان سعودی اصلاحات بلندپروازانه وی را هدایت خواهد کرد؟